فاطمه سلیمانی پور؛ سید قاسم حسینی؛ رضا مختاری
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1397، ، صفحه 63-82
چکیده
معرفت فطری در مکتب میرزا مهدی اصفهانی و پیروان ایشان به معرفتی اطلاق میشود که نقطه مقابل معرفت عقلی است و برای رسیدن به این معرفت، فرد باید از تمامی استدلالات عقلی، افکار و اندیشهها جدا گردد به گونهای که زمینه هر نوع استدلال و تعقلی منتفی میشود. در این تحقیق با رد نظریه مذکور اثبات شده است معنای صحیح معرفت فطری، این است ...
بیشتر
معرفت فطری در مکتب میرزا مهدی اصفهانی و پیروان ایشان به معرفتی اطلاق میشود که نقطه مقابل معرفت عقلی است و برای رسیدن به این معرفت، فرد باید از تمامی استدلالات عقلی، افکار و اندیشهها جدا گردد به گونهای که زمینه هر نوع استدلال و تعقلی منتفی میشود. در این تحقیق با رد نظریه مذکور اثبات شده است معنای صحیح معرفت فطری، این است که انسان به گونهای روشن و بدیهی به وجود خداوند تعالی اقرار و تصدیق داشته و نیازی به اقامه براهین پیچیده و دشوار و طولانی نباشد، در این تفسیر نیز سنخ معرفت و شناخت، استدلالی و عقلی است اما استدلالی در نهایت سادگی و روشنی، در حالی که در معرفت مطرح شده در مکتب تفکیک سنخ مدعا به گونهای دیگر بوده و استدلال عقلی ابطال میشود. ایشان با استناد به معرفت قلبی، معتقدند که در این نوع از معرفت، کنه ذات خداوند به طور مستقیم شناخته میشود به طوری که هرگونه واسطه بین عارف و معروف از میان میرود. ما ضمن بررسی ادله ایشان با ارائه روایاتی ثابت کردیم که سنخ این معرفت نیز عقلی خواهد بود. محور اصلی این پژوهش بررسی اسنادی مبتنی بر نسخ خطی و واکاوی اندیشهها و آثار مؤسس مکتب تفکیک و شاگرد خاص ایشان، شیخ محمود حلبی است نه آثار غیر مستقیمی که افراد دیگری درباره ایشان نوشتهاند.