محمدتقی شاکر؛ رضا برنجکار
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
با ختم رسالت، انگاره ختم ارتباط انسان توسط فرشتگان با عالم غیب،گونهای از تبیین حقیقت خاتمیت به شمار آمد؛ اما دلایلی استوار از وجود ارتباط میان انسانها و خدا با واسطة فرشتگان گزارش میدهد. زیر بنای چرایی لزوم این پیوند به درک مسئلة هدایت و جایگاه امام باز میگردد. وجود آموزههایی در شیعه که به موضوع گفتگوی فرشتگان با پیشوایان ...
بیشتر
با ختم رسالت، انگاره ختم ارتباط انسان توسط فرشتگان با عالم غیب،گونهای از تبیین حقیقت خاتمیت به شمار آمد؛ اما دلایلی استوار از وجود ارتباط میان انسانها و خدا با واسطة فرشتگان گزارش میدهد. زیر بنای چرایی لزوم این پیوند به درک مسئلة هدایت و جایگاه امام باز میگردد. وجود آموزههایی در شیعه که به موضوع گفتگوی فرشتگان با پیشوایان آن و حتی دیگران تأکید دارد، در اولین مواجهه، این پرسش را مطرح میکندکه باور به ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت باوری اختصاصی به شیعه است یا در درون مایههای معارف اهل سنت میتوان چنین باوری را پیگیری نمود؟ پرسش از چگونگی دلالت آموزههای اهل سنت در این مسئله و گونههای تقارب و تباعد مفهومیآن، در دو فرهنگ شیعی و سنی. این پرسشها هم دقیق از اصل این مسئله را آشکار مینماید. شیوههای تحدیث و تفاوت آن با نبوت و رسالت از موضوعات دیگری است که جستار در آموزة تحدیث را ضرورت میبخشد. از این رو، در این نوشتار پس از مروری کوتاه بر مسئلة تحدیث نزد اهل سنت و امکان ارتباط ملائکه با انسان پس از ختم نبوت؛ دیدگاههای مطرح نسبت به تفسیر محدث و بهویژه تمایز محدث با نبی و رسول از نگاه شیعه مورد بررسی قرار گرفته است
علیرضا خواجهگیر؛ ولیاله ساکی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
حقیقت علم در حکمت متعالیه صدرایی عین حقیقت وجود، بسیط و دارای سلسله مراتب حقیقی است. اگر چه بر مبنای مشرب عرفا حقیقت علم واحد شخصی است و هر علمیکه خارج از آن واحد شخصی فرض شود، حقیقت علم نیست، بلکه ظهور همان حقیقت است. تأثیرپذیری مسئلة علم الهی و سلسله مراتب آن از متون دینی در نظام حکمت صدرایی بسیار برجسته و مشهود است و مفاهیمیهمچون ...
بیشتر
حقیقت علم در حکمت متعالیه صدرایی عین حقیقت وجود، بسیط و دارای سلسله مراتب حقیقی است. اگر چه بر مبنای مشرب عرفا حقیقت علم واحد شخصی است و هر علمیکه خارج از آن واحد شخصی فرض شود، حقیقت علم نیست، بلکه ظهور همان حقیقت است. تأثیرپذیری مسئلة علم الهی و سلسله مراتب آن از متون دینی در نظام حکمت صدرایی بسیار برجسته و مشهود است و مفاهیمیهمچون عنایت، قضا و قدر، که از متون دینی اقتباس شدهاند، با مراتب علم الهی قابل تطبیق است. در تحلیل و بررسی مراتب علم الهی، تحلیل کیفیت علم الهی به ماسوا و مبانی که باعث تقسیمبندی علم الهی به مراتب گوناگون میشود، حائز اهمیت است. در این مقاله مراتب علم الهی با توجه به مبانی حکمت متعالیه و ارتباط آنها با یکدیگر تحلیل و بررسی شده است
نرگس نظرنژاد؛ زهرا شاهب
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
براهین جهانشناختی براهینی هستند که در آنها با تأمل در جهان آفرینش و با تکیه بر نیاز موجودات متحرک و ممکن، به یک موجود کامل استناد میشود. یکی از اقساماین دسته از براهین، برهان جهانشناختی کلام است که در میان متکلمان اسلامی به برهان حدوث معروف است و در آن از طریق حدوث زمانی عالم به اثبات وجود خالق پرداخته میشود.این برهان ...
بیشتر
براهین جهانشناختی براهینی هستند که در آنها با تأمل در جهان آفرینش و با تکیه بر نیاز موجودات متحرک و ممکن، به یک موجود کامل استناد میشود. یکی از اقساماین دسته از براهین، برهان جهانشناختی کلام است که در میان متکلمان اسلامی به برهان حدوث معروف است و در آن از طریق حدوث زمانی عالم به اثبات وجود خالق پرداخته میشود.این برهان از براهین سنتی است که به رغم نقدهایی که به آن شده، در روزگار ما بازسازی شده است. مقالة حاضر تقریر سنتیاین برهان را توسط غزالی با تقریر بازسازی شدة آن توسط کریگ مقایسه میکند و در مقام بیان تفاوتاین دو تقریر نشان میدهد که غزالی با این برهان درصدد اثبات وجود خداست در حالی که کریگ معتقد است یافتههای علمی احتمال وجود خدا را تقویت میکنند.
مسعود حاجی ربیع
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
ابنعربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی میداند که در مراتب معنایی یک واژة مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق میکند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکلگیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی ...
بیشتر
ابنعربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی میداند که در مراتب معنایی یک واژة مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق میکند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکلگیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی بودن لفظ و معنا بررسی میشود. علامه طباطبایی (1360-1281) در پیروی از ابنعربی به نظریة روح معنا نظر میدهد و افزون بر آن نظریة فایدهانگاری معنا را مطرح میکند. در این مقاله نظر علامه در مباحثی همچون فرایند شکلگیری معنا، زبان قرآن و نسبت آن با زبان بشری، تأثیر غایات در حقیقی بودن معنا در مصادیق فرامادی و برخی مسائل دیگر مطرح میشود. در مباحث مطرح شده، کوشیدهایم آراء ابنعربی و علامه در باب معنا را مقایسه کنیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی آراء ابنعربی و علامه طباطبایی و مقایسة آنهاست و هدف فرعی آن، طرح مسائل و نکات جدید در این باب و نظرورزی فلسفی و تحلیلی در آنهاست. روش ما در این مقاله، روش عقلی است.
جواد پارسایی؛ سیدمحمد موسوی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
قاعده الواحد یکی از اساسیترین قواعد فلسفة اسلامیاست که در مسائل مختلف فلسفة اسلامیو دیگر علوم مانند علم اصول فقه از این قاعده استفاده شده است. در این نوشتار ابتدا با توجه به براهین این قاعده و تحلیل مبادی و معانی به کار رفته در این براهین، آشکار شده است که مجرای این قاعده وحدت حقه حقیقی است. سپس با بیان تقریری دیگر از این قاعده ...
بیشتر
قاعده الواحد یکی از اساسیترین قواعد فلسفة اسلامیاست که در مسائل مختلف فلسفة اسلامیو دیگر علوم مانند علم اصول فقه از این قاعده استفاده شده است. در این نوشتار ابتدا با توجه به براهین این قاعده و تحلیل مبادی و معانی به کار رفته در این براهین، آشکار شده است که مجرای این قاعده وحدت حقه حقیقی است. سپس با بیان تقریری دیگر از این قاعده و اقامة برهان دیگری این قاعده تعمیم داده شده و حدود و ثغور و موارد کاربرد این تعمیم در عالم عقول، عالم مثال وعالم طبیعت تعیین شده است.
عقیل فولادی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
شاکلهسازی قوة خیال یکی از مباحث نقد عقل محض کانت است که اهمیت آن مورد مناقشة شارحان قرار گرفته است؛ برخی آن را بحثی تصنعی پنداشتهاند و برخی ضروری. سخن نگارنده در این مقال، ضرورت این بحث برای نقد اول کانت است. البته شاکلهها چنانکه کانت میپنداشت، منحصراً زمانی نیستند بلکه «مکان» نیز حداقل در بعضی از شاکلهها دخیل است. کانت به واسطة ...
بیشتر
شاکلهسازی قوة خیال یکی از مباحث نقد عقل محض کانت است که اهمیت آن مورد مناقشة شارحان قرار گرفته است؛ برخی آن را بحثی تصنعی پنداشتهاند و برخی ضروری. سخن نگارنده در این مقال، ضرورت این بحث برای نقد اول کانت است. البته شاکلهها چنانکه کانت میپنداشت، منحصراً زمانی نیستند بلکه «مکان» نیز حداقل در بعضی از شاکلهها دخیل است. کانت به واسطة شاکلهها از سویی، کارکرد «ابژکتیو» مقولات محض فاهمه را در شناخت نظری ما تبیین میکند و بدینوسیله خود را از شک هیومیمیرهاند؛ و از سوی دیگر، شناخت سنتی مابعدالطبیعه را به چالش میکشاند. از نظر وی، نهایت شناخت نظری ما مجموع اعیان زمانی- مکانی از مجرای خیال است و فراروی از این محدوده نارواست.
محمدکاظم علمی؛ مریم قلاسی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
هلیة بسیطه قضیهای است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمیکه در مورد این قضایا مطرح میشود این است که آیا اساساً میتوان چنین قضایایی را پذیرفت؟ این نوشتار درصدد ارزیابی نظر ملاصدرا و کانت در مورد هلیات بسیطه است که نخست به بررسی نظرات هر کدام از این فیلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پایان به ارزیابی ...
بیشتر
هلیة بسیطه قضیهای است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمیکه در مورد این قضایا مطرح میشود این است که آیا اساساً میتوان چنین قضایایی را پذیرفت؟ این نوشتار درصدد ارزیابی نظر ملاصدرا و کانت در مورد هلیات بسیطه است که نخست به بررسی نظرات هر کدام از این فیلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پایان به ارزیابی نظر آنها خواهد پرداخت و به این نتیجه میرسد که نظرات ملاصدرا در خصوص هلیات بسیطه(یعنی1. ثبوت الشیء؛ 2. عارض ماهیت؛ 3. عکس الحمل؛ 4. تجرید همراه تخلیط) قابل تقلیل به دو راهحل (1. مبتنی بر اصالت ماهیت؛ 2. مبتنی بر اصالت وجود) است و از سوی دیگر نظر کانت این است که هلیات بسیطه تحلیلی و ترکیبی نیستند، بنابراین به انکار این قضایا پرداخت. این نوشتار بر آن است که با بیان دو راهحل ملاصدرا میتوان از نتایج مشکلآفرین رویکرد کانت به مسئلة هلیات بسیطه خارج شد.