روح الله نجفی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 1-18
چکیده
فخرالدین رازی، از پیشوایان علم کلام و از مفسران شهیر قرآن است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. پژوهش حاضر بر آن است تا از نسبت خدا و طبیعت در دیدگاههای تفسیری فخررازی پرده بردارد. در این خصوص، شواهد وافر نشان از آن دارد که خدای فخر به قوانین طبیعت پایبند نیست بلکه چه بسا مشیت او بر خلاف قوانین طبیعت رخ میدهد. افزون بر این، ...
بیشتر
فخرالدین رازی، از پیشوایان علم کلام و از مفسران شهیر قرآن است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. پژوهش حاضر بر آن است تا از نسبت خدا و طبیعت در دیدگاههای تفسیری فخررازی پرده بردارد. در این خصوص، شواهد وافر نشان از آن دارد که خدای فخر به قوانین طبیعت پایبند نیست بلکه چه بسا مشیت او بر خلاف قوانین طبیعت رخ میدهد. افزون بر این، فخررازی، اثر گذاری طبیعت را هم منکر است و حتی واسطه بودن عوامل طبیعی برای فعل خدا را هم نمیپذیرد. صاحب «تفسیرکبیر» با تکیه بر خدایی که همه چیز را میتوان به قدرت بی نهایت او ارجاع داد، خود را از ارائه تبیین طبیعی برای پدیدههای جهان بی نیاز میبیند و در گامی فراتر، میکوشد که توضیحات طبیعی ارائه شده از جانب طبیعتگرایان را به نقد کشد و با اثبات ضعف این سنخ تبیینها، بر لزوم ارجاع پدیدهها به فاعل قادر و مختار تأکید ورزد.
عبدالله میراحمدی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 19-40
چکیده
بحث رؤیت خداوند از مباحث پرچالش میان فرق اسلامی است که در سیر تفکر کلامی با تغییراتی همراه بوده است. در این میان دو رویکرد ظاهرگرا و تأویلگرا همواره مورد توجه متکلمان بوده است. چنانکه اهل حدیث، سلفیه و اشاعرۀ متقدم با تکیه بر ظاهر آیات و روایات بر جواز رؤیت بصری خدا تأکید میکنند؛ هر چند در ادامه برای رهایی از مشکل تشبیه به قاعدۀ ...
بیشتر
بحث رؤیت خداوند از مباحث پرچالش میان فرق اسلامی است که در سیر تفکر کلامی با تغییراتی همراه بوده است. در این میان دو رویکرد ظاهرگرا و تأویلگرا همواره مورد توجه متکلمان بوده است. چنانکه اهل حدیث، سلفیه و اشاعرۀ متقدم با تکیه بر ظاهر آیات و روایات بر جواز رؤیت بصری خدا تأکید میکنند؛ هر چند در ادامه برای رهایی از مشکل تشبیه به قاعدۀ بلاکیف روی میآورند. در مقابل، امامیه، معتزله و اشاعرۀ متأخر با تأویل آیات و روایات، تنها به جواز رؤیت قلبی و شهودی در قیامت معتقدند. رشیدرضا به عنوان برجستهترین مفسّر معاصر اهل سنت، در تبیین مسئلة رؤیت، بهصورت نسبی رویکردی شبیه اشاعرۀ متأخرِ تأویلگرا دارد. با این حال برای همراهی با مذهب سلف، معنای تأویلشده را بدون کیفیت معرفی میکند. هر چند بر این تأویل وی نیز اشکال وارد است. این پژوهش به شیوۀ تحلیل محتوا ضمن تبیین دقیق قرائت رشیدرضا از مسئله رؤیت، تعامل دوگانه وی را مشخص کرده، به نقد آن پرداخته است.
محمدمهدی حاتمی؛ رضا صادقی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 41-60
چکیده
ماتریالیسم حذفگرا تبیین رفتار بر اساس حالتهای ذهنی را نمیپذیرد و تأکید دارد که رفتار انسانی را صرفاً باید بر اساس رویدادهای عصبی تبیین کرد. طرفداران این دیدگاه برای کنار گذاشتن باور به حالتهای ذهنی، آن را دیدگاهی عرفی مینامند که در برابر علم عصبشناسی قرار دارد. مقالة پیشرو با تحلیل مبانی معرفتی ماتریالیسم ...
بیشتر
ماتریالیسم حذفگرا تبیین رفتار بر اساس حالتهای ذهنی را نمیپذیرد و تأکید دارد که رفتار انسانی را صرفاً باید بر اساس رویدادهای عصبی تبیین کرد. طرفداران این دیدگاه برای کنار گذاشتن باور به حالتهای ذهنی، آن را دیدگاهی عرفی مینامند که در برابر علم عصبشناسی قرار دارد. مقالة پیشرو با تحلیل مبانی معرفتی ماتریالیسم حذفگرا نشان میدهد که این دیدگاه نوعی انحصارگرایی وجودشناختی است که در تبیین سرشت ذهن، ناتوان است. همچنین استدلال خواهد شد که با انکار وجود حالتهای ذهنی نه تنها جایی برای روانشناسی به عنوان یک حوزة معرفتبخش علمی و کاربردی باقی نمیماند، بلکه جایی برای مفاهیم محوری علوم اجتماعی نیز نمیماند. روانشناسی علمی با فرض وجودِ اشخاص در زیستجهانی اجتماعی پیش میرود و این فرض که اساس تشکیل روانشناسی علمی است نمیتواند فیزیکالیستی تعبیر شود. ادعای ایجابی مقاله این است که صرفاً با تعامل دو علم روانشناسی و عصبشناسی است که امکان فهم دقیق هویت انسان فراهم میشود. باور به حالتهای ذهنی غیرمادی هیچ منافاتی با علم عصبشناسی یا سایر علوم تجربی ندارد و تعریف انسان بر اساس نفس مجرد، مبنای وجودشناختی بیبدیل و منسجمی برای دفاع از روانشناسی علمی است.
محمد جواد نصر؛ سید محمد علی دیباجی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 61-82
چکیده
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا میکند. ملاصدرا در برخی از عبارتهای کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظرایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همانطور ...
بیشتر
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا میکند. ملاصدرا در برخی از عبارتهای کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظرایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همانطور که موجودات دیگر همچون جمادات، نباتات و حیوانات با توجه به ظرفیت وجودی شان مشمول حرکت جوهری اشتدادی تکوینی هستند مراحلی از حرکت جوهری انسان نیز تکوینی و اضطراری است، اما انسان نسبت به دیگر موجودات این امتـیاز را دارد که پـس از طـی مـراحلی از حـرکت جـوهـری خـویش که عبـارت از مـراحل جمادیت نباتیت و حیوانیت باشد و رسیدن به مرتبة عقل هیولانی، بر اساس انتخاب و ارادة خویش مسیرش را ادامه میدهد. ایشان هرچند غایت حقیقی حرکت جوهری انسان را اتحاد با عقل فعال معرفی میکند اما با توجه به وجود حرکت ارادی نسبت به انسان، غایت حرکت جوهری در مورد انسانها یکسان نخواهد بود و چه بسیار انسانهایی که به خاطر سوء اراده خویش از نیل به این غایت باز میمانند.
زری پیشگر؛ مرتضی سمنون؛ سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 83-110
چکیده
سبک زندگی در صورتبندی ابتدایی را میتوان مجموعهای از شیوههای رفتاری یا انتخابهای الگومند تلقی کرد که افراد درصددند از طریق آنها تمایزات و تشابهات هویتی خویش را ابراز کنند. نوع نگاه انسان به جهان، خدا، خود و آغاز و پایان زندگیش، همچنین نوع ارزشهای پذیرفته شده، تأثیری مستقیم بر انتخابها وگزینشهای فرد در شیوه و سبک ...
بیشتر
سبک زندگی در صورتبندی ابتدایی را میتوان مجموعهای از شیوههای رفتاری یا انتخابهای الگومند تلقی کرد که افراد درصددند از طریق آنها تمایزات و تشابهات هویتی خویش را ابراز کنند. نوع نگاه انسان به جهان، خدا، خود و آغاز و پایان زندگیش، همچنین نوع ارزشهای پذیرفته شده، تأثیری مستقیم بر انتخابها وگزینشهای فرد در شیوه و سبک زندگی دارد. با توجه به موقعیت بحرانی خانواده در عصر حاضر این نیاز احساس میشود که به معرفی سبک زندگی اسلامیبپردازیم.در خصوص سبک زندگی از نگاه اسلام آثار متعددی موجود است لیکن در زمینة مبانی واصول تأثیرگذار اسلامیدر سبک زندگی خانوادگی بحث جدی انجام نشده است. از این رو ما در این نوشتار به بررسی مبانی واصول انسان شناختی در سبک زندگی خانوادگی پرداختهایم. روش ما در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و از متون تفسیری و روایی بهره گرفتهایم و نشان دادهایم که با توجه به مبانی انسانشناختی اسلامیسبک زندگی خانوادگی از نظر اسلام تفاوتهای زیادی با سبکهای زندگی مبتنی بر تفکر غیردینی و اوما نیستی دارد.
روح الله فدائی؛ رضا اکبریان
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 111-128
چکیده
نظریة رئیس اول مدینة فاضله، یکی از اصلیترین موضوعات مطرح شده در علم مدنی فارابی است. نسبت میان این نظریه و مبانی فلسفی فارابی موضوع پژوهش حاضر بوده است که در نهایت نشـان داده میشود نظریة ریاست اول (مشتمل بر ضرورت حضور رئیس اول، ویژگیهای رئیس اول و وظایف وی) مبتنی بر شش مقدمه دانست: فطرت اجتماعی انسان، نظریة نفوس انسانی، مفهوم ...
بیشتر
نظریة رئیس اول مدینة فاضله، یکی از اصلیترین موضوعات مطرح شده در علم مدنی فارابی است. نسبت میان این نظریه و مبانی فلسفی فارابی موضوع پژوهش حاضر بوده است که در نهایت نشـان داده میشود نظریة ریاست اول (مشتمل بر ضرورت حضور رئیس اول، ویژگیهای رئیس اول و وظایف وی) مبتنی بر شش مقدمه دانست: فطرت اجتماعی انسان، نظریة نفوس انسانی، مفهوم سعادت نزد فارابی، جایگاه عقل فعال، اختیار و دین(نبوت) در سعادت انسان. ابتنای نظریة رئیس اول بر مبانی کلان فلسفة فارابی حاکی از انسجام درونی و غیر تقلیدی بودناین نظریه است.
فاطمه وجدانی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، صفحه 129-152
چکیده
ایجاد تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمان نظام جمهوری اسلامی، در سالهای اخیر، در محافل علمی جدیتر مورد توجه قرار گرفته است. ماهیت میان رشتهای «تمدن پژوهی» نیز ضرورت پرداختن به این مقوله را از ابعاد گوناگون، تأکیدکرده است. مقام معظم رهبری، در راستای ایجاد تمدن نوین اسلامی بر مؤلفة «پرورش نیروی انسان کارآمد» تأکید نموده، ...
بیشتر
ایجاد تمدن نوین اسلامی به عنوان آرمان نظام جمهوری اسلامی، در سالهای اخیر، در محافل علمی جدیتر مورد توجه قرار گرفته است. ماهیت میان رشتهای «تمدن پژوهی» نیز ضرورت پرداختن به این مقوله را از ابعاد گوناگون، تأکیدکرده است. مقام معظم رهبری، در راستای ایجاد تمدن نوین اسلامی بر مؤلفة «پرورش نیروی انسان کارآمد» تأکید نموده، نگاه اجتهادی و عالمانه به نظام تعلیم و تربیت رسمی و تدوین فلسفة تربیتی مناسب را توصیه نمودهاند. هدف از انجام این پژوهش، اولاً، تبیین رابطه میان فلسفة تربیتی جامعه و تمدنسازی نوین اسلامی و ثانیاً، تبیین فلسفة تربیتی مطلوب با رویکرد تمدنی( بر اساس دیدگاههای مقام معظم رهبری) است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی- استنتاجی است. ابتدا از طریق توجیه نقش نظام تربیتی در تأمین سرمایة انسانی لازم برای تمدنسازی، پرورش خصوصیات معنوی- اخلاقی لازم، نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی، آمادهسازی برای ورود به آموزش عالی و تولید علم و فناوری و پرورش نسلهای بعدی نخبگان فکری جامعه (برای تولید و ارتقای فکری) که برای تمدنسازی لازمند، رابطة میان فلسفة تربیتی و تمدنسازی توجیه شد. سپس مؤلفههای چهارگانه فلسفة تربیتی مطلوب در قالب: اقدامات زمینهساز، اهداف تربیت، رویکرد تربیتی و ابعاد تربیت تبیین گردید. بر اساس یافتهها، در راستای هدف کلی تربیت ( یعنی پرورش سرمایة انسانی تمدن اسلامی)، ده هدف واسطهای در هشت بعد: معنوی، روانی- شخصیتی، اخلاقی، علمی، مدنی، فرهنگی- سیاسی، جسمی و حرفهای- اقتصادی به دست آمد. در نهایت، رویکرد تربیتی مناسب، تحت عنوان «تربیت انسان مؤمن کارآمد» پیشنهاد گردید.