عبدالله حسینی اسکندیان
چکیده
مسئلة ارادة آزاد از جملة مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافتههای نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطة جدیدی کرده و از یافتههای نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جستهاند. سم هریس با بهرهگیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، ارادة آزاد ...
بیشتر
مسئلة ارادة آزاد از جملة مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافتههای نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطة جدیدی کرده و از یافتههای نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جستهاند. سم هریس با بهرهگیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، ارادة آزاد را توهمی بیش نمیداند و بر این باور است که ژنتیک و محیط دو عامل تعیینکننده در رفتارهای ما هستند. از سوی دیگر برخلاف هریس، صدرالمتألهین بر این باور است که اراده از لوازم نفس است و نمیتوان منشأئی خارج از نفس برای آن متصور شد. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی مبانی سم هریس و ملاصدرا در تبیین و تحلیل ارادة آزاد بپردازد و در نهایت به نقد دیدگاه ماتریالیستی هریس منتهی شود. بینش سم هریس در تبیین ارادة آزاد با چالشهایی عقلانی همچون عدم شمولیت همگانی، تأکید افراطی و تعیینگرا بر محیط، تأکید بر عنصر شانس و توجیهکردن بــرخی رفـتارها به تصـادفی بودن و انسان را عــروسک بیـوشیمیایی دانســتن روبهرو است و ازجهات مختلفی برمبنای حکمت صدرایی قابل بحث و تأمل است.