قاسم کاکایی؛ لاله حقیقت
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
در منطق ادیان وحیانی، ایمان اساس نجات و رستگاری است. در نتیجه، پرسش از ماهیت ایمان و دغدغة فهم آن، امری مهم و ضروری مینماید. از سوی دیگر، متکلمان در طی تاریخ، رویکردهای متفاوت و گاه متعارضی در مورد آن ارائه کردهاند. از جمله برخی آن را از سنخ معرفت و تصدیق عقلی و در مقابل گروهی آن را امری عقلگریز میدانند، برخی آن را از جنس عمل تعریف ...
بیشتر
در منطق ادیان وحیانی، ایمان اساس نجات و رستگاری است. در نتیجه، پرسش از ماهیت ایمان و دغدغة فهم آن، امری مهم و ضروری مینماید. از سوی دیگر، متکلمان در طی تاریخ، رویکردهای متفاوت و گاه متعارضی در مورد آن ارائه کردهاند. از جمله برخی آن را از سنخ معرفت و تصدیق عقلی و در مقابل گروهی آن را امری عقلگریز میدانند، برخی آن را از جنس عمل تعریف کرده و گروهی نیز برای آن ماهیتی از جنس اعتماد و وفاداری قائل شدهاند. در این مقاله، دیدگاه غزالی در مورد ایمان بررسی شده است که برای این کار بیشتر آثار کلامی ایشان مطالعه شد، اما وی صرفاً در موارد معدودی به این مسئله پرداخته است، لذا سعی شده تا با تحلیل گفتهها، ابعاد ناگفتهها را نیز روشن کنیم. غزالی به عنوان یک متکلم اشعری، حقیقت ایمان را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دین میداند و با فِرَقی که ایمان را از سنخ طاعات یا تصدیق منطقی (معرفت) میدانند مخالف بوده و با دلایل عقلی و نقلی به رد نظریات آنها پرداخته است و از آنجا که ایمان را تصدیق قلبی میداند و نیز به دلیل گرایشات عرفانی برای تعلیم و تعلم مسائل اعتقادی (کلام) اهمیت چندانی قائل نیست و در بیشتر مواضع، آن را تجویز نمیکند، به نحوی که این رویکرد سبب شده تا ایمان تقلیدی را قابل قبول بداند و تلقیاش از یقین یک یقین روانشناسانه باشد نه یک یقین منطقی.
عبدالرضا مظاهری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
امام خمینی بر تقسیمبندی قیصری بر مراتب عالم اشکال کرده، آن را از لواحق ماهیت دانسته نه وجود و اسم رحمن را مقام بسط (ظهور) و اسم رحیم را مقام قبض (بطون) وجود آورده، اسم «الله» را جمع بسط و قبض دانسته، لذا مانند فلاسفه، اسم رحمن را رب عقل اول و اسم رحیم را رب نفس کلی نمیگیرد. جعل را متعلق به ماهیت میگیرد و در حضرت علمیه و غیر آن بین وجود ...
بیشتر
امام خمینی بر تقسیمبندی قیصری بر مراتب عالم اشکال کرده، آن را از لواحق ماهیت دانسته نه وجود و اسم رحمن را مقام بسط (ظهور) و اسم رحیم را مقام قبض (بطون) وجود آورده، اسم «الله» را جمع بسط و قبض دانسته، لذا مانند فلاسفه، اسم رحمن را رب عقل اول و اسم رحیم را رب نفس کلی نمیگیرد. جعل را متعلق به ماهیت میگیرد و در حضرت علمیه و غیر آن بین وجود و ماهیت فرقی قائل نمیشود. در بحث «شیئیت ثبوت» میگوید: عین ممکن هرگز بوی وجود به مشامش نمیرسد و وجود واحد شخصی اطلاقی است ولی به واسطة اسماء و صفات وصور اسماء متعدد میشود و اختلاف جواهر جنسیه را توسط جواهر فصلیه آورده نه با اعراض کلیه و در بارة انواع حمد میگوید: حمد فعلی اظهار کمال محمود با عمل است و حمد خداوند را در آینة تفضیلی میداند و انواع حمد را ذاتـًا یکی میگیرد که فقط بر حسب تکثر اسماء و صفات مختلف میشوند.
احمد علی اکبر مسگری؛ معصومه سلیمانی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
در مقالة حاضر مبانی اومانیستی آراء مارسیلیو فیچینو، فیلسوف فلورانسی عصر رنسانس، مورد پژوهش، تحلیل و بررسی قرار می گیرد. آموزش و مطالعة زبان و ادبیات کلاسیک و ترجمة متون بسیاری از دو زبان لاتین و یونانی، سبک نوشتاری سلیس و روان و الگو قرار دادن نویسندگان کلاسیکی همچون سنکا در تألیف آثاری از قبیل مجموعه نامه ها، علاقه به شعر و جایگاه ...
بیشتر
در مقالة حاضر مبانی اومانیستی آراء مارسیلیو فیچینو، فیلسوف فلورانسی عصر رنسانس، مورد پژوهش، تحلیل و بررسی قرار می گیرد. آموزش و مطالعة زبان و ادبیات کلاسیک و ترجمة متون بسیاری از دو زبان لاتین و یونانی، سبک نوشتاری سلیس و روان و الگو قرار دادن نویسندگان کلاسیکی همچون سنکا در تألیف آثاری از قبیل مجموعه نامه ها، علاقه به شعر و جایگاه ویژه شعرا و انسان محوری از جمله مواردی است که با توجه به آن فیچینو را باید در ردة اومانیستها جای داد. از نظر فیچینو، انسان به دو لحاظ از جایگاه برتری نسبت به سایر موجودات برخوردار است: 1) به لحاظ وجودی و 2) به لحاظ معرفت شناختی. در این مقاله سعی بر این است برتری انسان از هر دو منظر مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در خلال تحلیل این مبانی، تبیین مواردِ حاکی از تأثیر پذیری فیچینو از مکتبها و نحلههای فکری قدیم و ادیان اسرار آمیز از مسائل دیگری است که شایان ذکر می باشد.
سید حسن احمدی؛ حسن عباسی حسین آبادی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
در این مقاله، به بررسی کتاب اثولوجیا و دیدگاههای مختلف در باب آن پرداخته شده است. اثولوجیا اثر بسیار مهم و تأثیرگذاری در جهان اسلام بوده است؛ به همین علت پژوهش دربارة محتوا و سرگذشت آن برای شناخت عمیق فلسفه در جهان اسلام ضروری به نظر میرسد. این کتاب به عنوان یکی از منابع فلسفة یونان وارد جهان اسلام شده و همواره مورد توجه متفکران ...
بیشتر
در این مقاله، به بررسی کتاب اثولوجیا و دیدگاههای مختلف در باب آن پرداخته شده است. اثولوجیا اثر بسیار مهم و تأثیرگذاری در جهان اسلام بوده است؛ به همین علت پژوهش دربارة محتوا و سرگذشت آن برای شناخت عمیق فلسفه در جهان اسلام ضروری به نظر میرسد. این کتاب به عنوان یکی از منابع فلسفة یونان وارد جهان اسلام شده و همواره مورد توجه متفکران بزرگ جهان اسلام همچون کندی، فارابی، ابنسینا، سهروردی، میرداماد، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی و سایر حکمای مسلمان بوده است. اثولوجیا حداقل از دو جهت در جهان اسلام مؤثر بوده است: 1) منشأ پدیدآمدن شروح، تعالیق و رسالاتی بوده است؛ 2) از نظر محتوا بر مباحث الاهیات بالمعنی الاعم، الاهیات بالمعنی الاخص و علم النفس تأثیرگذار بوده است. اثولوجیا در جهان اسلام همواره به عنوان اثری از ارسطو با تفسیر فُرفوریوس صوری شناخته میشد، اما برخی تحقیقات اخیر نشان می دهد که این کتاب برگرفته از تاسوعات چهارم، پنجم و ششم افلوطین است. آنچه امروزه مسلم است این است که اثولوجیا به لحاظ محتوا برگرفته از آراء افلوطین است. این مقاله درصدد است تا اثبات کند اثولوجیا ترجمه و تألیفی آزاد است و منشئی دوگانه از آراء افلوطین و ارسطو دارد، به نحوی که محتوای آن از افلوطین و روش آن از برهان ارسطویی است و به قصد تدریس گردآوری شده است.
سید هدایت سجادی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
مکانیک گالیلهای حداقل از دو جهت دارای اهمیت است: فیزیک را از طبیعیات قدیم جدا میکند و روشی نو در علم تجربی نوین به ارمغان میآورد. در واقع نقطة عطفی در سیر تاریخ علوم است،که با چرخشی فلسفی در مبانی فکری آن دوران میسر میگردد؛ به گونهای که بتوان از حرکتشناسی خاصی تحت عنوان حرکتشناسی گالیلهای نام برد. آنچه در این مقاله آمده ...
بیشتر
مکانیک گالیلهای حداقل از دو جهت دارای اهمیت است: فیزیک را از طبیعیات قدیم جدا میکند و روشی نو در علم تجربی نوین به ارمغان میآورد. در واقع نقطة عطفی در سیر تاریخ علوم است،که با چرخشی فلسفی در مبانی فکری آن دوران میسر میگردد؛ به گونهای که بتوان از حرکتشناسی خاصی تحت عنوان حرکتشناسی گالیلهای نام برد. آنچه در این مقاله آمده است، در باب پاسخ به این پرسش است که آیا در بستر پارادایم فلسفة اسلامی، مکانیک گالیلهای و یا شبه گالیلهای میتوانست شکل گیرد؟ در این مقاله نشان داده شده است که پدید آمدن مکانیک گالیلهای عناصر و اصولی ضروری را در حرکتشناسی میطلبد که حرکتشناسی در فلسفة اسلامی گرچه فاقد همة این شرایط و اصول نظری و مفهومی مورد نیاز بوده است؛ در عین حال، مواردی در حرکتشناسی فیلسوفان مسلمان وجود دارد که میتوانست لااقل بستر مناسبی برای شکلگیری گونهای مکانیک شبه گالیلهای – هم ارز تجربی با آن – ایجاد نماید؛ هر چند موانعی جدی از جمله کلی دیدن حرکت، انگیزههای کلامی و الهیاتی طبیعتشناسی در فلسفة اسلامی، عدم باور به ریاضیاتی دیدن و ریاضیاتی نمودن طبیعت نزد فیلسوفان مسلمان و مواردی دیگر از جمله زبان توصیف آنان، در مسیر تحقق اینگونه مکانیکی وجود میداشتند.
رضا اکبریان؛ حسین علی محمدی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
در این مقاله، ابتدا پیرامون تقسیم وجود به مستقل و رابط، توضیحاتی ارائه و بیان شده است که اصطلاح «وجود رابط» در حکمت متعالیه دارای معنای جدیدی، علاوه بر معنای مشهور و متداول خود در حکمت رسمی میباشد. از این رو، با بهرهگیری از کلام صدرالمتألهین(ره)، به تبیین این معنا که بیانگر نحوة تحقق معلول است، میپردازیم، سپس اثبات مینماییم ...
بیشتر
در این مقاله، ابتدا پیرامون تقسیم وجود به مستقل و رابط، توضیحاتی ارائه و بیان شده است که اصطلاح «وجود رابط» در حکمت متعالیه دارای معنای جدیدی، علاوه بر معنای مشهور و متداول خود در حکمت رسمی میباشد. از این رو، با بهرهگیری از کلام صدرالمتألهین(ره)، به تبیین این معنا که بیانگر نحوة تحقق معلول است، میپردازیم، سپس اثبات مینماییم که برهان بدیع و منحصر به فردی از سوی علامه طباطبایی (ره) بر تحقق وجود رابط در خارج اقامه شده است و برهان ایشان با آنچه مرحوم صدرالمتألهین در آثار خود بدان اشاره نموده است متفاوت می باشد؛ در ادامه پس از تقریر این برهان، به تأمل در نتایج حاصل از آن میپردازیم و نشان میدهیم که «وجود رابط» اثبات شده در این برهان، با «وجود رابط» اثبات شده در مباحث علت و معلول متمایز است و یکسان انگاشتن این دو حقیقت صحیح نیست.
مرتضی شجاری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
ملاصدرا برخلاف فیلسوفان پیش از خود علم را غیر از وجود ذهنی میداند. از نظر وی علم، وجودی بدون ماهیت است و وجود ذهنی سایهای از حقیقت علم است. این تمایز، نتایج متعدد و مهمی در مسائل مربوط به علم، در فلسفه پدید آورد: در حکمت متعالیه، ذهن انسان، منفعل نیست بلکه خود صور علمی را ایجاد میکند و با آنها متحد میشود و از طرفی، نفس انسان در حصول ...
بیشتر
ملاصدرا برخلاف فیلسوفان پیش از خود علم را غیر از وجود ذهنی میداند. از نظر وی علم، وجودی بدون ماهیت است و وجود ذهنی سایهای از حقیقت علم است. این تمایز، نتایج متعدد و مهمی در مسائل مربوط به علم، در فلسفه پدید آورد: در حکمت متعالیه، ذهن انسان، منفعل نیست بلکه خود صور علمی را ایجاد میکند و با آنها متحد میشود و از طرفی، نفس انسان در حصول علم با عقل فعال نیز متحد میشود، لذا تمام اقسام علم، حضوری است و حکایت آن از واقع، ناشی از تطابق عوالم هستی است.