سید حسن اخلاق
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
شاید کنارهم نهادن نام فارابی و ماکیاولی شگفتانگیز بنماید، اما ذات واحد فلسفه مبنایی برای نگاه تطبیقی به آن دو مهیا میسازد. مقالة حاضر میکوشد در پژوهشی جدید نگاهی تطبیقی به فلسفة سیاسی این دو فرد تاثیرگذار در فلسفة سیاسی اسلام و فلسفة سیاسی جدید غرب بیندازد. بدین منظور برخی آثار کمتر مورد توجه قرار گرفتة فارابی و رسالههای سیاسی ...
بیشتر
شاید کنارهم نهادن نام فارابی و ماکیاولی شگفتانگیز بنماید، اما ذات واحد فلسفه مبنایی برای نگاه تطبیقی به آن دو مهیا میسازد. مقالة حاضر میکوشد در پژوهشی جدید نگاهی تطبیقی به فلسفة سیاسی این دو فرد تاثیرگذار در فلسفة سیاسی اسلام و فلسفة سیاسی جدید غرب بیندازد. بدین منظور برخی آثار کمتر مورد توجه قرار گرفتة فارابی و رسالههای سیاسی اصلی ماکیاولی با رویکری عینیتگرایانه بررسی شدهاند. دو نکتة دیگر نیز از ویژگیهای رویکرد این تحقیق است: 1. ارائة تصویری رئالیستی از فلسفة سیاسی فارابی؛ 2. ارائة تصویری فلسفی و بنیادین از تفکر سیاسی ماکیاولی. خوانش فلسفۀ سیاسی فارابی در کنار بنیادهای تفکر سیاسی ماکیاولی بدان منظور است که از درانداختن گفتگو میان دو متفکر برجسته، روزنی برای ما گشوده شود، هم کارآیی مآثر بزرگ فکری ما دیده شود و هم در عالَم واقع گام نهاده گردد. بدین منظور نخست همانندیها و سپس تفاوتهای تفکر سیاسی آن دو را نشان خواهیم داد. همانندیها عبارتاند از: توجه به واقعیتها، اهمیت دریافت تجربی، بیان بنیان سیاست و رابطة انسانشناسی و سیاست. تفاوتها عبارتاند از: بسترهای دینی متفاوت، تأکید بر ذهنیت یا عینیت، نسبت سیاست و هستی، تمثیل پزشک. سرانجام پس از تحلیل همانندیها و تفاوتها دریافتیم که عقلانیت نهفته در فلسفۀ سیاسی فارابی، هنوز امکانات بسیاری برای شکوفایی و کارآیی بشر دارد، در حالی که بختباوری و بدبینی نهفته در فلسفة سیاسی ماکیاولی، به شرارتی از خودمحوری و اتفاقات منفیای میانجامد که جهان ما را با خطرها مواجه کرده است. عقلگرایی فارابی بر مبادی تجربی استوار است، با اساس عالم مدرن و بنای آزادی و آگاهی آدمی سازگاری دارد، در نتیجه میتواند در این عالَم نیز به کار ما بیاید، اما بیان ماکیاولی، بر اساس سوژۀ خودمختار و منفَک از عالم است که ترس و وحشت را وضع طبیعی آدمیان بر میشمارد.
رضا اکبریان؛ نجمه سادات رادفر
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
مسئلة قیامت و تحلیل فلسفی آن در نظام صدرایی منطبق بر مراتب وجودی، در دستگاه اندیشة شاگرد برجستة ملاصدرا، فیض کاشانی، مورد نقد و واکاوی مجدد قرار میگیرد، طوری که تغییر نگرش فیض در مسئلة عقل که منجر به ارائة رویکردی معتدل از او در ارتباط عقل و شر ع میشود، تحول نظریة وی در مورد قیامت را در ادوار مختلف زندگانیاش به دنبال دارد و بررسی ...
بیشتر
مسئلة قیامت و تحلیل فلسفی آن در نظام صدرایی منطبق بر مراتب وجودی، در دستگاه اندیشة شاگرد برجستة ملاصدرا، فیض کاشانی، مورد نقد و واکاوی مجدد قرار میگیرد، طوری که تغییر نگرش فیض در مسئلة عقل که منجر به ارائة رویکردی معتدل از او در ارتباط عقل و شر ع میشود، تحول نظریة وی در مورد قیامت را در ادوار مختلف زندگانیاش به دنبال دارد و بررسی آثار متقدم او در جوانی و آثار متأخرش در کهنسالی، سیر تغییر رویکرد فیض در موضوع قیامت و مراتب آن را به وضوح نشان میدهد، بهطوری که از نگاهی وجودمدارانه و منطبق بر مراتب وجودی انسان تا رهیافتی زمانمند در بارة «قیامت» تغییر میکند.
علی کربلائی پازوکی
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
مسئلة پذیرش عمل خیر از غیرمسلمانان و نجات و رستگاری آنان هرچند در گذشته فقط بین متکلمان دینی مورد بحث و گفتگو واقع میشد، ولی در روزگار ما به دلیل رشد فناوری اطلاعات و ارتباط آسانتر پیروان ادیان، به میان محافل عامه پاگذاشته و به صورت اشکالی در مسئلة عدل الهی درآمده است. این پرسش مطرح میشود که آیا کارهای نیکی که غیر مسلمانان یا غیر ...
بیشتر
مسئلة پذیرش عمل خیر از غیرمسلمانان و نجات و رستگاری آنان هرچند در گذشته فقط بین متکلمان دینی مورد بحث و گفتگو واقع میشد، ولی در روزگار ما به دلیل رشد فناوری اطلاعات و ارتباط آسانتر پیروان ادیان، به میان محافل عامه پاگذاشته و به صورت اشکالی در مسئلة عدل الهی درآمده است. این پرسش مطرح میشود که آیا کارهای نیکی که غیر مسلمانان یا غیر موحدان انجام میدهند اجر و پاداش اخروی دارد یا تنها راه نجات و رستگاری منحصر در ایمان به دین اسلام و پیمودن راه آن است؟ آیا با ایمان به ادیان دیگر و انجام عمل صالح ممکن است انسان به رستگاری و نجات دست یابد؟ در غیر این صورت چگونه با عدل الهی سازگار است؟ با توجه به طرح جدی این مسئله در زمان شهید مطهری، استاد به عنوان اسلامشناسی فرزانه و دیدهبانی بیدار و آشنا به نیازهای مکان و زمان به طرح مسئلة نجات پیروان ادیان از منظر اسلامی و رابطة آن با عدل الهی پرداخته است. از منظر شهید مطهری پیروان سایر ادیان که دارای اعمال نیک و نیت صادقانه هستند و نسبت به دین حق تقصیر و تعصب و عناد ندارند میتوانند از نجات و رستگاری برخوردار باشند؛ همچنین غیر موحدانی که دارای اعمال نیکاند با شرایطی میتوانند به مراتبی از نجات برسند. آنچه در ادامه به اختصار میآید بیان دیدگاه استاد مطهری در مورد پذیرش عمل خیر از غیر مسلمانان و نجات پیروان ادیان و رابطة آن با عدل الهی است. این پژوهش از نظر موضوع، عقلی و نقلی و به لحاظ روش، تفسیری و تحلیلی و از نوع تحقیقات بنیادی است.
حسین مقیسه
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
اگر عناصر اصلی جهانبینی را نوع نگاه خود به آغاز و پایان هستی و رسالت و جایگاه انسان بدانیم، اهمیت انسانشناسی و تعریفی که از وی ارائه میشود و چشماندازی که برای آیندة او در نظر گرفته میشود آشکار میگردد. این مقاله درصدد بیان ارتباط بحث صفات جمال و جلال الهی و انسانشناسی است. از آنجا که متکلمان، حکما و عرفای اسلامی با توجه به ...
بیشتر
اگر عناصر اصلی جهانبینی را نوع نگاه خود به آغاز و پایان هستی و رسالت و جایگاه انسان بدانیم، اهمیت انسانشناسی و تعریفی که از وی ارائه میشود و چشماندازی که برای آیندة او در نظر گرفته میشود آشکار میگردد. این مقاله درصدد بیان ارتباط بحث صفات جمال و جلال الهی و انسانشناسی است. از آنجا که متکلمان، حکما و عرفای اسلامی با توجه به آیات وروایات انسان را خلیفة خداوند میدانند و خلافت را به معنای تخلق انسان به صفات الهی یا محل تجلی اسماء و صفات بودن انسان گرفتهاند، بررسی صفات جلال و جمال الهی در تبیین انسان شناسی توصیفی و نیز هنجاری وتربیتی نقش مهمی ایفا میکند. در این نوشته، پس از بررسی صفات جمال و جلال الهی از نگاه برخی متکلمان، حکما و عرفا، نگارنده به ارائة برداشت خاصی که از نگاه عرفا دارد میپردازد که در انسانشناسی توصیفی و نیز هنجاری وتربیتی کار برد روشنی دارد.
فرح رامین
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
چارلز هارتسهورن نمایندة مکتب پویش در قرن معاصر است. او تنها فیلسوفی است که برهان نظم را به صورتی پیشین تقریر کرده است. برهان او بر اساس دیدگاه خاصش در باب واقعیت شکل میگیرد. هارتسهورن جهان منظم را همچون اندامی ارگانیک، به همراه انگارهای از تحول و ارتباط حوادث در نظر میگیرد و با برداشتی اجتماعوار از واقعیت، وحدت در عین کثرت ...
بیشتر
چارلز هارتسهورن نمایندة مکتب پویش در قرن معاصر است. او تنها فیلسوفی است که برهان نظم را به صورتی پیشین تقریر کرده است. برهان او بر اساس دیدگاه خاصش در باب واقعیت شکل میگیرد. هارتسهورن جهان منظم را همچون اندامی ارگانیک، به همراه انگارهای از تحول و ارتباط حوادث در نظر میگیرد و با برداشتی اجتماعوار از واقعیت، وحدت در عین کثرت را در جهان به نمایش میگذارد. در این تقریر، نظم طبیعت مصداقی از نظم اجتماعی محسوب میشود. این نظم کیهانی و فراگیر مستلزم قدرتی نظمدهنده و متافیزیکی است. خداوندی که در این برهان اثبات میشود، واجد صفاتی است که هیچ نسبتی با خدای ادیان توحیدی ندارد.
اسدالله فلاحی
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
تفکیک حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی، یکی از مهمترین نوآوریهای منطقدانان مسلمان است که با صراحت برای اولین بار در آثار علامه دوانی طرح و به کار گرفته شده است و منطقدانان بعدی مانند ملاصدرا و دیگران از این تفکیک در حل بسیاری از مسائل منطقی و فلسفی بهره جستهاند. با وجود این، تفکیک به صورت غیرصریح در آثار ارسطو، فارابی، ابنسینا ...
بیشتر
تفکیک حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی، یکی از مهمترین نوآوریهای منطقدانان مسلمان است که با صراحت برای اولین بار در آثار علامه دوانی طرح و به کار گرفته شده است و منطقدانان بعدی مانند ملاصدرا و دیگران از این تفکیک در حل بسیاری از مسائل منطقی و فلسفی بهره جستهاند. با وجود این، تفکیک به صورت غیرصریح در آثار ارسطو، فارابی، ابنسینا و دیگران طرح و به صورت شگفتآوری با حمل اولی ذاتی مخالفت شده است. این مقاله، با بررسی آثار منطقی در دو دورة پیش و پس از علامه دوانی، پنج دلیل منطقی و غیرمنطقی (= دلیل و علت) در مخالفت با حمل اولی در آثار دورة نخست یافته است که بدون پاسخگویی به این دلایل، امکان خروج از پارادایم دورة نخست و ورود به پارادایم دورة دوم، چندان محتمل به نظر نمیرسد. قطب رازی و قوشجی از دورة نخست و دوانی از دورة دوم، سه منطقدانی هستند که با پاسخگویی به دلایل پنجگانه توانستند نقطه عطفی در منطق اسلامی پدید آورند و حمل اولی ذاتی را از حضیض بیتوجهی خارج کنند و به محور مهمی در حل مسائل فلسفی بدل سازند.
عبدالعلی شکر
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1388
چکیده
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کردهاند. یکی از آنها تقسیم چندضلعی از وجود است. شیخ الرئیس وجود را به محتاج و غنی تقسیم میکند. سهروردی بر پایة نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسهِ لنفسه و فی نفسهِ لغیره تقسیم میکند. به عقیدة او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیئت ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی ...
بیشتر
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کردهاند. یکی از آنها تقسیم چندضلعی از وجود است. شیخ الرئیس وجود را به محتاج و غنی تقسیم میکند. سهروردی بر پایة نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسهِ لنفسه و فی نفسهِ لغیره تقسیم میکند. به عقیدة او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیئت ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی با این دو حکیم مشایی و اشراقی، موجود را مقسم قرار داده و آن را به فی غیره و فی نفسه و سایر شاخههای آن تقسیم میکند. سبزواری این تقسیم را به شکل کاملتری ارائه میدهد. متکلمان و برخی عرفا نظیر ابن عربی نیز نوعی تقسیم از وجود را در آثار خود آوردهاند. برخی از متأخرین بر تقسیمات سبزواری اشکالاتی از جمله ناتمام بودن، خلط مفهوم با مصداق و خلط مفاهیم فلسفی با مفاهیم منطقی وارد ساختهاند که بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ داده شده است. دیدگاه خاص صدرالمتألهین تقسیم دو ضلعی وجود به رابط و مستقل است. وجود رابط عین فقر و نیاز و ربط است، اما وجود مستقل عین بی نیازی و غناست. در ازای تقسیم وجود، عدم نیز متناظر با آن قابل تقسیم چند ضلعی است. این جستار علاوه برطرح دیدگاههای فوق، تقسیم چند ضلعی را با معیار دیگری ارائه می کند که اشکالات فوق متوجه آن نیست.