محمدعلی وطن دوست؛ سیدمحمدرضا رضوی
چکیده
قاعدة الواحد یکی از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفی است که پیشینة آن به فلسفة یونان بازمیگردد و در فلسفة اسلامی نیز مورد توجه اندیشمندان بسیاری همچون ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته است. با وجود پذیرش این قاعده از سوی فیلسوفان بزرگ یادشده، برخی از متکلمان مسلمان این قاعده را برنتافته و با رویکرد کلامی نقدهایی بر آن وارد کردهاند. ...
بیشتر
قاعدة الواحد یکی از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفی است که پیشینة آن به فلسفة یونان بازمیگردد و در فلسفة اسلامی نیز مورد توجه اندیشمندان بسیاری همچون ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته است. با وجود پذیرش این قاعده از سوی فیلسوفان بزرگ یادشده، برخی از متکلمان مسلمان این قاعده را برنتافته و با رویکرد کلامی نقدهایی بر آن وارد کردهاند. در این میان، با وجود بدیهی دانستن قاعدة الواحد از سوی برخی از فلاسفة مسلمان، گروهی از فلسفهپژوهان معاصر با رویکردی فلسفی، قاعدة الواحد را رد کرده و آن را با برخی از مبانی فلسفی ناسازگار دانستهاند. در جستار حاضر به شیوة توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است که نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعدة الواحد، دستهبندی و سپس ارزیابی و تحلیل شود. یافتههای، پژوهش حکایت از آن دارد که نقدهای وارد شده را میتوان در دو گروه دستهبندی کرد. دستة نخست، نقدهایی است که به دلایل اثبات قاعدة الواحد وارد شده و آنها را در اثبات قاعده ناکافی شمرده است و دستة دوم با صرفنظر از دلایل اثبات قاعدة الواحد، آن را با دیگر اصول و مبانی فلسفی ناسازگار دانسته است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که در بیشتر نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعدة الواحد یا «خلط میان مفهوم و مصداق» صورت گرفته است یا از مقدمات فلسفی قاعدة الواحد مانند «اصل سنخیت»، «امتناع صدور معلولهای هم عرض از فاعل بسیط» و «لزوم تفاوتگذاری میان کثرت علمی و عینی» تصویر درستی ارائه نشده است.
حبیب حاتمی کنکبود؛ اردشیر منظمی
چکیده
تبیین چگونگی علم پیشین خداوند و حدود فاعلیت آدمی در کنار یکدیگر، دغدغهای دیرینه است که ادیان آسمانی بدان روی کردهاند. آنگونه که میان فاعلیت آزاد آدمی که لازمۀ نظام ثواب و عقاب است با نظام علم، تقدیر و حاکمیت ارادۀ خداوند، پیوندی منطقی را به گفت آورد. از دیگر سوی، تلاش برخی رهبران مذاهب اسلامی برای پردازش مسئلۀ فاعلیت آدمی، پیامدی ...
بیشتر
تبیین چگونگی علم پیشین خداوند و حدود فاعلیت آدمی در کنار یکدیگر، دغدغهای دیرینه است که ادیان آسمانی بدان روی کردهاند. آنگونه که میان فاعلیت آزاد آدمی که لازمۀ نظام ثواب و عقاب است با نظام علم، تقدیر و حاکمیت ارادۀ خداوند، پیوندی منطقی را به گفت آورد. از دیگر سوی، تلاش برخی رهبران مذاهب اسلامی برای پردازش مسئلۀ فاعلیت آدمی، پیامدی جز دو نظریۀ جبر یا نفویض نداشته است. که یا ارادۀ آزاد آدمی را کنار مینهد یا قدرت خداوند را محدود میسازد. که در این میان، دیدگاه اهل بیت تبیینی دگرسان از فاعلیت و اختیار آدمی به دست میدهد. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بازخوانی اندیشۀ اهل بیت بههمراه نقد دیدگاههای رقیب پرداخته است، بدین شیوه که در آغاز، ویژگیهای علم خداوند همچون اطلاق، تعلق به جزئیات و خطاپذیری را آورده و سپـس مـفهوم اخـتیار در اسـلام و نـیز نقد ادلة جبریان و طرفداران اختیار پرداخته است. و در پـایان، بـا حفـظ مـعنای علـم خـداوند بـر سـازگـاری آن با اختیار آدمی تـلاش نموده و نگاه اهل بیت را که اندیشهای میانی است آشکار ساخته است.
مریم صمدیه؛ فاطمه فاضل زاده
چکیده
این مقاله میکوشد با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی و مطالعه و بررسی متون ملاصدرا نشان دهد که درک انسان از امکان فقری و تعلق وجودی خویش به خدا میتواند در تربیت نفس انسان مفید و مؤثر واقع شود؛ چرا که از نظر ملاصدرا قوام ممکن به واجب و قوام نفس به عقل و قوام عقل به باری تعالی است. مطابق نظر ملاصدرا وجود مساوق با خیر و سعادت است؛ اما ...
بیشتر
این مقاله میکوشد با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی و مطالعه و بررسی متون ملاصدرا نشان دهد که درک انسان از امکان فقری و تعلق وجودی خویش به خدا میتواند در تربیت نفس انسان مفید و مؤثر واقع شود؛ چرا که از نظر ملاصدرا قوام ممکن به واجب و قوام نفس به عقل و قوام عقل به باری تعالی است. مطابق نظر ملاصدرا وجود مساوق با خیر و سعادت است؛ اما در عین حال وجودات به واسطة کمال و نقص از هم متفاوت هستند؛ از این رو، هرچه وجود تمامتر باشد، سعادت او بیشتر است. وی معتقد است که وجود هر چیزی در نزد خویش لذتبخش است و اگر وجود سبب و مقومش نیز برایش حاصل باشد، لذتبخشتر خواهد بود؛ چرا که آن هم وجود او و کمال وجودی اوست. بنابراین اگر انسان بتواند به درجهای برسد که خود را متعلق محض و عین ربط و تعلق به خداوند ببیند و امکان فقری خویش را درک نماید، میتواند به کمال وجودی خویش (که هدف تربیت نفس است) دست یابد. افزون بر این، درک علت و تعلق به آن سبب میشود تا انسان وجود خویش و ارتباط با علت وجودی خویش را دریابد و خود را نزد علت خویش حاضر و ناظر ببیند (چرا که معلول مجرد همواره نزد علت مجرد خویش حاضر است) و توجه به علت و حضور او میتواند زمینههای تربیتی را در انسان فراهم کند.
زهرا جلیلی
چکیده
مسئلة جبر و اختیار از مسائلی است که از دیرباز اذهان بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. از سویی آیاتی از قرآن کریم به اموری همچون هدایت و اضلال اشاره کرده و آن را به خداوند نسبت دادهاند و از سویی دیگر آیاتی، اختیار و ارادة انسان را بیان داشته است. جستار حاضر با هدف اهمیت مسئلة جبر و اختیار در کلام شیعی امامیه شکل گرفت و درصدد ...
بیشتر
مسئلة جبر و اختیار از مسائلی است که از دیرباز اذهان بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. از سویی آیاتی از قرآن کریم به اموری همچون هدایت و اضلال اشاره کرده و آن را به خداوند نسبت دادهاند و از سویی دیگر آیاتی، اختیار و ارادة انسان را بیان داشته است. جستار حاضر با هدف اهمیت مسئلة جبر و اختیار در کلام شیعی امامیه شکل گرفت و درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که در کلام شیعی امامیه آیا انسان موجودی مختار است یا مجبور؟ و این مطلب چه آثار تربیتی بر وی دارد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به این معنا که سعی میشود با تبیین برخی تناقضات مربوط به اختیارباوری، مانند اختیار و شقاوت ذاتی کفار، اختیار و عمومیت خلقت، اختیار و نظام علیّت، اختیار و مشیت الهی و اختیار و قضا و قدر پرسش مذکور پاسخ یابد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مذهب تشیع با جبر سازگار نیست و با تفویض هم نمیسازد بلکه معتقد به امری میان این دو است. طوری که در نظام علّی و قضا و قدر الهی، انجام یا عدم انجام فعل، امری ممکن است و نه واجب. همچنین مشیت الهی، مشیّتی تکوینی تشریعی است یعنی خداوند با مشیت تکوینی خود، اراده کرده که انسان مختار باشد و علت نهایی تحقق اعمال، ارادة انسانی است و اراده نقشی محوری در تربیت انسان دارد و بنابراین کلید تهذیب نفس، تقویت اراده است.
اکبر عروتی موفق؛ ابوالقاسم اسدی
چکیده
رسالـةالطیر یکی از سه رسالة رمزی و تمثیلی ابنسیناست که به اتفاق حیبنیقظان و سلامان و ابسال، دورهای از سیر و سلوک عقلانی و معنوی را به زبان رمز بیان کرده است. او در این رساله، هبوط نفس را از جهان ارواح به عالم خاکی و عروج نفس ناطقة انسانى از مرتبة تعلقات جسمانى و گرفتار آمدن در دام وابستگیهای دنیایی را تا مراتب عالى کمال روحانى ...
بیشتر
رسالـةالطیر یکی از سه رسالة رمزی و تمثیلی ابنسیناست که به اتفاق حیبنیقظان و سلامان و ابسال، دورهای از سیر و سلوک عقلانی و معنوی را به زبان رمز بیان کرده است. او در این رساله، هبوط نفس را از جهان ارواح به عالم خاکی و عروج نفس ناطقة انسانى از مرتبة تعلقات جسمانى و گرفتار آمدن در دام وابستگیهای دنیایی را تا مراتب عالى کمال روحانى و مرتبة دیدار با خداوند به تصویر میکشد. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده نوع نگاه ابنسینا به انسان، ظرفیتها و قابلیتهای سلوکی وی با عنایت به رسالـةالطیر بررسی شده است. وی در این رساله با نگاهی انسانشناسانه وضعیت انسان سالک را به شکلی بیان کرده که به مشرب حکمای اشراقی و عارفان بسیار نزدیک است. به گونهای که میتوان این اثر را یکی از منابع و مأخذ افکار و عقاید حکمای اشراقی به حساب آورد.
عبدالله حسینی اسکندیان
چکیده
مسئلة ارادة آزاد از جملة مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافتههای نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطة جدیدی کرده و از یافتههای نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جستهاند. سم هریس با بهرهگیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، ارادة آزاد ...
بیشتر
مسئلة ارادة آزاد از جملة مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافتههای نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطة جدیدی کرده و از یافتههای نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جستهاند. سم هریس با بهرهگیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، ارادة آزاد را توهمی بیش نمیداند و بر این باور است که ژنتیک و محیط دو عامل تعیینکننده در رفتارهای ما هستند. از سوی دیگر برخلاف هریس، صدرالمتألهین بر این باور است که اراده از لوازم نفس است و نمیتوان منشأئی خارج از نفس برای آن متصور شد. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی مبانی سم هریس و ملاصدرا در تبیین و تحلیل ارادة آزاد بپردازد و در نهایت به نقد دیدگاه ماتریالیستی هریس منتهی شود. بینش سم هریس در تبیین ارادة آزاد با چالشهایی عقلانی همچون عدم شمولیت همگانی، تأکید افراطی و تعیینگرا بر محیط، تأکید بر عنصر شانس و توجیهکردن بــرخی رفـتارها به تصـادفی بودن و انسان را عــروسک بیـوشیمیایی دانســتن روبهرو است و ازجهات مختلفی برمبنای حکمت صدرایی قابل بحث و تأمل است.
مرتضی حاجحسینی؛ حمیده بهمنپور
چکیده
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعدههای استنتاج از مقدمهها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلالهای P∧∼P⊢Q و Q⊢P∨∼P درست به شمار میآیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمیکند. نویسنده، در نظریة منطق پایة دو بخشی گزارهها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با ...
بیشتر
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعدههای استنتاج از مقدمهها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلالهای P∧∼P⊢Q و Q⊢P∨∼P درست به شمار میآیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمیکند. نویسنده، در نظریة منطق پایة دو بخشی گزارهها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با افزودن دو شرط جدید، تعریفی جدید از درستی استدلال ارائه کرده و بر پایة این تعریف، راههای اثبات این دو استدلال را مسدود کرده است. این تعریف مستلزم برخی تجدید نظرها در برخی قاعدههای استنتاج و برخی استدلالها در منطق کلاسیک است و به تأسیس نظریة نظام تابع ارزشی انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقالهای که با عنوان «نظام تابعارزشی حاجحسینی» در شمارة بهار ۱۴۰۲ نشریة علمی آینة معرفت منتشر شده است، بیآنکه موضع خود را در قبال استدلالهای فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد کرده است. در این میان، تنها یک نقد اصل نظریه را هدف گرفته که به تفصیل به آن پاسخ خواهم داد. دو نقد مستلزم اصلاح خطای سهوی یا رفع ابهام از متن کتاب است. سایر نقدها ناشی از عدول از برخی الزامات نقد، فهم ناصواب از متن کتاب، نادیده گرفتن وجوه معتبر دیگر، غفلت از برخی توضیحات نویسنده با تکیه بر پیشفرضهای ناقد به جای تکیه بر پیشفرضهای نویسنده است.