نویسنده

چکیده

در دوران تجدد، تنها زمزمه‌هایی اندک از ضرورت اجتناب ناپذیر رویکرد به حقیقت اصیل(دینی)، در حیات اجتماعی غرب، به چشم می‌خورد، ولی با طرح و ارائة آراء اندیشمندانی چون اریک وگلین، فیلسوف سیاستمدار آلمانی( متوفای 1985)، جهان خسته شده از هیاهوی بی‌بنیاد حقیقت مدرنیته، به حقیقت دینی گرایش بیشتری یافت، زیرا آن گونه که آلیس ساندوز از همکاران، شارحان و ویراستاران آثار وگلین گفته است:" با همه‌گیرشدن و گسترش بحران حقیقت تجددی، جهان غرب به تدریج بر اهمیت دیدگاه‌های وگلین وقوف یافت،" اما او چه گفت و چه نوشت که در ترویج نگاه به دیــن و حقیـقت برآمـده از آن، مـؤثر افـتاد؟(پـرسش)؛ احتـمالاً آشکار نمودن
زیان‌های نظری و عملی مدرنیته و نشان دادن آثار اتصال به وجوه متعالی در زندگی بشر، از دلایل رویکرد به اندیشه‌های وگلین و در نهایت توجه به حقیقت برآمده از دین شده است (فرضیه). مقالة حاضر درصدد است به بررسی این فرضیه بپردازد.

کلیدواژه‌ها