صالح حسن زاده
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 81-104
چکیده
چکیده :فیلسوفان پیش از کانت در مورد موضوع هایی اساسی بحث می کردند: آیا خدایی هست؟ آیا انسان روح مجرد و فناپذیر دارد؟ و آیا جهان موجودات متناهی است یا نامتناهی؟ کانت براساس عقل نظری به این نتیجه رسید که به این گونه موضوعات نمی توان شناخت قطعی یافت. البته این وی این گونه مسائل را مردود نشمرد ؛ کانت بانقد عقل عملی، اثبات کرد که ، حیات ...
بیشتر
چکیده :فیلسوفان پیش از کانت در مورد موضوع هایی اساسی بحث می کردند: آیا خدایی هست؟ آیا انسان روح مجرد و فناپذیر دارد؟ و آیا جهان موجودات متناهی است یا نامتناهی؟ کانت براساس عقل نظری به این نتیجه رسید که به این گونه موضوعات نمی توان شناخت قطعی یافت. البته این وی این گونه مسائل را مردود نشمرد ؛ کانت بانقد عقل عملی، اثبات کرد که ، حیات اخلاقی، وجودخدا را به عنوان اصل موضوع می پذیرد. زیرا فعل اخلاقی سرچشمه سعادت است؛ انسان بدون اخلاق قادر به زندَگی نیست و اخلاق بی خدا هم به سوداگری منتهی می گردد. بنا بر این اخلاق الزاماً انسان را به طرف خدا و دین هدایت می کند.کانت در دلیل خود بر وجود خدا از واژه « اختیار» بهره می جوید. به این صورت که انسان مختار است، اختیار هم اساس اخلاق، یعنی انجام فعل نیک و پرهیزاز فعل بد است( = فضیلت). خلاف و عکس این، رذیلت است و چون در این جهان پاداش فضیلت و کیفر رذیلت بدست نمی آید باید نفس و روح باقی بماند تا پس از مرگ پاداش و یا کیفر خود را دریابد و باید ذاتی ( = خدایی ) باشد که به فضیلت پاداش مناسب و به رذیلت کیفر فراخور بدهد.روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با استفاده از فیش برداری کتابخانه ای می باشد
محمود هدایتافزا؛ شاکر لوائى
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 53-76
چکیده
میدانیم تأثیرگذارترین فیلسوفان شرق و غرب در قرون اخیر به ترتیب ملّاصدرای شیرازی و کانت فیلسوف مشهور آلمانی است، به طوری که در هر حوزه، اکثر قریب به اتّفاق فیلسوفان متأخّر، یا در مسیر شرح و یا در طریق نقد بخشی از آثار و افکار ایشان قلم زدهاند. هر یک از این دو فیلسوف برای خود اصول و اصطلاحات ویژهای داشتهاند که بعضی از آنها قابلیّت ...
بیشتر
میدانیم تأثیرگذارترین فیلسوفان شرق و غرب در قرون اخیر به ترتیب ملّاصدرای شیرازی و کانت فیلسوف مشهور آلمانی است، به طوری که در هر حوزه، اکثر قریب به اتّفاق فیلسوفان متأخّر، یا در مسیر شرح و یا در طریق نقد بخشی از آثار و افکار ایشان قلم زدهاند. هر یک از این دو فیلسوف برای خود اصول و اصطلاحات ویژهای داشتهاند که بعضی از آنها قابلیّت مقایسه با یکدیگر را دارند. نوشتار پیش رو به دنبال مقایسهی «وجود و ماهیّت» صدرایی با «نومن و فنومن» کانتی است. در این راستا، ابتدا سه تفسیر از هر یک از این زوج مفاهیم ارائه گردیده و سپس شباهتها و تفاوتهای آنها مورد بحث قرار گرفته است. در ضمن بیان تفسیرهای گونهگون از وجود و ماهیّت صدرایی، به اقسام حیثیّت تقییدیّه توجّه ویژهای شده و پیرامون تفاسیر متعدّد از نومن و فنومن کانتی، بر دو نگاه معرفتشناسانه و روانشناسانه تأکید رفته است
محمدکاظم علمی؛ مریم قلاسی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
هلیة بسیطه قضیهای است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمیکه در مورد این قضایا مطرح میشود این است که آیا اساساً میتوان چنین قضایایی را پذیرفت؟ این نوشتار درصدد ارزیابی نظر ملاصدرا و کانت در مورد هلیات بسیطه است که نخست به بررسی نظرات هر کدام از این فیلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پایان به ارزیابی ...
بیشتر
هلیة بسیطه قضیهای است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمیکه در مورد این قضایا مطرح میشود این است که آیا اساساً میتوان چنین قضایایی را پذیرفت؟ این نوشتار درصدد ارزیابی نظر ملاصدرا و کانت در مورد هلیات بسیطه است که نخست به بررسی نظرات هر کدام از این فیلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پایان به ارزیابی نظر آنها خواهد پرداخت و به این نتیجه میرسد که نظرات ملاصدرا در خصوص هلیات بسیطه(یعنی1. ثبوت الشیء؛ 2. عارض ماهیت؛ 3. عکس الحمل؛ 4. تجرید همراه تخلیط) قابل تقلیل به دو راهحل (1. مبتنی بر اصالت ماهیت؛ 2. مبتنی بر اصالت وجود) است و از سوی دیگر نظر کانت این است که هلیات بسیطه تحلیلی و ترکیبی نیستند، بنابراین به انکار این قضایا پرداخت. این نوشتار بر آن است که با بیان دو راهحل ملاصدرا میتوان از نتایج مشکلآفرین رویکرد کانت به مسئلة هلیات بسیطه خارج شد.
صالح حسن زاده
دوره 8، شماره 4 ، دی 1387
چکیده
در تاریخ اندیشة بشری، برای اثبات وجود خدا راهها و شیوههای گوناگونی ارائه شده است. در میان براهین اثبات وجود خدا، برهان وجودی بحث برانگیزترین آنها بوده است. برهان وجودی با تحلیل مفهوم خداوند، وجود واقعی او را اثبات میکند. این برهان از هر گونه مفهوم تجربی فراتر رفته است. سابقة تاریخی برهان وجودی به ارسطو میرسد، اما این آنسلم ...
بیشتر
در تاریخ اندیشة بشری، برای اثبات وجود خدا راهها و شیوههای گوناگونی ارائه شده است. در میان براهین اثبات وجود خدا، برهان وجودی بحث برانگیزترین آنها بوده است. برهان وجودی با تحلیل مفهوم خداوند، وجود واقعی او را اثبات میکند. این برهان از هر گونه مفهوم تجربی فراتر رفته است. سابقة تاریخی برهان وجودی به ارسطو میرسد، اما این آنسلم بود که در فلسفة غربی آن را در کتاب پروسلوگیون (proslogion) ]گفت و گو با غیر[ به صورت برهان بیان کرده است. از زمان خود آنسلم، مخالفان و موافقان این برهان برای اثبات عقیدة خود قلم-فرسایی کردهاند. در این میان، دفاع دکارت از این برهان در قرن هفدهم با تقریر جدید، توجه متفکران را به نحو ویژه به آن جلب کرد. آراء متفاوت برخی فیلسوفان مسلمان معاصر در اعتبار و عدم اعتبار منطقی این برهان نیز جالب توجه است. به هر حال به نظر دقیق، برهان وجودی دلیلی مبهم، نامعتبر و مبتنی بر مغالطهای از نوع خلط میان مفهوم وجود و مصداق آن است.