در چند دهة اخیر پیرامون مفهوم تبیین، پرسشهای مهمی در فلسفة علم طرح شده است که بیشتر آنها تاکنون پاسخ قانعکنندهای نیافتهاند. این نوشتار قابلیتهای عقلگرایی را در پاسخ به این پرسشها بررسی میکند. دیدگاه عقلگرایانهای که محور این نوشتار است تبیین یک رویداد را مستلزم کشف علت آن میداند. استدلال اصلی این است که بیشتر مشکلات ...
بیشتر
در چند دهة اخیر پیرامون مفهوم تبیین، پرسشهای مهمی در فلسفة علم طرح شده است که بیشتر آنها تاکنون پاسخ قانعکنندهای نیافتهاند. این نوشتار قابلیتهای عقلگرایی را در پاسخ به این پرسشها بررسی میکند. دیدگاه عقلگرایانهای که محور این نوشتار است تبیین یک رویداد را مستلزم کشف علت آن میداند. استدلال اصلی این است که بیشتر مشکلات مربوط به تبیین ناشی از سیطرة رویکردی تجربهگرایانه است و موفقیت رهیافت عقلی در حل این مشکلات، حتی از نگاهی عملگرایانه نیز دلیلی کافی برای لزوم بازخوانی و احیای این رهیافت به حساب میآید و چالشی جدی در برابر رهیافت تجربی است که با سیطره بر فلسفة علم، بیشتر در مسئلهسازی و تولید معضلات فکری و فلسفی موفق بوده است تا در ارائة راه حلی برای آنها.
روش و شیوة شناخت دین، از پر مناقشهترین مباحثی است که پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و در دوران غیبت وعدم دسترسی به پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح بوده است، بدین معنی که اگر میان حکم قطعی و مسلم عقل و ظواهر متون دینی تعارض پیش آید چه باید کرد؟ درچنین مواردی، همواره در تقدم عقل یا سهم آن در فهم مفاد وحی - درهر دو عرصة کلام و فقه یعنی اصول ...
بیشتر
روش و شیوة شناخت دین، از پر مناقشهترین مباحثی است که پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و در دوران غیبت وعدم دسترسی به پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح بوده است، بدین معنی که اگر میان حکم قطعی و مسلم عقل و ظواهر متون دینی تعارض پیش آید چه باید کرد؟ درچنین مواردی، همواره در تقدم عقل یا سهم آن در فهم مفاد وحی - درهر دو عرصة کلام و فقه یعنی اصول و فروع دین - اختلاف نظر و برداشتهایی وجود داشته و دارد. این تفاوت برداشتها، در حوزة معرفت دینی، سبب اُفت وخیزها و فراز ونشیبهای فراوانی بوده وهمچنان ادامه دارد. در محدودة تفکر اسلامی از یکسو ظاهرگرایان و حنابله و اشاعرة اهل سنت و اخباریهای شیعه و از سوی دیگر قدریه ومعتزله و تفکر اجتهادی امامیه قرار دارد. بررسی اجمالی این مطلب، به ویژه در میان پیروان اهل بیت(ع) و نگاهی به اخباریهای افراطی شیعه و نیز جریانهایی که هر چند اظهار مخالفت رسمی با عقلگرایی نمیکنند، ولی عملاً برای تشخیص عقل، اعتبار چندانی قائل نیستند و نیز تفکر رقیب آنان، که در هر دو عرصة فقه و کلام، بر اعتبار عقل، تأکید نموده وپای میفشارد و ترجیح این تفکر، موضوع این مقاله است. درپایان، به تضمینهایی که میتواند از انحراف و افتادن در مسیر عقلگرایی افراطی و لوث شدن معارف بلند الهی، پیشگیری نماید نیز اشاره شده است.