نویسندگان

داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ

چکیده

در این مقاله سعی بر آن است با قضاوت فلسفة ارسطویی به ارزش‌شناسی در فلسفة ارسطویی پرداخت. به‌همین جهت پس از اثبات ارزش‌شناسی به‌عنوان نوعی معرفت، به رابطة بین آن با دو حوزة دیگر معرفت، یعنی وجودشناسی و معرفت‌شناسی پرداخته و نشان داده شده است که ارزش‌هایی مانند خیر و زیبایـی همان علت غایی و علت صوری در تبیین ارزشی هر چیزی هستند و دست‌کم در طبیعت خیر و غایت هر چیزی، امری واقعی و در شیء حضور دارد، درحالی‌که ارزش‌هایـی مانند زیبایـی و فراخی، خوبی و بدی در نسبت وجود ما وجود دارند، در واقع، چنین ارزش‌هایـی وجود عینی و مثالی ندارند. از نظر معرفت‌شناسی ارزش‌ها با علت صوری یعنی با صورت کلیه شناخته می‌شوند. همچنین ارزش‌شناسی ارسطو نشان می‌دهد که مفهوم غایت مفهومی بنیادین در فلسفة ارسطوست و می‌توان با آن انسجام نظام فلسفی ارسطو را نشان داد. یعنی ارسطو برای ارزش‌ها حیثیت وجودی و معرفتی قائـل است و برای موجودات و معرفت‌ها و حتی برای خود ارزش‌ها مراتب قائـل شده است، یعنی هر چیزی در سلسله مراتب ارج‌گذاری قرار می‌گیرد و این ریشه در مفهوم غایت دارد. همچنین معلوم خواهد شد که ارسطو چه در مقام فیلسوف و چه در مقام ارج‌گذار فارغ از ارزشگذاری در وجودشناسی و معرفت‌شناسی نیست. با این رویکرد، بخش دوم این مقاله بر اساس همین مبنا نشان می‌دهد که غایت در اخلاق ارسطویـی همان کمال مطلوبی است که آدمی سعادت را همچون فعالیت روحی منطبق بر عالی‌ترین و کامل‌ترین فضایل به انجام می‌رساند و در این کار با حاکمیت عقل بر اَعمال نفس خود مراقب است و با ممارست و عادت فضیلت‌ها را چنان به انجام می‌رساند که نه در حــد افــراط بـاشد و نه در حــد تفــریط و زیــور تمام فضایل اخلاقی را با اعتماد به قابلیت های خود دارا گردد.

کلیدواژه‌ها