نویسندگان

1 مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی

2 دانشگاه شریف

چکیده

از جمله تلاش‌های ابن‌سینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابن‌سینا بر مبنای ارتباط واقع‌گرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطة ماهوی میان آنها تصویر می‌‌گردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را می‌‌پذیرد، اما با این فرض که در مطالعة متعلق شناخت، تمام وجوه معرفتی آن به ذهن منتقل گردد، مخالفت می‌‌ورزد و این به دلیل محدودیت‌های منابع شناختی در پوشش حقیقت و گزارش آن به دستگاه ادراکی انسان است. از دیگر تلاش‌های ابن‌سینا، تحلیل‌ها و پاسخ‌هایی است که وی در رویارویی با شکاکیت و نقض ادعای اصلی شکاک در امکان شناخت و باور موجه، به سود معرفت و واقع نمایی آن عرضه می‌‌دارد. ابن‌سینا باورهای غیر پایه را که در ارتباط و نسبت با دیگر باورها موجه می‌‌شوند، بر باورهای پایه مبتنی ساخته و با توجه به چگونگی حصول تصورات سازندة باورهای پایه، توجیه آنها را با ارجاع به واقعیت و حکایت از آن مستند می‌‌سازد. وی با ارائة برخی راه حل‌ها، در نهایت بر اساس اصل معنابخشی زبان و دلالت ارجاعی معنی، با شکاک به چالش برمی‌‌خیزد. ابن‌سینا با رویکردی واقع‌گرایانه در معرفت‌شناسی، اصل تناقض را در حقیقت از اوصاف موجود بماهو موجود دانسته و با ارجاع آن به متن واقع نظریة هستی‌شناختی معنی را به تصویر می‌‌کشد.

کلیدواژه‌ها