اعظم پرچم؛ پروین نبیان؛ اعظم آبدار
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1390
چکیده
متکلمان امامیه، اشاعره و معتزله عقاید خویش را به همراه استناد به آیات قرآن درکتابهایشان بیان کرده و حتی در محکوم کردن یکدیگر ازآیات بهره جستهاند. این پرسش وجود دارد که آیا صاحبان مذاهب کلامی در استفاده از آیات قرآن به انواع سیاق آیات توجه داشتهاند و آیا سیاق آیات میتواند برداشتهای مختلف را پوشش دهد؟ علامه شوشتری در احقاق الحق ...
بیشتر
متکلمان امامیه، اشاعره و معتزله عقاید خویش را به همراه استناد به آیات قرآن درکتابهایشان بیان کرده و حتی در محکوم کردن یکدیگر ازآیات بهره جستهاند. این پرسش وجود دارد که آیا صاحبان مذاهب کلامی در استفاده از آیات قرآن به انواع سیاق آیات توجه داشتهاند و آیا سیاق آیات میتواند برداشتهای مختلف را پوشش دهد؟ علامه شوشتری در احقاق الحق کلام شیعی را از علامه حلی و کلام اشعری را از روزبهان آورده و در آخر به اثبات عقایدکلامی شیعه و نقد گفتار روزبهان میپردازد. در گفتار هر یک استناد به آیات موجود است. این پژوهش درصدد است استناد هر سه متکلم به آیات را در بحث رؤیت خدا، از منظر سیاق آیات بررسی نماید. ضمن جستجو روشن میشود که روزبهان در استنادش به آیة 143/ اعراف در بحث رؤیت خدا خطا رفته و آنرا جسمانی معنا کرده و دیدگاه کلامیاش را حمل بر آیه نموده است. علامه حلی و قاضی شوشتری نیز به دلیل اهتمام به ابطال نظر او و اشاعره از سیاق آیه تا اندازهای غافل شدند.
نهله غروی نائینی؛ حمید ایماندار؛ نصرت نیلساز
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1390
چکیده
قریب به اتفاق پژوهشگران در خصوص پاسخگویی به مسئلة اطلاق یا نسبیت اخلاق به تفسیر و توجیه آیات موهم نسبیت اخلاق پرداختهاند (بعد سلبی اطلاق اخلاق) و بررسی بعد ایجابی اطلاق اخلاق با نگاه قرآنی جایی در تحقیقات آنها نداشته است. افزون بر این، پژوهشگران از اهمیت نتایج مترتب بر تحلیل برخی مسائل اساسی فلسفة اخلاق از دیدگاه قرآنی در جهت حل مسئلة ...
بیشتر
قریب به اتفاق پژوهشگران در خصوص پاسخگویی به مسئلة اطلاق یا نسبیت اخلاق به تفسیر و توجیه آیات موهم نسبیت اخلاق پرداختهاند (بعد سلبی اطلاق اخلاق) و بررسی بعد ایجابی اطلاق اخلاق با نگاه قرآنی جایی در تحقیقات آنها نداشته است. افزون بر این، پژوهشگران از اهمیت نتایج مترتب بر تحلیل برخی مسائل اساسی فلسفة اخلاق از دیدگاه قرآنی در جهت حل مسئلة نسبیت اخلاق غفلت ورزیدهاند. این دو مسئله انگیزة نگارش مقالة حاضر قرار گرفته است. مقاله در گام نخست، بررسی بعد ایجابی اطلاق اخلاق از طریق تحلیل مستقیم آیات قرآن کریم در این باره و در گام دوم نتایج نگاه قرآنی به برخی مباحث اساسی فلسفة اخلاق اساس و پایة حل مسئلة نسبیت اخلاق قرار گرفته است.
حسنعلی بختیار نصرآبادی؛ نفیسه اهل سرمدی؛ مریم انصاری
دوره 11، شماره 3 ، مهر 1390
چکیده
سخن از معرفت در ساحت فلسفه به دو صورت کلی هستیشناسی و معرفتشناسی انجام میگیرد. این نوشتار که ادعا دارد به معرفت پژوهی در آثار حضرت امام (ره) پرداخته است در مقام تفکیک این دو ساحت نیست، بلکه بالاجمال به تبیین کلیاتی در عرصة معرفت و تأثیر آن بر فلسفة تربیتی امام میپردازد. مسائلی از قبیل چیستی معرفت و تعریف آن، اقسام معرفت، شرایط ...
بیشتر
سخن از معرفت در ساحت فلسفه به دو صورت کلی هستیشناسی و معرفتشناسی انجام میگیرد. این نوشتار که ادعا دارد به معرفت پژوهی در آثار حضرت امام (ره) پرداخته است در مقام تفکیک این دو ساحت نیست، بلکه بالاجمال به تبیین کلیاتی در عرصة معرفت و تأثیر آن بر فلسفة تربیتی امام میپردازد. مسائلی از قبیل چیستی معرفت و تعریف آن، اقسام معرفت، شرایط حصول معرفت نافع، سامان بخش چارچوب کلی این مقاله است. تقسیمهای مختلفی که برای علم انجام میگیرد از حصولی و حضوری، نظری و عملی و نیز تقسیمی منطبق بر ساحتهای وجودی انسان، ادامه بخش این نوشتار است. تبیین شرایط سودمندی علم که از آنجمله است ضرورت ملازمت علم با تواضع و تهذیب نفس، درونی شدن علوم و معارف و حُسن فاعلی از دیگر مباحثی است که مورد اشارت قرار میگیرد و در نهایت فلسفة تربیتی مأخوذ از این مباحث معرفی می شود.
منیرالسادات پورطولمی؛ فاطمه باقرپور
دوره 11، شماره 4 ، دی 1390
چکیده
تغییر و تحول یک اصطلاح علمی و تخصصی در سیر تاریخ تفکر و اندیشه حائز اهمیت خاصی است که مفهوم مهم و بنیادی تشکیک نیز از آن مصون نبوده است. این واژه نخستین بار در منطق در بارة الفاظ و سپس مفاهیم، مطرح شده و در فلسفه راه یافته و در آنجا نیز موضوع مباحثات و مناظرات بسیاری قرار گرفته است. مقالة حاضر پس از طرح معانی متفاوت و کاربردهای مختلف این ...
بیشتر
تغییر و تحول یک اصطلاح علمی و تخصصی در سیر تاریخ تفکر و اندیشه حائز اهمیت خاصی است که مفهوم مهم و بنیادی تشکیک نیز از آن مصون نبوده است. این واژه نخستین بار در منطق در بارة الفاظ و سپس مفاهیم، مطرح شده و در فلسفه راه یافته و در آنجا نیز موضوع مباحثات و مناظرات بسیاری قرار گرفته است. مقالة حاضر پس از طرح معانی متفاوت و کاربردهای مختلف این واژه در عرصة تحول و تطور به موارد اختلاف آن در فلسفه و منطق و سپس فلسفه و عرفان پرداخته است و در نهایت نتیجه می-گیرد که اصطلاح تشکیک در فلسفه و منطق مشترک لفظی است؛ لذا اختلاف در آنجا معنایی است، اما کاربرد این واژه در عرفان و فلسفه به یک معنا و با تفاوت در مصداق آن معنا به دلیل اختلافات مبنایی بوده است و نشان میدهد چگونه عدم توجه به این موارد اختلافی ابهامات و مناظرات فلسفی در بارة مسئلة تشکیک را به دنبال داشته است.
هاتف سیاه کوهیان
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
بحث از نظام پاداش و جزای الهی در جهان آخرت و کمیت و کیفیت عقوبت اُخروی، به-ویژه مسئلة جاودانگی جهنم و خُلود عذاب اُخروی، از مباحث مهم در کلام، فلسفه و عرفان بوده است. ابنعربی بهعنوان اندیشمندی برجسته در ساحت عرفان نظری، نخستین کسی است که برخلاف متشرعان و عامة اهل دیانت، در رویکردی ویژه و استثنایی، ضمن قائلشدن به ناپایداری و محدودیت ...
بیشتر
بحث از نظام پاداش و جزای الهی در جهان آخرت و کمیت و کیفیت عقوبت اُخروی، به-ویژه مسئلة جاودانگی جهنم و خُلود عذاب اُخروی، از مباحث مهم در کلام، فلسفه و عرفان بوده است. ابنعربی بهعنوان اندیشمندی برجسته در ساحت عرفان نظری، نخستین کسی است که برخلاف متشرعان و عامة اهل دیانت، در رویکردی ویژه و استثنایی، ضمن قائلشدن به ناپایداری و محدودیت عذاب الهی، «جهنم» و کیفر اُخروی را امری نسبی و دارای مفهومی متغیر میداند. وی در نظریهپردازی عرفانی خود بهمدد تأویل و با بهرهگیری از تمثیل، ضمن اثبات نسبیبودن معنای دوزخ و عذاب، با رویکردی عاطفی و انساندوستانه درصدد نشاندادن ناچیزبودن اعمال انسان در برابر رحمت بیکران الهی است. ابنعربی، با بازگرداندن معنای «عذاب» به ریشة لغوی «عذب»- بهمعنای گوارا و دلنشین- معتقد است نحوة پذیرش عذاب اُخروی را از سوی گروههای مختلف اهل دوزخ، با توجه با استعدادها و قابلیتهای متفاوت آنها، عذاب را برای آنها در اشکال و کیفیات متنوع، به امری گوارا و دلپذیر تبدیل میگرداند. «تناسب کیفر اُخروی با عمل دنیوی»، «امکان خُلف وعید از جانب خدا در روز قیامت» و «عَرَضیبودن عمل انسان در برابر جوهریبودن فطرت الهی در وی» از جمله دلایل ابنعربی برای اثبات دیدگاه خود در خصوص ابدینبودن عذاب اُخروی است.
یاسر سالاری
دوره 12، شماره 2 ، تیر 1391
چکیده
شیخیه هورقلیا را مرتبهای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانستهاند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ...
بیشتر
شیخیه هورقلیا را مرتبهای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانستهاند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کردهاند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانة بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عُجبُ الذنَب» و در فلسفة ملاصدرا تحت عنوان «قوة خیال» از آن یاد شده است. مقالة پیش رو بر آن است ضمن تبیین دیدگاه شیخیه در مورد عالم هورقلیا و جسد هورقلیایی، صحت و سقم تطبیق آنها را بر عالم مثال منفصل و مثال متصل بررسی نماید.
قربان علمی؛ مسعود شاورانی
دوره 12، شماره 3 ، مهر 1391
چکیده
خودکشی به عنوان معضلی پیچیده و چند بعدی، امروزه به همراه تغییرات سریع جوامع رو به افزایش است. در این مقاله، نقش و جایگاه باورها و مناسک اسلامی، با در نظر گرفتن چند تباری بودن پدیدة خودکشی، برای تعیین تأثیر آنها در پیشگیری از خودکشی و در نتیجه، کمک به کاهش آن بررسی میشود. به دلیل چند تباری بودن مسئلة خودکشی، روش تحقیق به صورت اسنادی، ...
بیشتر
خودکشی به عنوان معضلی پیچیده و چند بعدی، امروزه به همراه تغییرات سریع جوامع رو به افزایش است. در این مقاله، نقش و جایگاه باورها و مناسک اسلامی، با در نظر گرفتن چند تباری بودن پدیدة خودکشی، برای تعیین تأثیر آنها در پیشگیری از خودکشی و در نتیجه، کمک به کاهش آن بررسی میشود. به دلیل چند تباری بودن مسئلة خودکشی، روش تحقیق به صورت اسنادی، تحلیلی و فراتحلیلی است. مروری بر برخی مطالعات، تحقیقات و مستندات آماری و تجربی موجود و در دسترس بیانگر ارتباط برخی عوامل همچون افسردگی، روابط جنسی نامشروع، ضعف خانواده و مشروبات الکلی با خودکشی است. حرمت خودکشی و وسوسه و فکر آن در قرآن و روایات، نقش باورهای اسلامی در معنادار ساختن زندگی (همچون موهبت زندگی، توبه، امید و خوشبینی، آزمایش و ابتلا، صبر، توکل، یاد مرگ و آخرت، ارتباط با خدا و قضا و قدر) و مناسک جمعی و گروهی در اسلام و شبکههای مذهبی حمایت اجتماعی در پیشگیری از خودکشی بسیار مؤثر است. در مجموع متغیر دینداری در دو بعد فردی و اجتماعی و مستقیم و غیر مستقیم در این امر تأثیر زیادی دارد.
محسن عمیق؛ لیلا فهیمی
دوره 12، شماره 4 ، دی 1391
چکیده
مسئلة ارادة الهی از جمله مباحثی است که از دیرباز در اندیشة خردورزان خداباور مطرح بوده است، در قلمرو تفکر اسلامی نیز این موضوع همواره محل تضارب آراء واقع شده است. از نظرگاه حکمت متعالیه، ارادة الهی، جزء صفات کمالیه ذاتی و همان علم به نظام احسن میباشد، گرچه به عقیدة این گروه ارادة خداوند نیز همانند برخی دیگر از اوصاف او دارای مراتب ...
بیشتر
مسئلة ارادة الهی از جمله مباحثی است که از دیرباز در اندیشة خردورزان خداباور مطرح بوده است، در قلمرو تفکر اسلامی نیز این موضوع همواره محل تضارب آراء واقع شده است. از نظرگاه حکمت متعالیه، ارادة الهی، جزء صفات کمالیه ذاتی و همان علم به نظام احسن میباشد، گرچه به عقیدة این گروه ارادة خداوند نیز همانند برخی دیگر از اوصاف او دارای مراتب است و لذا خداوند در مرتبة فعل نیز متصف به این صفت میباشد. البته در میان این گروه از فلاسفه، علامه طباطبایی ارادة الهی را فقط جزء صفات فعلیه برمیشمارد و با تفسیر آن به علم الهی مخالف است. تقسیمبندی ارادة الهی به مراتب اجمالی و تفصیلی و نیز تکوینی و تشریعی از جمله مباحث مهمی است که حکیمان متأله در تبیین این مسئله بدان پرداختهاند.
محمدحسین جمشیدی؛ داود سبزی
دوره 13، شماره 1 ، فروردین 1392
چکیده
لزوم تحول و بازنگری اندیشة کلامی - سیاسی شیعه در ارتباط با بحران غیبت امری مهم است که پایههای آن توسط امامان شیعه ریخته شد، اما در دوران غیبت، نوبختیان نقش اصلی را در این تحول ایفا کردند. اندیشمندان نوبختی در فضای بحرانی غیبت در عرصة کلام سیاسی به بررسی مسائل اساسی و مشکلات واقعی مکتب امامیه پرداختند. تلاش این بزرگان برای پاسخ به مسائل ...
بیشتر
لزوم تحول و بازنگری اندیشة کلامی - سیاسی شیعه در ارتباط با بحران غیبت امری مهم است که پایههای آن توسط امامان شیعه ریخته شد، اما در دوران غیبت، نوبختیان نقش اصلی را در این تحول ایفا کردند. اندیشمندان نوبختی در فضای بحرانی غیبت در عرصة کلام سیاسی به بررسی مسائل اساسی و مشکلات واقعی مکتب امامیه پرداختند. تلاش این بزرگان برای پاسخ به مسائل مبتلا به جامعه تأکید بر گفتمانی اعتدالی و ترکیبی بود که مرکب از عقلگرایی و روش حکمی معتدل و هماهنگ با نص(کتاب و سنت) میباشد. این نگرش در واقع ترکیب منطقی عقل و وحی متناسب با شرایط زمانه و سازگار با مکتب امامیه بود. در سطح سیاسی این خاندان علاوه برتمرکز بر پاسخ به شبهات دینی بهویژه در عرصة سیاست، توسعة فضا برای دفاع از اعتقادات دینی امامیه را مدنظر داشتند. در اسـاس، شکلگیری اندیشة کلامی - سیاسی خاندان نوبختی نمونه ای بارز از پاسخ به بحرانهای معرفتی و سیاسی جامعه قلمداد میشود.
شهناز شهریاری نیسیانی؛ رضاعلی نوروزی؛ محمد نجفی
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1392
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین مراحل تعلیم و تربیت با توجه به دیدگاه ابنسینا در بارة نفس است. روش مورد استفاده در این پژوهش که پژوهشی کیفی و موردی است، روش توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش که مراحل تعلیم و تربیت با توجه به سیر تکاملی نفس تعیین گردید، سه مرحلة تمهید؛ اعتدال و اعتلا؛ مرحلة ملکوتی برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شد. مرحلة تمهید که ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تبیین مراحل تعلیم و تربیت با توجه به دیدگاه ابنسینا در بارة نفس است. روش مورد استفاده در این پژوهش که پژوهشی کیفی و موردی است، روش توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش که مراحل تعلیم و تربیت با توجه به سیر تکاملی نفس تعیین گردید، سه مرحلة تمهید؛ اعتدال و اعتلا؛ مرحلة ملکوتی برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شد. مرحلة تمهید که شامل مرحلة نفس نباتی، حیوانی و انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) است از دوران پیش از تولد آغاز میشود و تا بلوغ صوری ادامه مییابد. دومین مرحله که شامل انسان بالقوه (عقل هیولانی تا بالفعل) و انسان بالفعل (حصول کلیة معقولات ثانی) است از 15 سالگی آغاز میشود و به دلیل فزونی عقل از 40 سالگی به بعد، پایانی برای این مرحله لحاظ شده است. مرحلة ملکوتی که مرحلة انسان بالفعل در معنای تام آن و وصول به مرتبة عقل بالمستفاد است، مرحلة نهایی تعلیم و تربیت شناخته شد که متناظر با هدف غایی نظام فلسفی ابنسینا یعنی دستیابی به سعادت حقیقی است. نتایج همچنین حاکی از آن است که ابنسینا با معطوف ساختن توجه به شروع تربیت پیش از تولد، تأدیب و تربیت اخلاقی کودک از پایان دو سالگی و... نظام تعلیم و تربیتی مادامالعمر متشکل از نظام رسمی و غیررسمی را پایه گذاری نمود.
محمدتقی شاکر؛ رضا برنجکار
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
با ختم رسالت، انگاره ختم ارتباط انسان توسط فرشتگان با عالم غیب،گونهای از تبیین حقیقت خاتمیت به شمار آمد؛ اما دلایلی استوار از وجود ارتباط میان انسانها و خدا با واسطة فرشتگان گزارش میدهد. زیر بنای چرایی لزوم این پیوند به درک مسئلة هدایت و جایگاه امام باز میگردد. وجود آموزههایی در شیعه که به موضوع گفتگوی فرشتگان با پیشوایان ...
بیشتر
با ختم رسالت، انگاره ختم ارتباط انسان توسط فرشتگان با عالم غیب،گونهای از تبیین حقیقت خاتمیت به شمار آمد؛ اما دلایلی استوار از وجود ارتباط میان انسانها و خدا با واسطة فرشتگان گزارش میدهد. زیر بنای چرایی لزوم این پیوند به درک مسئلة هدایت و جایگاه امام باز میگردد. وجود آموزههایی در شیعه که به موضوع گفتگوی فرشتگان با پیشوایان آن و حتی دیگران تأکید دارد، در اولین مواجهه، این پرسش را مطرح میکندکه باور به ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت باوری اختصاصی به شیعه است یا در درون مایههای معارف اهل سنت میتوان چنین باوری را پیگیری نمود؟ پرسش از چگونگی دلالت آموزههای اهل سنت در این مسئله و گونههای تقارب و تباعد مفهومیآن، در دو فرهنگ شیعی و سنی. این پرسشها هم دقیق از اصل این مسئله را آشکار مینماید. شیوههای تحدیث و تفاوت آن با نبوت و رسالت از موضوعات دیگری است که جستار در آموزة تحدیث را ضرورت میبخشد. از این رو، در این نوشتار پس از مروری کوتاه بر مسئلة تحدیث نزد اهل سنت و امکان ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت؛ دیدگاههای مطرح نسبت به تفسیر محدث و بهویژه تمایز محدث با نبی و رسول از نگاه شیعه مورد بررسی قرار گرفته است
حمیدرضا خادمی؛ سیدحسن حسینی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1393
چکیده
از جمله تلاشهای ابنسینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابنسینا بر مبنای ارتباط واقعگرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطة ماهوی میان آنها تصویر میگردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را میپذیرد، ...
بیشتر
از جمله تلاشهای ابنسینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابنسینا بر مبنای ارتباط واقعگرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطة ماهوی میان آنها تصویر میگردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را میپذیرد، اما با این فرض که در مطالعة متعلق شناخت، تمام وجوه معرفتی آن به ذهن منتقل گردد، مخالفت میورزد و این به دلیل محدودیتهای منابع شناختی در پوشش حقیقت و گزارش آن به دستگاه ادراکی انسان است. از دیگر تلاشهای ابنسینا، تحلیلها و پاسخهایی است که وی در رویارویی با شکاکیت و نقض ادعای اصلی شکاک در امکان شناخت و باور موجه، به سود معرفت و واقع نمایی آن عرضه میدارد. ابنسینا باورهای غیر پایه را که در ارتباط و نسبت با دیگر باورها موجه میشوند، بر باورهای پایه مبتنی ساخته و با توجه به چگونگی حصول تصورات سازندة باورهای پایه، توجیه آنها را با ارجاع به واقعیت و حکایت از آن مستند میسازد. وی با ارائة برخی راه حلها، در نهایت بر اساس اصل معنابخشی زبان و دلالت ارجاعی معنی، با شکاک به چالش برمیخیزد. ابنسینا با رویکردی واقعگرایانه در معرفتشناسی، اصل تناقض را در حقیقت از اوصاف موجود بماهو موجود دانسته و با ارجاع آن به متن واقع نظریة هستیشناختی معنی را به تصویر میکشد.
ابراهیم نوئی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1393
چکیده
یکی از مباحث مهم در دین پژوهی، سخن از وجود یا نبود گزارههای فراخرد در دین است. نوشتههای صدرالمتألهین شیرازی آکنده از توجهات وی به این مسئله است. او ضمن اینکه به تفصیل ازجایگاه عقل و نقش آن در ساحت دین سخن میگوید، از مراتب نازلی از عقل که توانایی ادراک دین را ندارد و نیز موانع فعلیت یافتن ادراک عقلی و شرایط به فعلیت رسیدن این ادراک ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در دین پژوهی، سخن از وجود یا نبود گزارههای فراخرد در دین است. نوشتههای صدرالمتألهین شیرازی آکنده از توجهات وی به این مسئله است. او ضمن اینکه به تفصیل ازجایگاه عقل و نقش آن در ساحت دین سخن میگوید، از مراتب نازلی از عقل که توانایی ادراک دین را ندارد و نیز موانع فعلیت یافتن ادراک عقلی و شرایط به فعلیت رسیدن این ادراک هم گفتگو میکند. او با کسانی که به مبالغه در نقش عقل در دین روی میآورند و وجود گزارههای فرا خرد در دین را نفی میکنند( معتزله) مقابله میکند و به تفصیل از وجود برخی گزارههای فرا خرد در دین پرده برمیدارد و البته در این میان با افراط کسانی چون باطنیه هم به رویارویی برمیخیزد. نوشتار پیش رو میکوشد دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی در باب فرا خردی دین را در قالب مباحث فوق مورد کاوش قرار دهد.
محمد علی شیخ
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1393
چکیده
بیتردید ابنخلدون یکی از متفکران بزرگ جهان اسلام و بلکه کل جهان است. اندیشههای بی بدیع و خلاق و مبتکرانۀ وی در تاریخ جامعهشناسی، فلسفۀ تاریخ، دولت وحکومت، نسبت به متفکران پیش از وی قابل قیاس نمیباشد، به حق میتوان وی را پایهگذار و مؤسس جامعهشناسی نوین و فیلسوف تاریخ نامید. آنچه در این مقاله مشاهده مینمایید، تفکر و اندیشۀ وی در باب ...
بیشتر
بیتردید ابنخلدون یکی از متفکران بزرگ جهان اسلام و بلکه کل جهان است. اندیشههای بی بدیع و خلاق و مبتکرانۀ وی در تاریخ جامعهشناسی، فلسفۀ تاریخ، دولت وحکومت، نسبت به متفکران پیش از وی قابل قیاس نمیباشد، به حق میتوان وی را پایهگذار و مؤسس جامعهشناسی نوین و فیلسوف تاریخ نامید. آنچه در این مقاله مشاهده مینمایید، تفکر و اندیشۀ وی در باب فلسفۀ نوسان قیمتهاست. نویسنده تلاش کرده تا دیدگاه این متفکر را در این زمینه تبیین کند.
حسین زحمتکش؛ یعقوب جوادی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
یکی از بارزترین ویژگیهای عصر اطلاعات و شبکههای ارتباطاتی، انفجار اطلاعات و رشد بسترهای جدید دستیابی به اطلاعات است. بیتردید، یکی از اصلیترین محملهای مطرح برای نیل به داده و به تبع آن حصول به اطلاعات و شکلگیری باورها، دنیای مجازیاینترنت است. بانگاهی به ملزومات مطرح در دنیای سایبری، میتوان دریافت که تعریف سنتی از معرفت ...
بیشتر
یکی از بارزترین ویژگیهای عصر اطلاعات و شبکههای ارتباطاتی، انفجار اطلاعات و رشد بسترهای جدید دستیابی به اطلاعات است. بیتردید، یکی از اصلیترین محملهای مطرح برای نیل به داده و به تبع آن حصول به اطلاعات و شکلگیری باورها، دنیای مجازیاینترنت است. بانگاهی به ملزومات مطرح در دنیای سایبری، میتوان دریافت که تعریف سنتی از معرفت و تأکید بر باور صادق موجه برای نیل به معرفت در دنیای مجازی، با نقائصی همراه است. وجود الگوریتمهای فیلتری و فرایندهای فنی مطرح در دنیای سایبری، شناساگر را ملزم میکند به مؤلفة جدیدی به نام اصل مسئولیت معرفتی و وظیفهگرایی معرفتی توجه کند.این مقاله، با روش تحلیلی و واکاوی تعریف سنتی موجود از مثلث معرفتی که بر سه رکن باور، صادق و موجه تأکید دارد، میکوشد ضرورت توجه به تغییر شکل هندسیاین مثلث سنتی به مربع جدیدی را برجسته کند که متضمن اصل مسئولانه بودن روند شکلگیری باور در دنیای سایبری باشد.
رضا اکبریان؛ غلامعلی مقدم
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1392
چکیده
پیدایش علم و چگونگی ارتباط آن با خارج، از مسائل مهم فلسفه است. وجود ذهنی از سویی با علم و از سوی دیگر با وجود در ارتباط است. دیدگاه رایج در وجود ذهنی، بر محور ماهیت و انحفاظ آن در ذهن و خارج استوار است. در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی، تبیین مبانی فلسفی و تفاوت آن با آراء فلاسفة پیشین بررسی شده است. علامه با توجه به مبانی خاص خود ...
بیشتر
پیدایش علم و چگونگی ارتباط آن با خارج، از مسائل مهم فلسفه است. وجود ذهنی از سویی با علم و از سوی دیگر با وجود در ارتباط است. دیدگاه رایج در وجود ذهنی، بر محور ماهیت و انحفاظ آن در ذهن و خارج استوار است. در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی، تبیین مبانی فلسفی و تفاوت آن با آراء فلاسفة پیشین بررسی شده است. علامه با توجه به مبانی خاص خود در باب وجود و ماهیت، نفسالامر، کاشفیت ذاتی علم، تقدم علم حضوری و ملاک صدق ، برخلاف اغلب فلاسفه که در تبیین علم به نوعی از ماهیت استفاده کردهاند وجود ذهنی را وجودی مقیسی نسبت به خارج میداند که عین کشف و حاکویت از واقع میباشد، همچنین در این مقاله، تأثیر مبانی این دیدگاه را بر فروعات مرتبط با مسئلة وجود ذهنی از جمله مناط صدق در قضایا نشان دادهایم.
حسن رهبر؛ شمس الله سراج؛ سید یحیی یثربی
دوره 17، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 1-20
چکیده
یکی از مهم ترین نظریه ها در باب روش شناسی فلسفه ملاصدرا نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری است. بر اساس این دیدگاه، ملاصدرا صرفاً در مقام گرداوری از کشف و شهود عرفانی بهره گرفته است و در مقام داوری صرفاً تکیه بر برهان به عنوان روش حقیقی فلسفه دارد. پژوهش حاضر نشان می دهد برخلاف مدعای معتقدان به نظریه مذکور، ملاصدرا در مقام داوری ...
بیشتر
یکی از مهم ترین نظریه ها در باب روش شناسی فلسفه ملاصدرا نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری است. بر اساس این دیدگاه، ملاصدرا صرفاً در مقام گرداوری از کشف و شهود عرفانی بهره گرفته است و در مقام داوری صرفاً تکیه بر برهان به عنوان روش حقیقی فلسفه دارد. پژوهش حاضر نشان می دهد برخلاف مدعای معتقدان به نظریه مذکور، ملاصدرا در مقام داوری نیز از کشف و شهود عرفانی در عرض برهان استفاده کرده است. ملاصدرا علاوه بر اینکه به این امر اذعان می کند آن را نقطه قوت فلسفه خود محسوب می کند. به عقیده نگارنده استفاده از کشف و شهود عرفانی در مقام داوری مسائل و مباحث فلسفی دارای نقدها و آسیب های روش شناختی مهمی است که می توان آنها را در قالب سه مسأله بیان ناپذیری، عدم قابلیت انتقال و نقدناپذیری کشف و شهود عرفانی مورد بحث و برسی قرار داد.
قاسم درزی؛ حسین الهوردی؛ میثم قهوه چیان
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 15-48
چکیده
اعجاز قرآن به عنوان اساسیترین حجت پیامبر خاتم(ص) در اثبات دعوی رسالت و تحدی به آن، از صدر اسلام تاکنون جایگاه مهمی در مباحثات دروندینی و به ویژه منازعات کلامی و تبلیغ دین و خطابهها داشته است. امروزه با توسعۀ مباحثِ معرفتشناختی، بررسی بروندینیِ نظریات اعجاز قرآن بهخصوص از طریق نظریههای کلاسیکِ معرفتشناختی اهمیتی مضاعف یافته ...
بیشتر
اعجاز قرآن به عنوان اساسیترین حجت پیامبر خاتم(ص) در اثبات دعوی رسالت و تحدی به آن، از صدر اسلام تاکنون جایگاه مهمی در مباحثات دروندینی و به ویژه منازعات کلامی و تبلیغ دین و خطابهها داشته است. امروزه با توسعۀ مباحثِ معرفتشناختی، بررسی بروندینیِ نظریات اعجاز قرآن بهخصوص از طریق نظریههای کلاسیکِ معرفتشناختی اهمیتی مضاعف یافته است. معرفتشناسی به عنوان رویکردی اساسی در فلسفه مدرن به بیان کم و کیف معارف انسانی میپردازد. در حقیقت بررسی «صدق و توجیه» نظریات علمی و کم و کیف آن از مهمترین وظایف دانشِ معرفتشناسی محسوب میشود. با توجه به کثرتی که در کیفیت فهم اعجاز قرآن وجود دارد، نگریستن به این نظریات از منظرِ معرفتشناسی ضرورت پیدا میکند. در این راستا، ابتدا به بررسی نظریات اعجاز قرآن و بیان مولفههای اصلیِ آنها میپردازیم، سپس با بیان اهمّ مکاتب معرفتشناختی و ذکر مولفههای اصلیِ صِدق و توجیهپذیریِ نظریات، به امکانِ صِدق و توجیهپذیری نظریاتِ اعجاز قرآن خواهیم پرداخت. نظریههای انطباق، کارکردگرایی و انسجام در معرفت، مهمترین نظریاتی محسوب میشوند که برای بررسی در این مقاله مورد استفاده قرار گرفتهاند. هر سه این نظریات برای ارزیابیِ صِدق کاربرد دارند اما انسجامگرایی در نظریات توجیه نیز مطرح میباشد. تدقیق معرفتشناختی در خصوص اعجاز قرآن، از یک طرف پیامدهای معرفتی این دیدگاه را در تفاسیر قرآن روشن خواهد کرد و از سوئی دیگر، نسبت میان معرفتشناسی با مطالعات قرآنی را غنا خواهد بخشید.
لیلا کیان خواه
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 17-46
چکیده
فارابی در آثار خود دارای سه دیدگاه در ارائه تعریف مابعدالطبیعه است که دو دیدگاه وی بر اساس موجود بما هو موجود ارائه شده و در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. فارابی در دیدگاهی که مبتنی بر دو کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین و البرهان است، موجود بما هو موجود را موضوع فلسفه یا حکمت میداند که مشتمل بر الهیات، طبیعیات، ریاضیات و علم سیاست ...
بیشتر
فارابی در آثار خود دارای سه دیدگاه در ارائه تعریف مابعدالطبیعه است که دو دیدگاه وی بر اساس موجود بما هو موجود ارائه شده و در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. فارابی در دیدگاهی که مبتنی بر دو کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین و البرهان است، موجود بما هو موجود را موضوع فلسفه یا حکمت میداند که مشتمل بر الهیات، طبیعیات، ریاضیات و علم سیاست و یاعلم اخلاق است. این دیدگاه که در بردارندة نوعی تفسیر خام و ابتدایی از اصطلاح موجود بما هو موجود است، ریشه در نظریات اسکندر افرودیسی در شرح مابعدالطبیعه دارد. اسکندر نیز در مابعدالطبیعه با وجودی که به نظر میرسد که در برخی موارد، تفسیر دقیقی از موجود بما هو موجود ارائه میکند ولی در نهایت، حکمت با موضوع موجود بما هو موجود را مشتمل بر اقسامی میداند که حکمت به معنای دقیق کلمه با موضوعیت موجودات الهی و نیز طبیعیات با موضوعیت موجودات طبیعی از جمله این اقسامند. دیدگاه نهایی فارابی در تعریف بر اساس موجود بما هو موجود با اندکی تفاوت، در سه اثر إحصاءالعلوم، أغراض مابعدالطبیعه و تعلیقات متمرکز است. فارابی در إحصاء العلوم که هر چند به پختگی دو اثر دیگر نیست، بر خلاف کتاب الجمع و البرهان تشخیص میدهد که مباحث موجود بما هو موجود متعلق به دانشی در عرض طبیعیات، ریاضیات و علم مدنی است و در رسالة أغراض که به طور اختصاصی در آن به شرح و تبیین تعریف مابعدالطبیعه بر اساس موجود بما هو موجود و موضوع و بخشهای میپردازد، این دیدگاه را به اوج خود میرساند. وی در تعلیقات، هماهنگ با رسالة أغراض، به تعریف و موضوع مابعدالطبیعه پرداخته و تبیین و تفسیر دقیقتری را از اصطلاح موجود بما هو موجود ارائه میدهد.
حسن عباسی حسین آبادی
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 17-36
چکیده
اندیشه ارسطو درباره تجرد نفس یکدست نیست و بحثی صریح و واضح دراین باره نداشته است؛ با تعریف نفس بهطور کلی و نیز بیان ویژگیهای نفس میتوان به نظری درباره آن دست یافت. آیا نفس برای ارسطو مجرد است یا خیر؟ اگر نفس مجرد است تجرد آن به چه معناست؟ آیا نفس به صورت کلی مجرد است یا جزیی از اجزای آن چنین است؟ برای ارسطو تجرد نفس به دو معناست: بسیط ...
بیشتر
اندیشه ارسطو درباره تجرد نفس یکدست نیست و بحثی صریح و واضح دراین باره نداشته است؛ با تعریف نفس بهطور کلی و نیز بیان ویژگیهای نفس میتوان به نظری درباره آن دست یافت. آیا نفس برای ارسطو مجرد است یا خیر؟ اگر نفس مجرد است تجرد آن به چه معناست؟ آیا نفس به صورت کلی مجرد است یا جزیی از اجزای آن چنین است؟ برای ارسطو تجرد نفس به دو معناست: بسیط بودن و غیرجسمانی بودن. در این نوشتار برآنیم با دو روش سلبی و ایجابی دلایلی برای تجرد نفس نزد ارسطو ارائه کنیم. با سلب جسمانیت و ویژگیهای جسمانی از نفس مانند بیمکان بودن، بیمقدار بودن، جسم نبودن و ترکیب نداشتن، و ایجاب مدبر بودن، حیات داشتن، بسیط بودن و مفارق بودن عقل، دلایل را در سه دستهبندی نقد ارسطو از پیشینیان، ویژگیهای نفس و نیز مفارق بودن عقل بیان کنیم.
سید محمدحسین نقیبی؛ عبدالله نصری
دوره 19، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 17-38
چکیده
هنگام ادراک حسی دو مرحلة روی میدهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحلة اول مادی و مرحلة دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع میشود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفتشناختی ...
بیشتر
هنگام ادراک حسی دو مرحلة روی میدهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحلة اول مادی و مرحلة دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع میشود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفتشناختی این نظریة، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در دفاع از نظریة واقعگرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی است که بزرگان حکمت اسلامیبدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثر مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابنسینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسیاند، در نقطة مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را مییابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار میگردد، در نتیجه نمیتوان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
نفیسه صادقی؛ ذکریا بهارنژاد
چکیده
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین ...
بیشتر
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین تفاوتها کدام است؟ فرضیة تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوتهایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای ارادة الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همة موجودات، عمومیت قائل شدهاند در عین حال، تجدد امثال را در اجسام و انواع جواهر جایز نمیشمارند و این قاعده را تنها در بارة اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئلة دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز میشود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمدة اشاعره و مولانا در مسئلة مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نمودهایم.
زری پیشگر
دوره 5، شماره 3 ، مهر 1384
چکیده
هرمنوتیک
بیشتر
هرمنوتیک
زکریا بهارنژاد؛ لیلا اسداللهی
دوره 15، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 19-36
چکیده
معاد جسمانی،کیفیت وامکانپذیری آن ازجمله مسائلی است که فیلسوفان ومتکلمان اسلامی به طور گسترده پیرامون آن بحث کرده، و به نحوفزاینده ای تلاش کردهاند ،در تبیین آن میان عقل و نقل سازگاری ایجاد کنند. یکی از این متفکران،حکیم سبزواری است که در برخی از آثار خود برای اثبات امکانپذیری و وقوع معاد جسمانی دلایل و براهین عقلی ارائه کرده،وبه ...
بیشتر
معاد جسمانی،کیفیت وامکانپذیری آن ازجمله مسائلی است که فیلسوفان ومتکلمان اسلامی به طور گسترده پیرامون آن بحث کرده، و به نحوفزاینده ای تلاش کردهاند ،در تبیین آن میان عقل و نقل سازگاری ایجاد کنند. یکی از این متفکران،حکیم سبزواری است که در برخی از آثار خود برای اثبات امکانپذیری و وقوع معاد جسمانی دلایل و براهین عقلی ارائه کرده،وبه شبهات مطرح پیرامون معاد جسمانی وکیفیت آن پاسخ داده است. حکیم سبزواری،در خصوص حشر جسم در قیامت می گوید، بدنی که در قیامت با نفس متحد ومحشور می گردد این بدن عنصری نیست ،بلکه صورتی از بدن عنصری می باشد ،وی معتقد است با مرگ بدن عنصری ، نفس با صورت دهری متحد می گردد وبه هنگام حشر ،نفس با آن صورت باقی در دهر متحد می شود . سبزواری اصالت را به نفس وصورت انسان می دهد،و نه به جسم وماده و از آنجا که «شیئیت شیئ به صورت است ونه به ماده آن» بنا بر این با زوال ماده واضمهلال آن حقیقت انسان که همان صورت نوعی وشخصی وی است، با قی می ماند،بر این اساس بدن اخروی عین بدن دنیوی است که با آن متحدمی گردد.تفاوت عمده میان دیدگاه سبزواری با ملا صدرادر این است که صدرا معتقد است ،در قیامت نفس به جهت خلاقیتی که دارد برای خود بدنی مشابه بدن دنیوی خلق می کن ،لیکن سبزواری اعتقادی به خلق بدن جدید ندارد،و بر این باور است که آنچه در قیامت محشور می گردد ،صورت بدن عنصری است یعنی همان صورتی که در دهر موجود است وبا فنای بدن از بین نرفته است، و از طریق حرکت جوهری و تکاملی نفس ،اشتداد وکمال می یابدو به حیات اخروی منتقل می گردد.
محمد رضا مرادی؛ علی رضا جلالی
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 19-42
چکیده
در نظریه معرفت شناسی ابن حزم اندلسی، هم چون دیگر نظریههای مبناگروان سنتی در حوزه ی شناخت، معارف به باورهای پایه (معارف اوّلیه) و باورهای غیر پایه (معرفت تالیه) تقسیم شده است. او مجموعه ای از موادّ قیاس در منطق ارسطویی را، با مصادیقی متفاوت با دیدگاه رایج، به عنوان معرفت فطری و معرفت حسّی معرفی می کند. دیگر معارف (باورهای غیر پایه) ...
بیشتر
در نظریه معرفت شناسی ابن حزم اندلسی، هم چون دیگر نظریههای مبناگروان سنتی در حوزه ی شناخت، معارف به باورهای پایه (معارف اوّلیه) و باورهای غیر پایه (معرفت تالیه) تقسیم شده است. او مجموعه ای از موادّ قیاس در منطق ارسطویی را، با مصادیقی متفاوت با دیدگاه رایج، به عنوان معرفت فطری و معرفت حسّی معرفی می کند. دیگر معارف (باورهای غیر پایه) نیز در قالب برهان ضروری بر آن مقدمات یقینی ابتنا دارند. در این مقاله نظریه ی معرفت شناسی ابن حزم به همراه نکته نظرات او درباره ی ادراک حسی، ادراک عقلی و ویژگی ها، توانایی ها و محدودیت های این ادراک از آثار منطقی، کلامی و اصولی او استخراج شده است. غرض ابن حزم از ارائه نظریه شناسایی، کاربرد آن در بیان اعتقادات مذهب ظاهری و دفاع از آن، نقد مخالفان و ایجاد پشتوانه ای محکم برای علوم بشری- که از نظر او تماماً می توانند کاربرد دینی داشته باشند- بوده است. بر این اساس این نظریه را باید یکی از مؤلفه های نظام منسجم فکری وی به شمار آورد. او مفاد نظریه را سازگار با آیات قرآن کریم و ابزار شناخت آن را موهبتی الهی و در راستای غایت آفرینش انسان می دانسته است. در نگاهی اجمالی، تنها نقاط ضعف و قوّت این نظریه – به لحاظ انسجام درونی- بیان شده است.