محمود هدایتافزا
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 1-22
چکیده
با تأمّل در آثار ملّاصدراى شیرازى درمىیابیم که مهمترین و یا حدّاقل مشهورترین برهان مثبتِ اصالت وجود، استدلال از طریق سببیّت وجود در تحقّق اشیاء (ماهیّات) است که در المشاعر، به صرف اختلاف در تقریر ـ و نه محتوا ـ دو دلیل نمایانده شده است. نیز برخى فضلاى معاصر، تقریرات ملّاهادى سبزوارى و مدرّس زنوزى از این برهان را، استدلال جدیدى انگاشتهاند، ...
بیشتر
با تأمّل در آثار ملّاصدراى شیرازى درمىیابیم که مهمترین و یا حدّاقل مشهورترین برهان مثبتِ اصالت وجود، استدلال از طریق سببیّت وجود در تحقّق اشیاء (ماهیّات) است که در المشاعر، به صرف اختلاف در تقریر ـ و نه محتوا ـ دو دلیل نمایانده شده است. نیز برخى فضلاى معاصر، تقریرات ملّاهادى سبزوارى و مدرّس زنوزى از این برهان را، استدلال جدیدى انگاشتهاند، در نتیجه تقریرات گونهگون از برهان واحدى، از روی بیتوجّهی به قواعد فلسفى ملحوظ در این تقریرات، محتواى مقدّمات و نحوۀ نتیجهگیرى از آنها؛ چهار برهان مستقل قلمداد شده است. مؤیّد دیگر این ادّعا، ایرادات مشابه اهل نظر بر این تقریرات است. در این طریق، نظریۀ انتساب ماهیّات به جاعل، تأکید بر مجعول بالذّات بودن ماهیّات بدون حیثیّت تقییدیّه و اشکال «مصادره به مطلوب» از حیث برخى مبادی تصوّرى؛ بیش از هر چیز مطمح نظر منتقدان بوده است. نوشتار پیش رو ابتدا هر یک از تقریرات برهان مزبور را، توضیح و پس از تبیین یکسانى محتواى این براهین از حیث مقدّمات، حدّ وسط و مفروضات اوّلیّه؛ نقدهاى اهل نظر را بر آن، مورد سنجش قرار داده است. نتیجه آنکه از میان ایرادات اهل نظر، اشکال «مصادره به مطلوب» از قوّت بیشترى برخوردار است.
رضا اکبری؛ سعید حسن زاده
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 23-46
چکیده
فیلسوفان مسلمان از جمله فارابی، اخوان الصفاء، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا برای آموزش فلسفه شرایطی ذکر کرده اند. این شرایط اخلاقی یا معرفتی است و شرایط معرفتی برخی ناظر به حالات طالب فلسفه در مسیر آموزش فلسفه است و برخی ناظر به علوم مقدماتی ای که قبل از فلسفه اولی باید بخواند. از ویژگی های مطرح شده، برخی اختصاص به یک نظام خاص فلسفی ...
بیشتر
فیلسوفان مسلمان از جمله فارابی، اخوان الصفاء، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا برای آموزش فلسفه شرایطی ذکر کرده اند. این شرایط اخلاقی یا معرفتی است و شرایط معرفتی برخی ناظر به حالات طالب فلسفه در مسیر آموزش فلسفه است و برخی ناظر به علوم مقدماتی ای که قبل از فلسفه اولی باید بخواند. از ویژگی های مطرح شده، برخی اختصاص به یک نظام خاص فلسفی دارد و برخی مربوط به همه فلسفه ها می شود. بعضی از این ویژگی ها ضروری و غیر قابل جایگزین است و برخی دیگر الزامی نیست. از جمله ویژگی های اخلاقی ضروری، دوری از شهوات، ریاست طلبی و ترک عادات نفسانی است، همچنین پایبندی به یک شریعت. از جمله ویژگی های ضروری که اختصاص به یک نظام فلسفی دارد، تقدم آموزش ریاضیات و طبیعیات بر الهیات است؛چرا که به عنوان مثال، برخی از مباحث فلسفه اولی مشائی، مبتنی بر مسائلی در ریاضیات و طبیعیات است. تقدم آموزش منطق از جمله ویژگی هایی است که برای هر فلسفه ای با روش برهانی، نیاز است، اما ضروری نمی باشد.
عباس عباسزاده؛ سمانه ارجمند منش
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 47-68
چکیده
در بحث جبر و اختیار، جبریون علم پیشین الهی را مستمسک خود قرار دادهاند. فلاسفه بر مبنای اصول اعتقادی خویش پاسخهایی بر این مسئله آوردهاند. در این میان ملاصدرااز فلاسفهای است که تحلیل نظریه وی میتواند در این مسیر راهگشا باشد. وی در موارد متعددی (وجود ذهنی، کیف، اتحاد عاقل و معقول) بحث علم را مطرح کرده است که از آن جمله طرح مبحث علم ...
بیشتر
در بحث جبر و اختیار، جبریون علم پیشین الهی را مستمسک خود قرار دادهاند. فلاسفه بر مبنای اصول اعتقادی خویش پاسخهایی بر این مسئله آوردهاند. در این میان ملاصدرااز فلاسفهای است که تحلیل نظریه وی میتواند در این مسیر راهگشا باشد. وی در موارد متعددی (وجود ذهنی، کیف، اتحاد عاقل و معقول) بحث علم را مطرح کرده است که از آن جمله طرح مبحث علم به عنوان صفت الهی است. ملاصدرا دشواری درک علم الهی را با به کارگیری از مبانی اختصاصی خود از جمله قاعدهی بسیط الحقیقه، حل میکند و علم واجب تعالی به ماسوا را علم اجمالی در عین کشف تفصیلی میداند. وی معتقد است خدا محصور در زمان نیست و در علم او هیچ جنبه امکانی وجود ندارد. ملاصدرا با اثبات اختیار برای انسان از طریق وحدت شخصی وجود میگوید علم و آگاهی خدا هر چند در سلسلهی اسباب صدور فعل از انسان قرار دارد ولی اقتضای علم او این است که فعل انسان با قدرت و اختیار او صورت گیرد و در نتیجه شبهه جبر از طریق علم پیشین الهی را به طور کلی نفی میکند. در این راستا پیروان مکتب ملاصدرا هر یک با بیانهای مختلف بر جامعیت این اندیشه تأکید نمودهاند.
عبدالرضا سلامی زواره؛ حسن سعیدی
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 69-90
چکیده
چکیده: توحید افعالی هم از نظر فهم علمی و هم به لحاظ عملی و هم به جهت تعارض ظاهری آن با اراده انسان مسئله ای چالشی است. اشاعره، آن را بر اراده انسان مقدم دانسته و قائل به جبر او در افعالش شدند و معتزله جانب اراده انسان را گرفته و قائل به تفویض شدند و تنها، امامیه، پیرو تفسیر بزرگان خود، اراده انسان را در کنار توحید افعالی و اراده الهی، به ...
بیشتر
چکیده: توحید افعالی هم از نظر فهم علمی و هم به لحاظ عملی و هم به جهت تعارض ظاهری آن با اراده انسان مسئله ای چالشی است. اشاعره، آن را بر اراده انسان مقدم دانسته و قائل به جبر او در افعالش شدند و معتزله جانب اراده انسان را گرفته و قائل به تفویض شدند و تنها، امامیه، پیرو تفسیر بزرگان خود، اراده انسان را در کنار توحید افعالی و اراده الهی، به صورت دیدگاه «امر بین امرین» پذیرفتند. دیدگاه فلاسفه و عرفا به دیدگاه امامیه نزدیک است اما عرفا در مبحث وحدت وجود عنایت خاصی به این مسئله، داشته و به تفسیری دقیق تر از آن چه دیگران بیان کرده اند اعتقاد دارند. یعنی اثبات اراده در انسان به عنوان تجلی صفت (یا اسم) الهی در او. هدف ما در این نوشتار که با روش تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای صورت می گیرد آن است که این توحید از منظر عرفانی که تابعی از مسأله وحدت وجود است با تکیه بر آیات و روایات تبیین گردد.
احمد عسگری
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 91-108
چکیده
آنچه در آیات متعدد قرآن در خصوص عیسی و مسیحیّت وارد شده همواره محل توجّه و موضوع بحث از جانب متکلّمان و مبلّغان مسیحی بوده است. در دوره اخیر برخی از متکلّمین مسیحی، برخلاف رویه متداوّل سنّتی که سعی در مجادله و تقابل داشت، در جهت تقریب منظر اسلام و مسیحیّت در خصوص عیسی تلاش کرده اند. در مساعی این متفکرین دو نکته حائز اهمیّت است، اوّل ...
بیشتر
آنچه در آیات متعدد قرآن در خصوص عیسی و مسیحیّت وارد شده همواره محل توجّه و موضوع بحث از جانب متکلّمان و مبلّغان مسیحی بوده است. در دوره اخیر برخی از متکلّمین مسیحی، برخلاف رویه متداوّل سنّتی که سعی در مجادله و تقابل داشت، در جهت تقریب منظر اسلام و مسیحیّت در خصوص عیسی تلاش کرده اند. در مساعی این متفکرین دو نکته حائز اهمیّت است، اوّل ادعای آنکه انتقادات قرآن در مواضعی که به شدّت و تندی میگراید نه متوجّه مسیحیّت رسمی بلکه ناظر بر برخی افهام و تعابیر خاصّ از مسیحیّت است؛ دوم آنکه سعیی وافر در پیش گرفته اند تا از عقیده مسیحیّت در خصوص تثلیث بر پایه تطبیق آن با بحث اسماء و صفات الهی در قرآن دفاع کنند، و براین اساس تقریب منظر اسلام و مسیحیّت را در این موضوع به انجام رسانند. علیرغم مساعی وافر این متفکران به نظر میرسد همچنان فرقی فارق مابین دو منظر وجود دارد. درحالی که در مسیحیّت "شخص" عیسی محوریت تامّ و منحصر به فرد در نجات دارد، در قرآن عیسی و محمّد همانند سایر پیامبران تنها هادی به سوی حقیقتند، حقیقتی که مستقل از آنهاست. لذا مسیحیّت قائل به الوهیّت عیسی است و قرآن منکر آن.
نعمت الله قربانی پطرودی؛ علی علم الهدی؛ محمد رضا ضمیری
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 109-128
چکیده
بحث وگفتگو پیرامون کلام الهی ازجهت انتساب به خداوندمتعال وتاثیرگسترده وعمیق آن درزندگی فردی واجتماعی متدینین، ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست.در این تحقیق، ویژگیهای کلام الهی از نظر اشاعره موردبررسی قرارگرفت.دراین نوشتار بعد از ذکرمقدمات، دیدگاه اشاعره درخصوص کلام الهی که معتقدند قائم به ذات،ازلی وقدیم،نفسی وغیرلفظی،واحد،متمایز ...
بیشتر
بحث وگفتگو پیرامون کلام الهی ازجهت انتساب به خداوندمتعال وتاثیرگسترده وعمیق آن درزندگی فردی واجتماعی متدینین، ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست.در این تحقیق، ویژگیهای کلام الهی از نظر اشاعره موردبررسی قرارگرفت.دراین نوشتار بعد از ذکرمقدمات، دیدگاه اشاعره درخصوص کلام الهی که معتقدند قائم به ذات،ازلی وقدیم،نفسی وغیرلفظی،واحد،متمایز از علم واراده،غیرقابل انتقال وغیرحال است وادله هر یک تبیین شد.آنها در ادله نقلی با استفاده از ظاهر ایات وروایات ودراستدلال عقلی غالبا با دوروش سبر وتقسیم وتمثیل به اثبات ادعای خود پرداختند. ودر بخش نقد نظریه ، مبانی وهمچنین مورد به مورد ادله آنها موردتحلیل و بررسی قرار گرفت واشکالات این نظریه ذکر شد. و به این جمع بندی رسید که نظریه اشاعره درمورد کلام الهی بطور پیوسته وابسته ومترتب بر هم می باشند.یعنی باصفت ذات پنداشتن کلام الهی به کلام قدیم واز آن به کلام نفسی ونهایتا به سایرویژگیها رسیدند.در نتیجه باابطال اولین مبناء سایر فروعات پیاپی باطل می شوند.علاوه بر این ادله عقلی ونقلی آنها بسیار ضعیف واثبات کننده ادعای آنها نمی باشند. از همه مهمتر اینکه نظریه کلام نفسی دارای پیامدهاولوازم کلامی مخالف با اصول پذیرفته شده مسلمانان همانند نفی وحیانی بودن کلام الهی دارد وموجب تنزل آن تا سرحد کلام بشری می شود.
حسین یزدی
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 129-148
چکیده
پس از طرح آزادی به صورت مساله بعد از قرون وسطی در مغرب زمین و اهمیت دادن به آن به عنوان یک ارزش مهم، نسبت دین و آزادی در اسلام مورد بررسی فلاسفه و اندیشمندان اسلامی قرار گرفت. در این مقاله به زیربنای مساله آزادی میان فرق مختلف فکری اسلامی پرداخته شده است و به صورت استدلالی فرقه امامیه به عنوان فرقه موجود و دارای زیربنای تفکر آزادی معرفی ...
بیشتر
پس از طرح آزادی به صورت مساله بعد از قرون وسطی در مغرب زمین و اهمیت دادن به آن به عنوان یک ارزش مهم، نسبت دین و آزادی در اسلام مورد بررسی فلاسفه و اندیشمندان اسلامی قرار گرفت. در این مقاله به زیربنای مساله آزادی میان فرق مختلف فکری اسلامی پرداخته شده است و به صورت استدلالی فرقه امامیه به عنوان فرقه موجود و دارای زیربنای تفکر آزادی معرفی گردیده است و ادله مختلف مکتب فکری اسلام در وجود داشتن حق طبیعی آزادی مورد بررسی قرار می گیرد.در این مقاله سعی نویسنده بر آن است تا با مطالعه تطبیقی، ضمن بررسی مشابهت دو مکتب فکری فلسفی اسلام و غرب بر حق طبیعی و ذاتی آزادی، به اختلاف نظر این دو مکتب در منشاء حیثیت ذاتی انسان بپردازد. منشا این حق ذاتی در غرب، امانیسم است و در اسلام عقل انسانی است که بوسیله آن قابلیت تعالی و تکامل وجود دارد و این همان است که خداوند در خلقت انسان از دمیدن روح خود به وی یاد کرده است و نکته مهم آنکه در دیدگاه اسلامی، آزادی جزئی از هندسه سعادت می باشد و مساله به صورت پازل و هندسه دیده شده است و اینگونه نیست که ارزشهای آزادی، عدالت، امنیت، ثروت و غیره به صورت مستقل و هم عرض دیده شوند. تفاوت نگاه اسلام و غرب در منشا حیثیت ذاتی به تفاوت دیدگاه در حدود و ثغور آزادی می انجامد. در نگاه غربی بر پایه مبنا بودن امانیسم حد و مرز آزادی، آزادی دیگران است. اما در نگاه تفکر اسلامی بر پایه مبنا بودن عقل برای حیثیت ذاتی، حد و مرز آزادی علاوه بر آزادی دیگران، مصالح فرد و اجتماع و خروج از مرز عقل نیز در نظر گرفته می شود. همچنین عوامل نگهداشت آزادی مورد مطالعه قرار می گیرد.