امیرحسین مستقیم؛ جمشید جلالی شیجانی
چکیده
موضوع مقاله حاضر پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسانشناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریۀ تجلّی وظهور است که بر اساس آن همۀ عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است وازاین جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. ...
بیشتر
موضوع مقاله حاضر پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسانشناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریۀ تجلّی وظهور است که بر اساس آن همۀ عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است وازاین جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. از نظر عین القضات، انسان موجودی دوساحتی و مرکب از روح وبدن است، لیکن حقیقت وی در بُعد روحانی او قرار گرفته است. او همانند فلاسفه، روح را موجود مجرد میداند و با عقیدۀ متکلمان که منکر تجرد روحاند مخالفت ورزیده است وآن را کفر آمیز و مخالف کتاب و سنت میداند؛ در عین حال با حکما نیز مخالفت ورزیده و ماهیت انسان را همانندآنها « حیوان ناطق » نمیداند، بلکه مهمترین ویژگی انسان را صفت« بصیرت» میداند که با علم حضوری وشهود قلبی ادراک میشود. به علاوه، نفس آدمیرا ملکوتی میداند که از عالم بالا بر او افاضه شده است و در معرفت نفس بر وساطت وجود مقدس رسول اکرم(ص) تأکید بسیار میورزد ومیگوید: «پس از آنکه انسان از شراب معرفت مست شود، چون به کمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد(ص) بر وی جلوه کنند»این نگاه وی در بارۀ پیامبر اسلام، ناشی از همان بینش مبتنی بر تجلّی و ظهور است که معرفت خدا را از طریق تجلّی وظهور انسان کامل بر انسان سالک میداند. یافتههای ما نشان میدهد که عین القضات، هرآنچه را در باب انسان وکمالات وجودی او گفته است، آنهارا از کتاب و سنت بر گرفته و مسلمانی معتقد و پایبند به شریعت بوده وخود نیز عامل به آن بوده است. روش تحقیق دراین مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است.