نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

فارابی عدالت را در سه حوزة تکوین، اجتماع و فرد بررسی می‌کند و در هر سه به اعتدال توجه دارد، به گونه‌ای که در تکوین، به معنای اعطای بهرة وجودی به موجودات، متناسب با اهلیت آنها، از سوی خداوند و در اجتماع به معنای توزیع خیرات مشترک، بر اساس شایستگی افراد و در اخلاق به معنای رعایت اعتدال و حدوسط نظر دارد، از سویی وی با تقسیم سعادت به دنیوی و اخروی، سعادت دنیوی را ابزاری برای دستیابی به سعادت حقیقی می‌داند که بالاترین مرتبة آن مختص حکیمان در آخرت است. وی با تأثیرپذیری از افلاطون و ارسطو تأثیر عدالت را در دستیابی به سعادت پذیرفته و ‌این بدین جهت است که عدالت دارای مطلوبیت غیری است و‌ اینکه در تحصیل سعادت به امور دیگری غیر از عدالت نیاز است، نشان می‌دهدکه عدالت، شرط لازم برای سعادت است ولی شرط کافی نیست.

کلیدواژه‌ها