مسعود حاجی ربیع
چکیده
نویسنده این اثر در مقام طرحاندیشة ابنسینا(416- 359 ق) در باب چیستی، چرایی، مبانی، قلمرو و چگونگی تأویل و تبیین عرفانی آن است. نزد ابنسینا تأویل بر عمل زدودن حجاب از چهرة حقیقت برای رسیدن به چهرة ناب آن اطلاق میشود که در خواب و دین پیاده میشود. چرایی تأویل را ذات پیچیدة حقیقت و نیاز انسان به شکافتن آن موجه میکند. عارف بر اساس آموزة ...
بیشتر
نویسنده این اثر در مقام طرحاندیشة ابنسینا(416- 359 ق) در باب چیستی، چرایی، مبانی، قلمرو و چگونگی تأویل و تبیین عرفانی آن است. نزد ابنسینا تأویل بر عمل زدودن حجاب از چهرة حقیقت برای رسیدن به چهرة ناب آن اطلاق میشود که در خواب و دین پیاده میشود. چرایی تأویل را ذات پیچیدة حقیقت و نیاز انسان به شکافتن آن موجه میکند. عارف بر اساس آموزة عوالم و ولایت، همزبانِ ابنسینا است. عمل تأویل بر مبانی هستی شناسانه(لایههای عمیق هستی) انسان شناسانه( قدرت و شأن آدمیدر درک این حقایق) و معرفت شناسانه(لایههای متنوع در معرفت آدمی) استوار است. عارف با آموزة ظهور و بطون و سخن از سلوک پذیری نفس آدمی، همراهِ ابنسیناست. چگونگی تأویل، در افقِ رمزین بودن دین و رمزگشایی از حقایق آن قابل فهم است. اینجا تفکر مشایی ابنسینا غالب میشود و عارف ناخرسندانه به آن مینگرد. هدف نویسنده، استنطاق ایناندیشه، توسع بخشیدن به آن و فهم نقاط قوت و کاستی احتمالی اش در ساحت مسائل جدید و رویکرد فرافلسفیِ عرفان نظری است و روش او تدقیق و تحلیل فلسفی ـ عقلی در واژگان و گزارههاست.
میترا عباس زادگان؛ امیر عباس علیزمانی؛ جلال پیکانی
چکیده
هدف ازاین مقاله بررسی کارکرد تجربة دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز به همراه توصیف و تحلیل نقدهای طرح شده است. وی باگوهر انگاری تجربة دینی آن را شرط لازم و کافی کشف معنا میداند. او دین را امری فردی و احساسی میداند که با شواهد ذهنی بودن احساسات و خصوصی بودن امر ذهنی، به مطابقت نظر جیمز با علم جدید و اختصاصی شدن تجربة ...
بیشتر
هدف ازاین مقاله بررسی کارکرد تجربة دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز به همراه توصیف و تحلیل نقدهای طرح شده است. وی باگوهر انگاری تجربة دینی آن را شرط لازم و کافی کشف معنا میداند. او دین را امری فردی و احساسی میداند که با شواهد ذهنی بودن احساسات و خصوصی بودن امر ذهنی، به مطابقت نظر جیمز با علم جدید و اختصاصی شدن تجربة دینی و معنادهی آن پی میبریم. همچنین تبیینهای تجربی جیمز فاقد قطعیت است و ضرورتی در اثبات عقلی آن نمیبیند. شواهدی همچون تلاش برای جستجوی معنا توسط همة انسانها و جعل معنا و تقلیل معناداری به هدفمندی نشان میدهد که جستجوی معنا اساسی ترین نیروی محرکه در زندگی و وجود حس دینی در همة افراد است. نگاه جیمز بیشتر در احساس معنا است تا خود معنا. دیدگاه جیمز به تجربة دینی و معنا تحت تأثیر تفکرات پراگماتیستی ناظر به سودمندی است.
عبداله صلواتی
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 87-110
چکیده
در تئوریهای متنوعی که در حوزة فرااخلاق مطرح است، اصول اخلاقی در یکی از دو راهیِ جهانشمولی یا جهانناشمولی قرار میگیرد. اما نگارنده در این جستار تلاش کرده تا راه سومی باز کند؛ راه سومی که در آن، اخلاق به مثابة سلولی زنده تلقی شده مشتمل بر هسته و سیتوپلاسمی که بحسب حضورشان در بافت (=دین) و سیستم خاص (=زیست بوم و زیست نوع انسانی)، ظهور ...
بیشتر
در تئوریهای متنوعی که در حوزة فرااخلاق مطرح است، اصول اخلاقی در یکی از دو راهیِ جهانشمولی یا جهانناشمولی قرار میگیرد. اما نگارنده در این جستار تلاش کرده تا راه سومی باز کند؛ راه سومی که در آن، اخلاق به مثابة سلولی زنده تلقی شده مشتمل بر هسته و سیتوپلاسمی که بحسب حضورشان در بافت (=دین) و سیستم خاص (=زیست بوم و زیست نوع انسانی)، ظهور مصداقی متفاوتی پیدا میکند؛ البته این سلول اخلاقی در همة بافتها و سیستمها هستة سخت غیرفروکاهشیِ جهانشمول دارد، اما این هسته بحسب دین و زیستبومهای متفاوت و زیستنوعهای مختلف، ظهور متفاوت پیدا کرده؛ ظهوری که قدر مشترکی با هستة اولیه و تفاوتهایی با آن دارد؛ هستههای جدید، بحسب مفهوم و فضایل چهارگانه و عینیت آنها مشترک با هستة اولیه و بلحاظ مصادیق جدیدش، هویت غیرجهانشمول دارد و متفاوت با هستة اولیه است؛ همانند سلول زنده که در بافتها و اندامهای مختلف، ظهور و کارکردهای آن تغییر مییابد. بنابراین پرسش پایة این جستار عبارت است: چگونه میتوان اخلاق را از دیدگاه علامه طباطبایی هم جهانشمول و هم وابسته به زیستبوم و زیستنوع و غیرجهانشمول دانست؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: نظریة سلولی مستنبط از علامه طباطبایی سه هستة متنوع دارد که اخلاق بحسب هستة نخست، جهان شمول و غیرفروکاهشی است، اما بلحاظ مصادیق متفاوت هستة دوم و سوم، غیرجهانشمول، یعنی، منطقهای، گروهی و گاهی شخصی است. گفتنی است: نظریة اخلاقی یاد شده بحسب هستة سخت یک و دو هیچ یک از مختصات و الزامات نسبیگرایی اخلاقی را واجد نیست. همچنین، رفتار هایی که در نظریههای اخلاقی رایج از مصادیق کارهای افراطی است در نظریة سلولی، میتواند برای گروهی، رفتار افراطی و برای طیفی دیگر متعالی و ضروری باشد.
ابراهیم نوئی
دوره 14، شماره 2 ، تیر 1393
چکیده
یکی از مباحث مهم در دین پژوهی، سخن از وجود یا نبود گزارههای فراخرد در دین است. نوشتههای صدرالمتألهین شیرازی آکنده از توجهات وی به این مسئله است. او ضمن اینکه به تفصیل ازجایگاه عقل و نقش آن در ساحت دین سخن میگوید، از مراتب نازلی از عقل که توانایی ادراک دین را ندارد و نیز موانع فعلیت یافتن ادراک عقلی و شرایط به فعلیت رسیدن این ادراک ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم در دین پژوهی، سخن از وجود یا نبود گزارههای فراخرد در دین است. نوشتههای صدرالمتألهین شیرازی آکنده از توجهات وی به این مسئله است. او ضمن اینکه به تفصیل ازجایگاه عقل و نقش آن در ساحت دین سخن میگوید، از مراتب نازلی از عقل که توانایی ادراک دین را ندارد و نیز موانع فعلیت یافتن ادراک عقلی و شرایط به فعلیت رسیدن این ادراک هم گفتگو میکند. او با کسانی که به مبالغه در نقش عقل در دین روی میآورند و وجود گزارههای فرا خرد در دین را نفی میکنند( معتزله) مقابله میکند و به تفصیل از وجود برخی گزارههای فرا خرد در دین پرده برمیدارد و البته در این میان با افراط کسانی چون باطنیه هم به رویارویی برمیخیزد. نوشتار پیش رو میکوشد دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی در باب فرا خردی دین را در قالب مباحث فوق مورد کاوش قرار دهد.
ابراهیم نوئی؛ محمدمهدی باباپور گل افشانی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1393
چکیده
آثار صدرالمتألهین شیرازی مجال برداشتهای مختلف از مفهوم دین را برای مخاطبان فراهم آورده است، زیرا عبارات وی گاهی دین را«تسلیم»، برههای «ایمان» و زمانی «شریعت» معرفی میکند. تعریفها و برداشتهایی که هیچ یک خالی از ملاحظه نیستند. بهرغماین میتوان تعریف مرضی وی از دین را چنین دانست: دین قانون و برنامهای است که از سوی پروردگار و به ...
بیشتر
آثار صدرالمتألهین شیرازی مجال برداشتهای مختلف از مفهوم دین را برای مخاطبان فراهم آورده است، زیرا عبارات وی گاهی دین را«تسلیم»، برههای «ایمان» و زمانی «شریعت» معرفی میکند. تعریفها و برداشتهایی که هیچ یک خالی از ملاحظه نیستند. بهرغماین میتوان تعریف مرضی وی از دین را چنین دانست: دین قانون و برنامهای است که از سوی پروردگار و به واسطة انسان برگزیدهای که نبی یا رسول نامیده میشود به منظور سامانبخشی به امور فردی و اجتماعی خلق در حین حیات و پس از آن و رساندن آنان به کمال و سعادت شایستهشان - در دو بعد نظری و عملی نفس - فرستاده میشود. صدرا وارد مباحث مهم دیگری در شناخت دین نیز شده است. او هم اقسام گزارههای دین را تبیین کرده است و هم نسبت میان آنها را به خوبی نشان میدهد. وی مراتب تکاملی دین، انبیا و امتهایشان را روشن ساخته است؛ هچنانکه به تفصیل در باب درجات دینداران و نسبت میان آنها هم سخن میگوید. نوشتار حاضر میکوشد اندیشههای صدرا در محورهای مزبور را با کاوش آثار متعدداین حکیم مسلمان بررسی کند.
مجتبی زروانی؛ قربان علمی؛ اکرم مشهدی
دوره 11، شماره 4 ، دی 1390
چکیده
ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس-آمریکایی(1910 - 1842) و مبتکر نظریة تجربهگرایی اساسی است. این نظریه که دارای ابعاد فلسفی و روان شناختی است، به نوبة خود نظریهای بدیع در هر یک از این دو قلمرو به شمار میآید و با دیدگاه فلسفی پراگماتیسم او در ارتباط کامل و ژرف است که تفسیر نوینی در سنت پراگماتیستی آمریکایی تلقی میشود. واکاوی اندیشههای ...
بیشتر
ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس-آمریکایی(1910 - 1842) و مبتکر نظریة تجربهگرایی اساسی است. این نظریه که دارای ابعاد فلسفی و روان شناختی است، به نوبة خود نظریهای بدیع در هر یک از این دو قلمرو به شمار میآید و با دیدگاه فلسفی پراگماتیسم او در ارتباط کامل و ژرف است که تفسیر نوینی در سنت پراگماتیستی آمریکایی تلقی میشود. واکاوی اندیشههای فلسفی و روانشناختی جیمز به ویژه در باب ﻣﺳﺋﻠة تجربة دینی، بدون ملاحظه و فهم دقیق این ارتباط میسر نیست؛ از سویی دیگر هر یک از این دو رهیافت نیز به نوعی با چگونگی مواجهة شخصی جیمز با مفاهیم دین و تجربة دینی یا ایدههای خداگروانة وی مرتبط است. از آنجا که در بررسی دیدگاه جیمز در باب تجربة دینی، ﺗﺄکید بر هر یک از این رهیافتها به نحو خاص، یکسونگرانه تلقی میشود؛ در این مقاله سعی داریم چگونگی درهمتنیدگی این سه نوع رویکرد شخصی یا رهیافت را در معرفی اجمالی ویژگی های تجربة دینی از سوی جیمز نشان دهیم.
مجید موحد؛ مینا صفا
دوره 9، شماره 4 ، دی 1388
چکیده
مفهوم خدا، پس از مدتها که در جامعهشناسی-دین، به حاشیه رانده شده بود، با رویکردهای جدید جامعهشناسی دین، دوبارة اهمیت خود را بازیافته است. این مقاله، با تأکید بر مفهوم خدا به عنوان یکی از بنیادیترین مفاهیم جامعهشناسی دین و با رویکردی جامعهشناختی و بروندینی، به دنبال بررسی منشأها، پویاییها و اثرات اجتماعی مفهوم خداست. هر ...
بیشتر
مفهوم خدا، پس از مدتها که در جامعهشناسی-دین، به حاشیه رانده شده بود، با رویکردهای جدید جامعهشناسی دین، دوبارة اهمیت خود را بازیافته است. این مقاله، با تأکید بر مفهوم خدا به عنوان یکی از بنیادیترین مفاهیم جامعهشناسی دین و با رویکردی جامعهشناختی و بروندینی، به دنبال بررسی منشأها، پویاییها و اثرات اجتماعی مفهوم خداست. هر چند این مفهوم با وجود متعالی خداوند یکی نیست و نباید با آن اشتباه گرفته شود چرا که مفهوم و تصور ما از خدا متحول و متکامل میشود نه وجود متعالی خداوند که از هر گونه تطور و تکامل مبراست. نتایج این مطالعه نشان میدهد که افزون بر ریشههای روان شناسانه و انسانشناسانه، مفهوم جامعهشناختی خدا در یک رابطة دیالکتیکی هم محصول ساختارها و شرایط گوناگون اجتماعی است و هم عمیقاً بر آنها تأثیر میگذارد. این مفهوم همواره طی زندگی اجتماعی بشر متحول و پویا بوده، طوری که پس از روشنگری و در دورة مدرن و پست مدرن، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. طرفداران بازسازی مفهوم خدا نیز بر فهم تازه و متناسب با شرایط جدید انسان، جامعه و جهان تأکید دارند.
مرتضی شیرودی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1386
چکیده
در دوران تجدد، تنها زمزمههایی اندک از ضرورت اجتناب ناپذیر رویکرد به حقیقت اصیل(دینی)، در حیات اجتماعی غرب، به چشم میخورد، ولی با طرح و ارائة آراء اندیشمندانی چون اریک وگلین، فیلسوف سیاستمدار آلمانی( متوفای 1985)، جهان خسته شده از هیاهوی بیبنیاد حقیقت مدرنیته، به حقیقت دینی گرایش بیشتری یافت، زیرا آن گونه که آلیس ساندوز از همکاران، ...
بیشتر
در دوران تجدد، تنها زمزمههایی اندک از ضرورت اجتناب ناپذیر رویکرد به حقیقت اصیل(دینی)، در حیات اجتماعی غرب، به چشم میخورد، ولی با طرح و ارائة آراء اندیشمندانی چون اریک وگلین، فیلسوف سیاستمدار آلمانی( متوفای 1985)، جهان خسته شده از هیاهوی بیبنیاد حقیقت مدرنیته، به حقیقت دینی گرایش بیشتری یافت، زیرا آن گونه که آلیس ساندوز از همکاران، شارحان و ویراستاران آثار وگلین گفته است:" با همهگیرشدن و گسترش بحران حقیقت تجددی، جهان غرب به تدریج بر اهمیت دیدگاههای وگلین وقوف یافت،" اما او چه گفت و چه نوشت که در ترویج نگاه به دیــن و حقیـقت برآمـده از آن، مـؤثر افـتاد؟(پـرسش)؛ احتـمالاً آشکار نمودن زیانهای نظری و عملی مدرنیته و نشان دادن آثار اتصال به وجوه متعالی در زندگی بشر، از دلایل رویکرد به اندیشههای وگلین و در نهایت توجه به حقیقت برآمده از دین شده است (فرضیه). مقالة حاضر درصدد است به بررسی این فرضیه بپردازد.
مرتضی شیرودی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1386
چکیده
در دوران تجدد، تنها زمزمههایی اندک از ضرورت اجتناب ناپذیر رویکرد به حقیقت اصیل(دینی)، در حیات اجتماعی غرب، به چشم میخورد، ولی با طرح و ارائة آراء اندیشمندانی چون اریک وگلین، فیلسوف سیاستمدار آلمانی( متوفای 1985)، جهان خسته شده از هیاهوی بیبنیاد حقیقت مدرنیته، به حقیقت دینی گرایش بیشتری یافت، زیرا آن گونه که آلیس ساندوز از همکاران، ...
بیشتر
در دوران تجدد، تنها زمزمههایی اندک از ضرورت اجتناب ناپذیر رویکرد به حقیقت اصیل(دینی)، در حیات اجتماعی غرب، به چشم میخورد، ولی با طرح و ارائة آراء اندیشمندانی چون اریک وگلین، فیلسوف سیاستمدار آلمانی( متوفای 1985)، جهان خسته شده از هیاهوی بیبنیاد حقیقت مدرنیته، به حقیقت دینی گرایش بیشتری یافت، زیرا آن گونه که آلیس ساندوز از همکاران، شارحان و ویراستاران آثار وگلین گفته است:" با همهگیرشدن و گسترش بحران حقیقت تجددی، جهان غرب به تدریج بر اهمیت دیدگاههای وگلین وقوف یافت،" اما او چه گفت و چه نوشت که در ترویج نگاه به دیــن و حقیـقت برآمـده از آن، مـؤثر افـتاد؟(پـرسش)؛ احتـمالاً آشکار نمودن
زیانهای نظری و عملی مدرنیته و نشان دادن آثار اتصال به وجوه متعالی در زندگی بشر، از دلایل رویکرد به اندیشههای وگلین و در نهایت توجه به حقیقت برآمده از دین شده است (فرضیه). مقالة حاضر درصدد است به بررسی این فرضیه بپردازد.
اکرم خلیلی
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1386
چکیده
جایگاه گزارههای اخلاقی از جمله مسائلی است که قرنهاست ذهن متکلمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان را به خود معطوف داشته و اظهارنظرهای متفاوتی در این زمینه ارائه شده است. در این مقاله، سعی شده بازتابی از دیدگاه ابن سینا در این خصوص ارائه گردد. بحث اخلاق از یک سو، با بحثهای حسن و قبح متکلمان گره خورده و از سوی دیگر، قرین مبحث قضایا، اقسام ...
بیشتر
جایگاه گزارههای اخلاقی از جمله مسائلی است که قرنهاست ذهن متکلمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان را به خود معطوف داشته و اظهارنظرهای متفاوتی در این زمینه ارائه شده است. در این مقاله، سعی شده بازتابی از دیدگاه ابن سینا در این خصوص ارائه گردد. بحث اخلاق از یک سو، با بحثهای حسن و قبح متکلمان گره خورده و از سوی دیگر، قرین مبحث قضایا، اقسام قیاس و مواد آن در منطق است. در این نوشتار، ابتدا به بررسی جایگاه گزارههای مذکور در حوزۀ منطق می پردازیم و سپس به اجمال این بحث را در کلام پی میگیریم؛ اینکه گزارههای اخلاقی از مشهوراتاند یا از یقینیات، اوصاف اخلاقی عینیاند یا اعتباری، و منشأ گزارههای اخلاقی امر و نهی الهی است یا معیارهای مستقل عقلی، از جمله مباحثی است که در این مجال بررسی میشوند.