مژگان کلاچاهی ثابت؛ محمد هادی قندهاری
چکیده
رجعت از آموزههای اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمندِ وهابیِ معاصر در کتابِ اصول مذهب الشیعـة الإمامیـة، انتقادات گستردهای را به این آموزه مطرح کرده که دامنة این انتقادات ریشهها، ناتمامیِ دلایل و دلایلِ بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا ...
بیشتر
رجعت از آموزههای اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمندِ وهابیِ معاصر در کتابِ اصول مذهب الشیعـة الإمامیـة، انتقادات گستردهای را به این آموزه مطرح کرده که دامنة این انتقادات ریشهها، ناتمامیِ دلایل و دلایلِ بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا با مرتبط دانستنِ این اعتقاد به تعالیم اهل کتاب و ارائة تصویری یهودی از آن، ریشههای آن را به خارج از اسلام گره زده و عبدالله بن سبأ را بنیانگذار این تفکر معرفی نماید. این امر در حالی است که افزون بر آیات و روایات متواترِ دال بر آموزة رجعت، اساساً یهودیان به رجعتِ پسینی معتقد نیستند، و از عبدالله بن سبأ نیز هیچگاه اعتقاد به رجعت مصطلح گزارش نشده است. مهمترین دستاورد متن حاضر علاوه بر رد پندارهای قفاری، تبیین تمایز اندیشة رجعت در کلام امامیه و گزارههای منتسب به یهود و سبأئیت است