سردار دکامی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 1-28
چکیده
چکیده: با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده میشود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع ...
بیشتر
چکیده: با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده میشود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع در برخی آثار لاهیجی، شاگرد وی، دیده میشود، که تا به امروز هم قائلانی داشته است. در این نوشتار نشان دادهایم که طبق برخی از تفاسیر اصالت وجود- که برای ماهیّت و وجود تحقّق عینی قائلند- امکان لفظی دانستن نزاع اساساً منتفی است. در برخی از تفاسیر که تنها وجود مابهازای عینی دارد و ویژگیهایی چون بساطت دارد، چون این ویژگیها در تنافی با ویژگیهای ماهیّت است، بیگمان نزاع معنوی است. در این نوشتار همچنین به رابطه بدیهی دانستن مسئله و لفظی بودن نزاع پرداختهایم؛ نیز به این مسئله که از ادلّه اصالت وجود- با لحاظ تقریرهای مختلف آنها- لفظی بودن نزاع مستفاد میشود یا معنوی بودن آن؟
مصطفی زالی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 29-50
چکیده
از مشهورترین و مهمترین آموزههای متافیزیک سینوی، طرح تمایز میان وجود و ماهیت است: تمایزی سرنوشتساز و مناقشهبرانگیز؛ از یک سو این تمایز، راه را برای طرح برخی نوآوریهای فلسفی میگشاید و از سوی دیگر، موجبِ انتقادات جدی به فلسفه ابنسینا میشود. اما پرسشی جدی که میان مفسران ابنسینا تا به امروز مورد مناقشه بوده، آن است که آیا ...
بیشتر
از مشهورترین و مهمترین آموزههای متافیزیک سینوی، طرح تمایز میان وجود و ماهیت است: تمایزی سرنوشتساز و مناقشهبرانگیز؛ از یک سو این تمایز، راه را برای طرح برخی نوآوریهای فلسفی میگشاید و از سوی دیگر، موجبِ انتقادات جدی به فلسفه ابنسینا میشود. اما پرسشی جدی که میان مفسران ابنسینا تا به امروز مورد مناقشه بوده، آن است که آیا این تمایز، تمایزی ذهنی است یا هستیشناختی و در شق دوم آیا مدلولی غیرماهوی دارد؟ در این نوشتار پس از ترسیم محل نزاع، نشان داده میشود که گرچه تمامی دعاوی متافیزیکی ابنسینا بر تحقق مدلول غیرماهوی برای وجود مبتنی نیست، ولی پارهای دعاوی و عبارات او متضمن تحقق وجود به عنوان حقیقتی غیرماهوی است. سپس با تمرکز بر عروض به عنوان مفهومی کلیدی در تبیین نحوه تحقق وجود و ماهیت در خارج، نشان داده میشود که در دستگاه اندیشه سینوی گرچه این مفهوم، مستلزم وابستگی وجود به عنوان عارض به ماهیت به عنوان معروض نیست، ولی دارای نقائصی در تبیین است که منجر به عدم پذیرش مدلول مستقل برای وجود میشود.
مجید ملایوسفی؛ ابوذر قاعدی فرد
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 51-70
چکیده
امیر مازیار در مقالهای با عنوان «دشواریهای کتاب مابعدالطبیعه» ادعا کرده است که ارسطو در کتاب دوم مابعدالطبیعه(بتا)، دشواریهایی را بیان کرده که فصول بعدی مابعدالطبیعه در جستجوی یافتن پاسخ این دشواریها، شکل یافتهاند. در این مقاله، نشان داده شده است که روشی که در ارسطو برای تفلسف خویش اختیار کرده است دارای چهار گام است که پرداختن ...
بیشتر
امیر مازیار در مقالهای با عنوان «دشواریهای کتاب مابعدالطبیعه» ادعا کرده است که ارسطو در کتاب دوم مابعدالطبیعه(بتا)، دشواریهایی را بیان کرده که فصول بعدی مابعدالطبیعه در جستجوی یافتن پاسخ این دشواریها، شکل یافتهاند. در این مقاله، نشان داده شده است که روشی که در ارسطو برای تفلسف خویش اختیار کرده است دارای چهار گام است که پرداختن به دشواریها، گام اول این روش است. چهار گام آپوریای ارسطو عبارتند از: (1)سرگشتی و تحیر فلسفی(بیان دشواریهای موضوع)، (2)بیان آراء موجود در پاسخ به دشواری، (3) تحلیل آراء موجود و (4)کشف حقیقت(آرامش فلسفی). هر کدام از این گامها دارای کاربرد و اهدافی است که باعث تفاوت آن از روشهای دیگر میشود. روش ارسطو که برخی آن را "روش آپوریا" نامیدهاند با آنچه به عنوان "دیالکتیک" از زمان زنون الیایی در فلسفه مطرح شده است و فیلسوفانی همچون سقراط و افلاطون از آن نام بردهاند، تفاوت دارد. بخش اول این مقاله به روش تفلسف ارسطو پرداخته و اهداف و کاربرد هر گام از آپوریا را براساس نظر او، بیان کرده است. یکی از کتابهای مهم مابعدالطبیعه که اساس تفکر فلسفی ارسطو را بیان میکند، کتاب "زتا" است. در این کتاب ارسطو در پی یافتن حقیقت جوهر است. در بخش دوم این مقاله چگونگی به کارگیری روش آپوریا در کتاب "زتا" نشان داده شده است. در این بخش نشان داده شده است که اگرچه ترتیب برخی مباحث و بخشهای کتاب زتا، به ظاهر دقیق نیست اما با دانستن اینکه ترتیب مباحث بخشهای این کتاب از روش تفلسف ارسطو پیروی میکند، نه تنها نظم منطقی این مباحث استنتاج و بهتر فهمیده میشود بلکه از سختی فهم مباحث این کتاب نیز میکاهد.
رضا گندمی نصرآبادی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 71-86
چکیده
برای ارائه مفهومی واضح و متمایز از فلسفه تطبیقی باید به طور دقیق گفت فلسفه تطبیقی چیست و چه چیزی نیست.با بررسی نسبت فلسفه تطبیقی با فلسفه و نیز نسبت آن با فلسفه جهانی،حکمت خالده و فلسفه میان فرهنگی تا حدی می توان به چیستی و ماهیت آن پی برد.در این که فلسفه تطبیقی را باید همچون شاخه ای از فلسفه در نظر گرفت یا رشته و گرایش مستقلی در فلسفه ...
بیشتر
برای ارائه مفهومی واضح و متمایز از فلسفه تطبیقی باید به طور دقیق گفت فلسفه تطبیقی چیست و چه چیزی نیست.با بررسی نسبت فلسفه تطبیقی با فلسفه و نیز نسبت آن با فلسفه جهانی،حکمت خالده و فلسفه میان فرهنگی تا حدی می توان به چیستی و ماهیت آن پی برد.در این که فلسفه تطبیقی را باید همچون شاخه ای از فلسفه در نظر گرفت یا رشته و گرایش مستقلی در فلسفه در کنار دیگر گرایش ها، و یا همچون یک برنامه و استراتژی روش شناسانه نگریست بحث های زیادی مطرح شده است.از طرفی،بیان ضرورت و اهداف فلسفه تطبیقی نیز می تواند بر نظرگاه متفکران در باب تطبیق پرتو افکند؛به عبارت دیگر،می توان به صرف فهرست کردن شباهت ها و تفاوت ها یا یکی از آن دو بسنده کرد و یا با نقب به گذشته و ایجاد فضای سوم در حل مشکلات انسان معاصر کوشید و یا این که اطلاعات برآمده از مطالعات تطبیقی خود را به رخ دیگران کشاند.انتظار می رود مطالعات تطبیقی با تعمیق و ژرفا بخشی به اندیشه های خودی و آشنایی با ظرفیت ها و امکاناتی که در دیگر سنت های فکری وجود دارد گره ای از کار فروبسته عالم تفکر بگشاید.
عبدالهادی رضایی تالارپشتی؛ دکتر محمد رضا ضمیری؛ محمدصادق جمشیدی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 87-108
چکیده
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج ...
بیشتر
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید.زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است.در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیّت گرایی وذهنیّت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بود
اسماعیل قائدی؛ اصغر واعظی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 109-138
چکیده
گفتمان نوین هرمنوتیکی، مسأله وحدت یا کثرت و نیز مسألة تعین یا عدم تعین معنای متن را در کانون اندیشههای فلسفی پیرامون سرشت و سازوکار فهم و تفسیر متن نهاد. با در نظر داشتن این مسائل، در مقالة پیش رو سه رویکرد هرمنوتیکی به متن وحیانی در اندیشة معاصر ایران را تحلیل و بررسی خواهیم کرد و ضمن این تحلیل نسبت هرکدام از این رویکردها با گرایشهای ...
بیشتر
گفتمان نوین هرمنوتیکی، مسأله وحدت یا کثرت و نیز مسألة تعین یا عدم تعین معنای متن را در کانون اندیشههای فلسفی پیرامون سرشت و سازوکار فهم و تفسیر متن نهاد. با در نظر داشتن این مسائل، در مقالة پیش رو سه رویکرد هرمنوتیکی به متن وحیانی در اندیشة معاصر ایران را تحلیل و بررسی خواهیم کرد و ضمن این تحلیل نسبت هرکدام از این رویکردها با گرایشهای نوین هرمنوتیکی را برجسته خواهیم کرد. برای این منظور نخست نشان خواهیم داد که علامه طباطبائی اگرچه برای متن وحیانی معانی متعددی در نظر دارد، اما هریک از این معانی را متعین به قصد صاحب وحی میداند، از این رو مباحث تفسیری ایشان بیشتر با قصدگرایی و هرمنوتیک رمانتیک همسو است. سپس اندیشههای هرمنوتیکی عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری را مطالعه و ارزیابی خواهیم کرد. سروش با مستقل دانستن معنای متن وحیانی از مراد ماتن با آموزة استقال معنایی در هرمنوتیک فلسفی همراه میشود. در این میان مجتهدشبستری از جهاتی به هرمنوتیک فلسفی و از جهاتی دیگر به هرمنوتیک رمانتیک گرایش دارد، چراکه از سویی در برخی از نوشتههایش از معنایی نهایی و نهفته در متن وحیانی میگوید و از دیگر سو امکان تفسیرهای متعدد و معتبر از قرآن را میپذیرد.
فرهاد احمدی آشتیانی؛ ابوالفضل خوش منش
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 139-160
چکیده
رویارویی تشیع با فرق اسلامی دیگر در معرکه بحثهای کلامی، بیش از هر موضوع دیگری بر مدار موضوع امامت بوده است. از همین رو شالوده افکنی دقیق و متقن در مباحث امامت و قرار دادن ثقل این بحثها بر قرآن کریم، همواره در کانون توجه دانشمندان بزرگ شیعه در حوزه کلام قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس رویکرد تعلیق پدیدارشناختی، ...
بیشتر
رویارویی تشیع با فرق اسلامی دیگر در معرکه بحثهای کلامی، بیش از هر موضوع دیگری بر مدار موضوع امامت بوده است. از همین رو شالوده افکنی دقیق و متقن در مباحث امامت و قرار دادن ثقل این بحثها بر قرآن کریم، همواره در کانون توجه دانشمندان بزرگ شیعه در حوزه کلام قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس رویکرد تعلیق پدیدارشناختی، به معنای توقیف و تعلیق هر گونه حکم تصدیقی درباره موضوع مورد مطالعه و توجه صرف به توصیف آنچه در حوزه آگاهی پدیدار گشته، مفهوم امامت را در آیه 79 سوره حجر به عنوان آیه محوری در میان سه دسته از آیات این سوره، بازکاوی میکند. این بررسی پدیدارشناسانه، وحدت شیوه روایتگری حاکم بر این سه دسته از آیات و تناظر بین عناصر آنها را مینمایاند. بر این اساس، امامت به معنای شکل دادن و نظام بخشیدن به یک مجموعه و حفظ دوام و بقای آن است. این معنا برخلاف سایر معانی طرح شده برای امامت، همخوان با دیدگاه قرآنی، علاوه بر روابط بین انسانی در روابط بین اشیاء نیز قابلیت طرح مییابد. این رویکرد با بنا نهادن ثقل بحثهای امامت بر قرآن کریم و توجه به سیمای صفاتی امام در آن، دایره گستردهتری از آیات را به خدمت گرفته و قابلیت طرح موضوع امامت را در گفتمان اعتقادی برونمذهبی شیعه و در برابر جریان قرآنبسندگی فراهم میآورد و در تقویت مفاهیم مطرح در روایات شیعی پیرامون امامت موثر است.