مریم صمدیه؛ مجید ملایوسفی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 1-24
چکیده
ارسطو نخستین فیلسوفی است که به صورت مفصل و مستقل مبحث فرونسیس یا حکمت عملی را در مرکز توجهخویش قرار داده و بدان پرداخته است. وی فرونسیس را از جمله فضایل عقلانی میدانست که لازمه رسیدن به سعادت برای هر فرد و جامعهای محسوب میشود. ارسطو در بیان جایگاه هستی شناختی فرونسیس آن را به جهت توجه به عمل متمایز از سایر فضایل عقلانی همچون ...
بیشتر
ارسطو نخستین فیلسوفی است که به صورت مفصل و مستقل مبحث فرونسیس یا حکمت عملی را در مرکز توجهخویش قرار داده و بدان پرداخته است. وی فرونسیس را از جمله فضایل عقلانی میدانست که لازمه رسیدن به سعادت برای هر فرد و جامعهای محسوب میشود. ارسطو در بیان جایگاه هستی شناختی فرونسیس آن را به جهت توجه به عمل متمایز از سایر فضایل عقلانی همچون اپیستمه، تخنه، عقل شهودی و سوفیا دانسته است. از نظر وی اپیستمه، عقل شهودی و سوفیا با تئوری سروکار دارند، در حالی که فرونسیس با پراکسیس و عمل سروکار دارد. وی همچنین فرونسیس را متفاوت از تخنه دانسته است در حالی که در تخنه نیز همچون فرونسیس با عمل سروکار داریم؛ اما عمل در تخنه از نوع پوئسیس و ساختن است حال آنکه فرونسیس به عنوان یک نوع معرفت جامع و کاربردی نه تنها اعمال زندگی روزمره را تعیین میکند بلکه معرفت در فرونسیس همچنین به عنوان هدایتگر و محاسبهگر نیز عمل میکند. افزون بر این عملی که در فرونسیس مدنظر است شامل مؤلفههای متعددی همچون درک غایت، میل، سنجش و انتخاب عقلانی است. وی معتقد است که فرونسیس میتواند چهارچوبهای ارزشمندی برای راهنمایی زندگی انسان ارائه دهد.
امیر راستین؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 25-42
چکیده
اصالت وجود مهمترین اصل فلسفی و سنگ بنای حکمت متعالیه و برجستهترین نوآوری فلسفی ملاصدرا است. این اصل اصیل، فروعات و نتایج فلسفی فراوانی را نیز در پی دارد که مورد توجه حکمای صدرایی قرار گرفته است که هرکدام این قابلیت را دارد تا یک نوآوری حِکمی محسوب شود. البته جایگاه طرح این نتایج در آثار ملاصدرا و شارحانش پراکنده است. در این میان، مرحوم ...
بیشتر
اصالت وجود مهمترین اصل فلسفی و سنگ بنای حکمت متعالیه و برجستهترین نوآوری فلسفی ملاصدرا است. این اصل اصیل، فروعات و نتایج فلسفی فراوانی را نیز در پی دارد که مورد توجه حکمای صدرایی قرار گرفته است که هرکدام این قابلیت را دارد تا یک نوآوری حِکمی محسوب شود. البته جایگاه طرح این نتایج در آثار ملاصدرا و شارحانش پراکنده است. در این میان، مرحوم علامه طباطبایی در کتاب «نهایهالحکمه» به درستی و با صراحت، مقام بحث را مشخص کرده و دقیقاً پس از تبیین و اثبات اصالت وجود، به مهمترین نتایج و فروعات آن اشاره کرده است. بررسی گزارههایی که به عنوان نتیجه و فرع اصالت وجود مطرح شده، نشان میدهد که موضوع تمام آنها، دقیقاً همان موضوع اصالت وجود نیست و نمیتوان آن را حکمی عام برای تمام وجودات دانست. مسألهای که میتواند در میزان نوآوری این فروعات مؤثر باشد. قابلیت استخراج مستقیم این فروعات از اصالت وجود نیز، در این مهم اثرگذار است.
حسن قنبری
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 43-54
چکیده
در این نوشتار نگاه ارسطو به عقل را در دو مبحث نظریه شناخت و نفس بررسی می کنیم. در نظریه شناخت گفته خواهد شد که مکانیسم شناخت نزد ارسطو چهار مرحله دارد؛ حس، یادآوری، تجربه و کلی. کلی نزد ارسطو همان شناخت عقلی است که منتزع و برگرفته از سه مرحله پیشین است؛ بر همین اساس است عبارت معروف منقول از ارسطو که "من فقد حسا فقد علما". در مبحث نفس ضمن ...
بیشتر
در این نوشتار نگاه ارسطو به عقل را در دو مبحث نظریه شناخت و نفس بررسی می کنیم. در نظریه شناخت گفته خواهد شد که مکانیسم شناخت نزد ارسطو چهار مرحله دارد؛ حس، یادآوری، تجربه و کلی. کلی نزد ارسطو همان شناخت عقلی است که منتزع و برگرفته از سه مرحله پیشین است؛ بر همین اساس است عبارت معروف منقول از ارسطو که "من فقد حسا فقد علما". در مبحث نفس ضمن تبیین معنای نفس نزد ارسطو، عقل به عنوان قوه ای از نفس شناخته می شود که عهده دار تمامی مراحل چهارگانه شناخت است. در پایان درباره عقل منفعل و فاعل به تفصیل بحث خواهد شد و تفسیر مشهور از عقل فعال به عنوان عقل مفارق از انسان نقد خواهد شد.
رضا قاسمیان مزار
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 55-66
چکیده
از نظر سهروردی،خداوند علت موجودات مادی بوده و همانند هر علت دیگر به معالیل خود علم دارد؛ علم گرچه ممکن است گاهی پیشینی و گاهی همراه معلول و یا بعد از آن(پسینی) باشد اما در کلمات سهروردی از علم قبل الایجاد سخنی به میان نیامده و تنها علم مع الفعل مورد بررسی قرار گرفته است؛بر اساس نظر او،مادیات در دو دسته(مادیات موجود و مادیات ...
بیشتر
از نظر سهروردی،خداوند علت موجودات مادی بوده و همانند هر علت دیگر به معالیل خود علم دارد؛ علم گرچه ممکن است گاهی پیشینی و گاهی همراه معلول و یا بعد از آن(پسینی) باشد اما در کلمات سهروردی از علم قبل الایجاد سخنی به میان نیامده و تنها علم مع الفعل مورد بررسی قرار گرفته است؛بر اساس نظر او،مادیات در دو دسته(مادیات موجود و مادیات معدوم )تقسیم بندی شده اند که مادیات معدوم، از طریق وجود شان در بدنه فلک و مادیات موجود،خود به وجود مادیشان، به صورت حضوری، متعلق علم پروردگار بوده و دفتر علم خداوند محسوب می شوند اما این به آن معنا نیست که در ذاتِ موجودات مادی و غواسق اقتضای حضور وجود داشته و آنها همانند مجردات به حسب ذاتشان می تواند متعلق علم خداوند واقع شوند بلکه تعلق علم به آنها از آن جهت است که نور الانوار با اضائه خود، آنها را مستنیر،ظاهر و قابل ادراک می کند زیرا حقایق نوری و در راس آنها نورالانوار نه تنها خود، ظاهر و نورانی هستند بلکه دارای خاصیت اناره واضائه نیز بوده و موجب ظهور موجودات دیگر (جواهر غاسق) می شوند بنابراین سرِّ حضور را باید در هویت نوری نور الانوار جست.
محمد حسین مدنی؛ محمد علی مهدوی راد؛ روح الله شهیدی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 67-92
چکیده
اصلاح اجتماعی، به طور کلی، دگرگون ساختن جامعه در جهت مطلوب و بهبود وضع جامعه است. پیشوایان معصوم ضمن شناخت بُعد اجتماعی انسان و ترغیب مؤمنان به جمعگرایی، به آسیبهای اجتماعی و اصلاح آنها نیز توجه داشتهاند. اصلاحگری معصومان در ساحت اجتماع، نظاممند بوده و در چهار بخش هدفگزاری، موضوع، برنامه و مجری اصلاح اجتماعی سامان مییابد. ...
بیشتر
اصلاح اجتماعی، به طور کلی، دگرگون ساختن جامعه در جهت مطلوب و بهبود وضع جامعه است. پیشوایان معصوم ضمن شناخت بُعد اجتماعی انسان و ترغیب مؤمنان به جمعگرایی، به آسیبهای اجتماعی و اصلاح آنها نیز توجه داشتهاند. اصلاحگری معصومان در ساحت اجتماع، نظاممند بوده و در چهار بخش هدفگزاری، موضوع، برنامه و مجری اصلاح اجتماعی سامان مییابد. پژوهش حاضر، با تحلیل آموزههای دین، مهمترین مبانی کلامی متناسب با هر یک از اجزای نظام اصلاح اجتماعی معصومان را ارائه میدهد.بر پایۀ یافتههای تحقیق، مبانی کلامی مرتبط با هدفگزاری اصلاح اجتماعی، عبارتند از توحیدمحوری در تمامی حرکتها و باور به معاد و نظام جزا و پاداش اخروی. مبانی مربوط به موضوع و سوژۀ اصلاح اجتماعی، به ویژگیهای انسان از جمله اصالت و تکاملپذیری روح میپردازد. جامعیت و جاودانگی دین نیز از مبانی کلامی مرتبط با برنامه و قانون اصلاح اجتماعی به شمار میرود. آخرین گروه نیز مبانی مربوط به راهبر برنامۀ اصلاح اجتماعی است. نبی و امام به عنوان مجریان نقشۀ اصلاحی، لزوماً دارای عصمتاند، پیوند ناگسستنی با وحی دارند، داناترینِ مردماناند نسبت به صلاح و فساد جامعه و آگاهتریناند در شناخت روشها و راهکارهای اصلاح. نتایج این پژوهش به شرط توفیق در استقرا و تحلیل، در پژوهشهای کلامی و سیرهپژوهی قابل بهرهبرداری خواهد بود.
محمد علی اخگر؛ علی فارسی نژاد
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 93-114
چکیده
معنای زندگی به عنوان مسالهای بسیار مهم، مورد توجه استاد مطهری و علامه جعفری قرار گرفته است. بررسی توصیفی- تحلیلی دیدگاه این دو متفکر مسلمان، مبین این حقیقت است که علیرغم وجود مشابهتهای قابل توجه، تفاوتهای اساسی در رویکرد آنها نسبت به این مساله وجود دارد. این تفاوتها در سه محور اصلی قابل صورتبندی است: 1- رویکرد کلامی و نقلی ...
بیشتر
معنای زندگی به عنوان مسالهای بسیار مهم، مورد توجه استاد مطهری و علامه جعفری قرار گرفته است. بررسی توصیفی- تحلیلی دیدگاه این دو متفکر مسلمان، مبین این حقیقت است که علیرغم وجود مشابهتهای قابل توجه، تفاوتهای اساسی در رویکرد آنها نسبت به این مساله وجود دارد. این تفاوتها در سه محور اصلی قابل صورتبندی است: 1- رویکرد کلامی و نقلی استاد مطهری به این مساله برخلاف رویکرد عقلی و فلسفی علامه جعفری به آن 2- نگرش غیراستقلالی و معنای زندگی و بدیهیانگاری آن در مقابل توجه جدی علامه جعفری به مقام پرسش معنای زندگی و تلاش برای استخراج پاسخ این مساله از درون تحلیل پرسش. این تفاوتهای اساسی خود نشاندهندهی دو گونهی متفاوت بحث از معنای زندگی تحویلگرایانهی استاد مطهری به مسالهی معنای زندگی در مقابل نگرش استقلالی و محوری علامه جعفری نسبت به این مساله 3- عدم توجه استاد مطهری به پرسش در ساحت اندیشهی اسلامی- ایرانی است.
زینب وطنی؛ حمیدرضا مستفید
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 115-149
چکیده
اطیب البیان فی تفسیرالقرآن تفسیری شیعی وبه زبان فارسی است نوشته آیت الله سیدعبدالحسین طیب متوفی تیرماه سال1370( هشتم محرم 141ه ق).هرچندازنظرمؤلف،برخی اخبارتفسیری مفید یقین نیست ونیز حجیت اخبار آحاددرغیراحکام از نظروی معلوم نیست؛بااین حال درجای جای این تفسیرروایات وارده ازائمه معصومین علیهم السلام به گونه ای گسترده به چشم می خوردو ...
بیشتر
اطیب البیان فی تفسیرالقرآن تفسیری شیعی وبه زبان فارسی است نوشته آیت الله سیدعبدالحسین طیب متوفی تیرماه سال1370( هشتم محرم 141ه ق).هرچندازنظرمؤلف،برخی اخبارتفسیری مفید یقین نیست ونیز حجیت اخبار آحاددرغیراحکام از نظروی معلوم نیست؛بااین حال درجای جای این تفسیرروایات وارده ازائمه معصومین علیهم السلام به گونه ای گسترده به چشم می خوردو مفسر ذیل بعضی آیات،شأن نزول و قصه های مربو ط به آن راذکر میکندواز بیان روایات نامعتبر پرهیز می نماید .وی در تفسیر آیات ظاهرالدلاله که شامل نصوص و ظواهر می باشند،به همان ظاهراکتفا میکندودربیان آیات غیرظاهر الدلاله وبرای دستیابی به بواطن آیات قران از بیانات خاندان نبوت و عصمت و طهارت بهره می برد وچنانچه درابتدای کتاب تفسیری خود ذکر می کند ،روایات وارده ازمعصومین رابه عنوان منبعی معتبر برای تفسیرخودقرارداده واز روایاتی که موافق باظاهرآیه هستند دربیان معنای واژگان یابیان مرادآیه ونیزدرتفسیروبخصوص طرح مباحث کلامی استنادمیکند.روایات تفسیری ظاهرأمتعارض باآیه ازنظرایشان شامل مصادیقی ازمفهوم آیه،حمل بر معنای باطنی (تأویل)، تقیید، تخصیص وتبیین آیه میباشند،بااین همه معتقدست که دربیشتر مواردروایات تفسیری ناظر به مصادیقی از مفهوم آیه می باشد و به روایات تفسیری به عنوان رافع ابهام ومبین متشابهات استناد می نماید و در مجموع آنچه از بررسی کتاب اطیب البیان به دست می آید اینست که مرحوم طیب را نمی توان در زمرة مفسرین روایی محض محسوب نمود. برخورد مفسرباروایات ورویکردهای خاص وی نسبت به روایات تفسیری وروایات کلامی موضوع موردبحث وبررسی دراین مقاله می باشد.