حسین حاتم وند؛ حسین فلسفی؛ علی فتح الهی
چکیده
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغههای عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض میگردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل میشود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنجها را بر خویش هموار میکند. هدف اصلیاین ...
بیشتر
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغههای عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض میگردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل میشود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنجها را بر خویش هموار میکند. هدف اصلیاین مقالهاین است که با استناد به متون و آثار ابنسینا و با بهرهگیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمیمشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهداین ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی میماند، با شفافیت بیشتری میتوانستیم دربارۀ بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافتههای ما از آثار ابنسینا اثبات میکند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت دادهاند، از سوی دشمنان و مخالفانش میباشد. روش به کار رفته دراین پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است.