نویسندگان

1 داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان

2 داﻧﺸﺠﻮی دﻛﺘﺮی ﻓﻠﺴﻔﻪ و ﺣﻜﻤﺖ اﺳﻼﻣﻲ ﺟﺎﻣﻌـة اﻟﻤﺼﻄﻔﻲ اﻟﻌﺎﻟﻤﻴـه

چکیده

از دیر باز « سعادت حقیقی» در کنار کمال، خیر و لذت‌های انسان مورد گفتمان حکیمان و فیلسوفان بوده است. به خاطر گستردگی این مفاهیم، به‌ویژه سعادت حقیقی، رویکردها و دیدگاه‌های گوناگونی در بارۀ آن وجود داشته و تاکنون هیچ ملاک مورد توافق همگانی ارائه نشده است. بدین روی، در این مقاله کوشش شد، تا زوایای ناپیدای سعادت حقیقی آشکار و لایه‌های گوناگون آن در عرصه‌های مختلف دنیا و آخرت از منظر صدرا معرفی شود. بر این اساس، رهیافت‌ها و فرضیه‌های «سعادت مادی و حسی» «سعادت روحانی» و «سعادت باطنی و نشاط درونی» به عنوان فرضیه‌های احتمالی و رقیب و «سعادت جامع نگر» با رویکرد خاص صدرایی، به عنوان «خود شکوفایی عقلی و سعادت حقیقی» فرضیة اصلی تحقیق، مورد تحلیل و‌ ارزیابی قرار گرفته است. در این مقاله با کمک مبانی نظری مانند: اصالـة الوجود، تشکیکی بودن وجود، جسمانیـة الحدوث و روحانیـة البقاء بودن نفس، حرکت جوهری و اختیار انسان، رابطۀ دنیا و آخرت، اتحاد نفس با قوا، و اتحاد عاقل و معقول به راحتی امتیاز دیدگاه صدرالمتألهین با حکیمان دیگر در رهیافت جامع نگر روشن گردیده و سعادت حقیقی تثبیت شده است. بنابراین، از دیدگاه صدرا، سعادت یا حقیقی یا غیر حقیقی است؛ این دو یا دنیوی یا اخروی می باشند؛ این چهارتا، یا وابسته به حواس ظاهری، باطنی و قوای تحریکی است، یا معلول عقل نظری و عقل عملی است؛ سعادت حقیقی انسان مربوط به عقل انسان به دلیل اتم بودن، اقوی، الزم، اشد و اکثر بودن آن است. هرکدام این سعادت عقل نظری و عملی یا حداقلی یا حد متوسطی یا حداکثری هستند.

کلیدواژه‌ها