بساطت حقیقی واجب بالذات یکی از مهمترین مسایل مورد بحثِ الهی دانان اسلامی است که جوانب گوناگون دارد. علامه طباطبایی در آثار مختلف خود بر بساطت حقیقی ذات الهی تاکید می کند و ادله ی بسیاری بر آن اقامه می سازد. اما با تحلیل مبانی ایشان، می توان دریافت که حداقل دو دیدگاه در باب این مساله دارد؛ اصطلاح بساطت حقیقی واجب بالذات و ادله ی اثبات آن بر مبنای نگرش ثبوتی به ماهیت و اصطلاح بساطت حقیقی او و ادله ی اثبات آن بر مبنای نگرش سلبی به ماهیت. از نظر نگارنده، دیدگاه دوم دیدگاه نهایی علامه طباطبایی است، از مشکلات دیدگاه نخست مبراست و مستقیما به اثبات بساطت حقیقی می پردازد. نگارنده به تبیین، تحلیل و اثبات برتر بودنِ دیدگاه دوم نسبت به دیدگاه نخست می پردازد. فمن الله توفیق.