محمد جواد نصر؛ سید محمد علی دیباجی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 61-82
چکیده
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا میکند. ملاصدرا در برخی از عبارتهای کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظرایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همانطور ...
بیشتر
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا میکند. ملاصدرا در برخی از عبارتهای کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظرایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همانطور که موجودات دیگر همچون جمادات، نباتات و حیوانات با توجه به ظرفیت وجودی شان مشمول حرکت جوهری اشتدادی تکوینی هستند مراحلی از حرکت جوهری انسان نیز تکوینی و اضطراری است، اما انسان نسبت به دیگر موجودات این امتـیاز را دارد که پـس از طـی مـراحلی از حـرکت جـوهـری خـویش که عبـارت از مـراحل جمادیت نباتیت و حیوانیت باشد و رسیدن به مرتبة عقل هیولانی، بر اساس انتخاب و ارادة خویش مسیرش را ادامه میدهد. ایشان هرچند غایت حقیقی حرکت جوهری انسان را اتحاد با عقل فعال معرفی میکند اما با توجه به وجود حرکت ارادی نسبت به انسان، غایت حرکت جوهری در مورد انسانها یکسان نخواهد بود و چه بسیار انسانهایی که به خاطر سوء اراده خویش از نیل به این غایت باز میمانند.