قاعدة «بسیطالحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» ثابت میکند که واجبالوجود از آنجایی که بسیطالحقیقه است، واجد کمالات و جهات وجودی تمام اشیا و فاقد حدود، تعینات و نقایص آنهاست. این قاعده نخستین بار توسط صدرالمتألهین شیرازی به صورت برهانی بیان شده است. مقالة حاضر، نخست به توضیح و تبیین و تحلیل منطقی این قاعده میپردازد و در بارة ...
بیشتر
قاعدة «بسیطالحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» ثابت میکند که واجبالوجود از آنجایی که بسیطالحقیقه است، واجد کمالات و جهات وجودی تمام اشیا و فاقد حدود، تعینات و نقایص آنهاست. این قاعده نخستین بار توسط صدرالمتألهین شیرازی به صورت برهانی بیان شده است. مقالة حاضر، نخست به توضیح و تبیین و تحلیل منطقی این قاعده میپردازد و در بارة حدود موضوع و محمول و نوع حمل در آن به بحث مینشیند و پس از تحلیل منطقی برهان اثباتی آن، نشان میدهد که صدرالمتألهین در تدوین این قاعده در چهار محور زیر از آراء عرفا متأثر بوده است: الف) وحدت شخصی وجود؛ ب) ظهور اتم و اعلای اشیا در عالم اسما و صفات حق تعالی؛ ج) اعیان ثابته؛ د) تعبیر اجمال در عین تفصیل و تفصیل در عین اجمال. در نهایت این نتیجه حاصل میشود که نیل تام به حقیقت این قاعده به نیروی تفکر فلسفی در کنار شهود عرفانی امکانپذیر بوده است.
قاعدة «بسیطالحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» ثابت میکند که واجبالوجود از آنجایی که بسیطالحقیقه است، واجد کمالات و جهات وجودی تمام اشیا و فاقد حدود، تعینات و نقایص آنهاست. این قاعده نخستین بار توسط صدرالمتألهین شیرازی به صورت برهانی بیان شده است. مقالة حاضر، نخست به توضیح و تبیین و تحلیل منطقی این قاعده میپردازد و در بارة ...
بیشتر
قاعدة «بسیطالحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» ثابت میکند که واجبالوجود از آنجایی که بسیطالحقیقه است، واجد کمالات و جهات وجودی تمام اشیا و فاقد حدود، تعینات و نقایص آنهاست. این قاعده نخستین بار توسط صدرالمتألهین شیرازی به صورت برهانی بیان شده است. مقالة حاضر، نخست به توضیح و تبیین و تحلیل منطقی این قاعده میپردازد و در بارة حدود موضوع و محمول و نوع حمل در آن به بحث مینشیند و پس از تحلیل منطقی برهان اثباتی آن، نشان میدهد که صدرالمتألهین در تدوین این قاعده در چهار محور زیر از آراء عرفا متأثر بوده است: الف) وحدت شخصی وجود؛ ب) ظهور اتم و اعلای اشیا در عالم اسما و صفات حق تعالی؛ ج) اعیان ثابته؛ د) تعبیر اجمال در عین تفصیل و تفصیل در عین اجمال. در نهایت این نتیجه حاصل میشود که نیل تام به حقیقت این قاعده به نیروی تفکر فلسفی در کنار شهود عرفانی امکانپذیر بوده است.