عبدالهادی رضایی تالارپشتی؛ دکتر محمد رضا ضمیری؛ محمدصادق جمشیدی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 87-108
چکیده
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج ...
بیشتر
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید.زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است.در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیّت گرایی وذهنیّت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بود