سید محمد جواد سید هاشمی؛ محمدرضا کریمی والا؛ محسن ایزدی
چکیده
غزالی یکی از دانشمندان اسلامیاست که در زمینة فقه، اخلاق و کلام و فلسفه صاحب آثار و تحقیق است. بهرغم انتساب او به ضدیت با فلسفه و تفکر فلسفی، وی در آثارش بهویژه در مباحث نفسشناسی متفکری عقلگرا ظاهر شده و از روشها و رویکردهای فلاسفۀ اسلامیبهره برده است. دراین مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی آرای غزالی دربارۀ منطق و فلسفه و کاربردش ...
بیشتر
غزالی یکی از دانشمندان اسلامیاست که در زمینة فقه، اخلاق و کلام و فلسفه صاحب آثار و تحقیق است. بهرغم انتساب او به ضدیت با فلسفه و تفکر فلسفی، وی در آثارش بهویژه در مباحث نفسشناسی متفکری عقلگرا ظاهر شده و از روشها و رویکردهای فلاسفۀ اسلامیبهره برده است. دراین مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی آرای غزالی دربارۀ منطق و فلسفه و کاربردش در نفسشناسی را بررسی کردهایم و بهاین نتیجه رسیدهایم که بر خلاف نظر برخی محققان که غزالی را متکلمیمتعصب و ضد فلسفه دانستهاند، وی را باید متکلمیعقلگرا دانست که در تمام مراحل زندگیاش حتی زمانی که به تصوف روی آورد، بر اصول و روش عقلی استوار ماند و عقل را مهمترین ملاک اعتبار هر معرفتی دانست. او در نفسشناسی کاملاً تحت تأثیر فلسفۀ مشاء است و از شدت دلبستگی به روش فلسفی ابنسینا در علمالنفس گاهی عین سخنان او را برای تأیید سخنان خودش از کتابهای وی میآورد. وی به استدلالهای منطقی پایبند است و عقل را ملاک تشخیص اعتبار سایر ابزارهای معرفت؛ یعنی، نقل، تجربه و شهود میداند. با توجه به برخی مبانی نظری غزالی همچون نفی سببیت میان پدیدهها، به نظر میرسد که جایگزینی نظریۀ عادتالله به جای علیت برخی لوازم نفی سببیت را در نفسشناسی حل کرده است. اما چنین نظریهای با ابهامات و اشکالاتی روبهروست.
محمدرضا کریمی والا؛ روح الله نصیری اطهر
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 129-148
چکیده
حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفة ملاصدرا، همانگونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همانگونه که موت اخترامینیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود ...
بیشتر
حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفة ملاصدرا، همانگونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همانگونه که موت اخترامینیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود در حال صیر و تحول به سوی اجل مسمیو استقرار بر آن است و لذا اجل مسمیدر حقیقت، غایتی هم سنخ اعمال نفس است که نفس با تحولات خود بدان سوی رهسپار است و اجل معلق، تحقق موانع بر مسیراین صیر و ناقص ماندن آن میباشد. نوشتار پیش رو با شیوة اسنادی ـ تحلیلی، جستاری بر نظریة تحول و حرکت جوهری نفس صدرالمتألهین در تبیین موت طبیعی و اخترامی و کاوش در حقیقت این امر بر مبنای آیات و روایات است تا همراستاییاین دو منظر را به روشنی نمایان سازد.
محسن پیرهادی؛ محمدرضا کریمی والا
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 63-82
چکیده
یکی از اوصاف خداوند که در قرآن کریم به آن اشاره شده است صفت تکلم است. اندیشمندان مسلمان، در پی پاسخی مستدل به پرسش از حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کرده اند که در این میان اندیشه فخر رازی و نظریه ملاصدرا از ژرف نگری خاصی برخوردار است و نوشتار پیش رو به هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریه تدوین شده است. فخررازی کلام حقیقی را معانی قائم ...
بیشتر
یکی از اوصاف خداوند که در قرآن کریم به آن اشاره شده است صفت تکلم است. اندیشمندان مسلمان، در پی پاسخی مستدل به پرسش از حقیقت کلام خداوند، مباحثی را مطرح کرده اند که در این میان اندیشه فخر رازی و نظریه ملاصدرا از ژرف نگری خاصی برخوردار است و نوشتار پیش رو به هدف مقایسه و ارزیابی این دو نظریه تدوین شده است. فخررازی کلام حقیقی را معانی قائم به نفس متکلم دانسته با تأکید بر غیریت این معانی از اراده و علم و حقیقت مستقل بودنشان در نفس انسانی، آیات قرآن را به عنوان بهترین اماره بر تکلّم خداوند معرفی می کند. اما ملاصدرا با این تلقی که کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند، اظهار می دارد که کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند بوده و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی در تبیین مراتب کلام الهی، عالم امر را کلامِ اعلی، عالم نفس را کلامِ اوسط و عالم تشریع را کلام نازلِ خداوند معرفی می کند.با وجود اتفاق نظر فخررازی و ملاصدرا در کلام لفظی و وجود مرتبه دیگری برای کلام، اما در کیفیت و خصوصیات آن مرتبه، اختلاف نظر دارند. پژوهش علاوه بر احراز جامعیت نظریه صدرالمتألهین، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات با تبیین صدرایی سازگاری بیشتری دارد.