مجتبی قربانی همدانی
چکیده
غالب منطقدانان مسلمان، علم حصولی را با ملاک فکر به بدیهی و نظری تقسیم میکنند. هدف این پژوهش، بررسی مفیدبودن این تقسیم در منطق تصدیقات است. فایدة اصلی این تقسیم با غرض رسیدن به حقیقت در دانش منطق، نشاندادن نیاز به منطق در گذر از گزارههای بدیهی به گزارههای نظری است؛ اما در بدیهیات به دلیل یقینی بودنشان، نیازی به این دانش نیست. ...
بیشتر
غالب منطقدانان مسلمان، علم حصولی را با ملاک فکر به بدیهی و نظری تقسیم میکنند. هدف این پژوهش، بررسی مفیدبودن این تقسیم در منطق تصدیقات است. فایدة اصلی این تقسیم با غرض رسیدن به حقیقت در دانش منطق، نشاندادن نیاز به منطق در گذر از گزارههای بدیهی به گزارههای نظری است؛ اما در بدیهیات به دلیل یقینی بودنشان، نیازی به این دانش نیست. با تحلیل فکر و قضایای مختلف بدیهی به این نتیجه میرسیم که «بداهت» نمیتواند عامل یقینی بودن تصدیق باشد چراکه برخی بدیهیاتِ افرادِ دیگر از نظر ما کاذب است. یقینی بودن هرکدام از بدیهیات به عاملی غیر از بداهت آنها مربوط است. هرچند همة بدیهیاتِ ما برای خودمان یقینی است اما در سنجش افکار دیگران به عامل تصدیقِ شخصِ مقابل توجه نداریم و استدلال او را از حیث قواعد صوری و مادی استدلال، بررسی میکنیم. فکر در هیچ مبحثی در منطق بهجز تقسیم علم به بدیهی و نظری موردبحث واقع نشده و این شاهدی بر مفیدنبودن این تقسیم است. تقسیم جایگزین، با ملاک وجود یا عدم وجود استدلال، علم را به مبنایی و بنایی تقسیم میکند. بررسی صحت استدلال در تصدیقهای بنایی، در دانش منطق صورت میگیرد. منطق تصدیقات، علم خطایابی در استدلال است نه فکر.
غلامحسین عمادزاده
چکیده
ابنسینا موضوع نفس و مباحث آن را سرلوحة پیگیریهای فلسفی خود قرار داده و تبیینهای فلسفی او در این مباحث به شیوهای است که متفکران پس از او نتوانند بدون توجه به نظریات وی مسائل و مباحث نفس را بررسی کنند. یکی از موضوعهای که در این میدان به تفصیل به آن پرداخته قوای باطنی نفس است. یکی از قوای باطنی قوة واهمه است که وی از پیشتازان ...
بیشتر
ابنسینا موضوع نفس و مباحث آن را سرلوحة پیگیریهای فلسفی خود قرار داده و تبیینهای فلسفی او در این مباحث به شیوهای است که متفکران پس از او نتوانند بدون توجه به نظریات وی مسائل و مباحث نفس را بررسی کنند. یکی از موضوعهای که در این میدان به تفصیل به آن پرداخته قوای باطنی نفس است. یکی از قوای باطنی قوة واهمه است که وی از پیشتازان طرح این قوه در میان قواست. وی درکتابهایش مانند شفا و اشارات به آن پرداخته و کارکرد آن برای نفس و جایگاه آن را مشخص کرده است. نگارنده در این مقاله به جستاری در نظریات وی پرداخته وکارایی و ویژگیهای آن را بررسی کرده و به نتایجی در دیدگاه وی در احکام این قوه و قوای نازل آن رسیده و احکام واهمه در انسان و حیوان و مرز جدایی و تمایز فراوردههای آنرا در حیوانات و انسان تحلیل نموده است و داوری منطقی ابنسینا در محصولات این قوه، دروغ و باطل بودن بسیاری از احکام آن را در انسان مورد توجه قرارداده و ملاک داوریهای مختلف احکام این قوه را در سخنان ابنسینا آشکار کرده است.
محمدرضا ارشادی نیا
چکیده
اتحاد عاقل و معقول از مسائل محوری در حکمت متعالیه به شمار میآید. گرانیگاه اثبات و استنتاج از آن، مرهون توجه ژرف به روش و مبانی خاص حکمت متعالیه است. ادلة اثباتی آن دست کمی از خود آن، در فاصله گرفتن از فلسفة متعارف ندارد. در این مسیر، برخی نوپژوهان با ذهنیت اشتراک روشی و مبنایی آموزة اتحاد، در دیدگاه صدرایی با دیگر حکما، به خوانش آموزه ...
بیشتر
اتحاد عاقل و معقول از مسائل محوری در حکمت متعالیه به شمار میآید. گرانیگاه اثبات و استنتاج از آن، مرهون توجه ژرف به روش و مبانی خاص حکمت متعالیه است. ادلة اثباتی آن دست کمی از خود آن، در فاصله گرفتن از فلسفة متعارف ندارد. در این مسیر، برخی نوپژوهان با ذهنیت اشتراک روشی و مبنایی آموزة اتحاد، در دیدگاه صدرایی با دیگر حکما، به خوانش آموزه و ادلة آن پرداخته و به بهانه نقد، نتیجهای جز تولید شبهه به بار نیاوردهاند. حکیم سبزواری بر اساس مبانی ویژة صدرایی دلیلی بر مبنای مشاهدة عقول متکافئه به هنگام درک کلیات، بر آموزة اتحاد اقامه کرده که در آن نامی از انگاره «حقیقت و رقیقت» نبرده است. یکی از نوپژوهان سعی کرده به بهانة اعم بودن دلیل از ادعا، از زاویة ناکارآمدی کاربست حقیقت و رقیقت در اثبات آموزه، به جرح و خدش در این دلیل و به تبع آن آموزة اتحاد عاقل و معقول بپردازد. واکاوی ادعاها و بیان کیفیت تأثیر انگاره به فرض کاربست آن مورد پرس و جوی این نوشتار است. در این مسیر آشکار میشود که چگونه سطحپژوهی و سایر عوامل همسو سبب شده است، برخی پژوهشها از مسیر تحقیق بایسته خارج و به مسیر تولید شبهه دربارة عالیترین نظریهپردازیهای حکمت متعالیه رهسپار شوند.
حسن احمدی زاده
چکیده
عدم شراکت ممکنات در اوصاف وجودی و کمالی خداوند، با تحلیلهای مختلفی در عرفان نظری و فلسفة اسلامی همراه بوده است. حکمای مسلمان در بحث از یگانگی خداوند، مرادشان نفی شریک از خداوند به مثابه واجب بالذات است. از نظر ملاصدرا، شریک نداشتن خداوند بدین معنی است که اساساً فرض شریک هم برای او محال است. این حکم، سایر مفاهیم صادق بر خداوند را هم ...
بیشتر
عدم شراکت ممکنات در اوصاف وجودی و کمالی خداوند، با تحلیلهای مختلفی در عرفان نظری و فلسفة اسلامی همراه بوده است. حکمای مسلمان در بحث از یگانگی خداوند، مرادشان نفی شریک از خداوند به مثابه واجب بالذات است. از نظر ملاصدرا، شریک نداشتن خداوند بدین معنی است که اساساً فرض شریک هم برای او محال است. این حکم، سایر مفاهیم صادق بر خداوند را هم شامل میشود، مانند شیئیت و علم و قدرت. حکمای نوصدرایی تحلیلهای نسبتاً متفاوتی مطرح کردهاند که در این جستار تلاش خواهیم نمود به تبیین و ارزیابی سه تقریر نوصدرایی و میزان قرابت آنها به دیدگاه ملاصدرا توجه نماییم. زنوزی و آقا علی مدرس تلاش میکنند تا بر اساس تمایز وجود رابط و مستقل و عین ربط بودن رابط به واجب، و نیز تشابه به مالک و مملوک، نظر ملاصدرا را تحلیل نماید اما در تحلیل علامه طباطبائی، در مفاهیمی که بر خداوند و ممکنات به طور مشترک میتوان حمل نمود، خداوند از نظر خصوصیتِ مصداق، شریک و مثل ندارد.
سیدعلی شایگان؛ حسن سعیدی
چکیده
خشونت طلبی و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان و یا عدم توجه به تکثرگرایی عقیدتی و دینی، یکی از اتهاماتی است که از جانب بسیاری از مستشرقان همواره در طی تاریخ متوجه قرآن، پیامبر اسلام (ص) و مسلمانان بوده است. ظهور این اتهام دراندیشة مستشرقان در خصوص اهل کتاب بیشتر در موضوعاتی همچون جهاد و برخورد پیامبر (ص) با مخالفان خود در مدینه و سه ...
بیشتر
خشونت طلبی و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان و یا عدم توجه به تکثرگرایی عقیدتی و دینی، یکی از اتهاماتی است که از جانب بسیاری از مستشرقان همواره در طی تاریخ متوجه قرآن، پیامبر اسلام (ص) و مسلمانان بوده است. ظهور این اتهام دراندیشة مستشرقان در خصوص اهل کتاب بیشتر در موضوعاتی همچون جهاد و برخورد پیامبر (ص) با مخالفان خود در مدینه و سه طایفة یهودی «بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی القریظه» و یهودیان خیبر و فدک و به ویژه شدت مقابلة پیامبر (ص) با یهودیان «بنی قریظه» پس از بعثت نبی مکرم اسلام ارزیابی میشود. برخی از خاورشناسان اهداف این جنگهای پیامبر (ص) را مادی دانسته و موضوعاتی همچون کشورگشایی و سلطهگری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی غارتهای بدوی را در این اهداف مطرح ساختهاند. در واقع بسیاری از اسلام پژوهان غربی ضمن تعریف مفهوم جهاد در اسلام و تُهی عنوان نمودن این مفهوم از انگیزههای الهی، درک این مفهوم را برای غیرمسلمانان دشوار دانسته و آیات قرآن و رفتارهای پیامبر (ص) را در موقعیتهای زمانی مختلف متناقض و به دور از منطق عقلایی و متأثراز ضعف و قدرت مسلمانان در ادوار مختلف و عامل گسترش خشونت ارزیابی میکنند.
این اتهام مستشرقان که اسلام و پیامبر (ص) را عامل گسترش خشونت و نابردبار در مقابل دگر اندیشان معرفی میکند با فلسفة بعثت پیامبران الهی هم خوانی ندارد چرا که رسالت انبیاء مشخص نمودن حقوق انسانها و برپایی عدل، قسط و صلحی پایدار در میان آنهاست. اصل اولیه در اسلام رعایت حقوق همة انسانها و برقراری ارتباط با همگان مبتنی بر صلح و زندگی مسالمتآمیز است. جهاد نیز در اسلام همواره موضوعی دفاعی بوده و همة جنگهای پیامبر (ص) در صدر اسلام نیز برای دفاع از کیان اسلام و مسلمانان صورت گرفته است. بررسی سیر تشریعی جهاد در اسلام گویای رابطهای منطقی در سیرة رسول گرامیاسلام متناسب با تعامل یا تقابل یهودیان و مسیحیان با اسلام و مسلمانان است. آنچه مسلم است رسول خدا در ابتدای ورود به مدینه با طوایف یهودی ساکن در مدینه پیمان همزیستی مسالمت آمیز امضاء نمودند و حقوق مادی و معنوی آنان را محترم شمردند و از آنها درخواست کردند که از هرگونه همکاری با دشمنان مسلمانان اجتناب ورزند اما متأسفانه هر سه طایفة یهودی یکی پس از دیگری پیمان شکستند و به مسلمانها خیانت کردند و لذا اخراج دو طایفة یهودی «بنی قینقاع» و «بنی نضیر» از مدینه اقدامیمتناسب با خیانت آنها بود و اما آنچه برخی از منابع تاریخی و به تبع آنها مستشرقان در خصوص «بنی قریظه» و کشتارِ جمعیِ اسیرانِ ذکور آنها و متهم کردن پیامبر (ص) به افراط در خشونت گزارش شده علاوه بر عدم تطابق با سیرة مسلم رسول خدا(ص) و علی(ع) و فروعات فقهی و موافقت با مجازات پیمان شکنان در تورات منتخب در بین یهودیان با گزارش آیة 26 از سورة احزاب در خصوص داستان بنی قریظه نیز سازگار نیست.
محمدحسین فاریاب
چکیده
مسئلۀ تبعیت یا عدم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد از مسائل بین رشتهای میان کلام و فقه است. در این باره، اندیشوران شیعه با اشاعره ـ که بر عدم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد پافشاری میکنند ـ اختلاف نظر دارند، از سوی دیگر خود نیز، یکسان نمیاندیشند. برخی بر تبعیت مطلق احکام از مصالح و مفاسد تأکید دارند و برخی نیز تبعیت نسبی احکام از مصالح ...
بیشتر
مسئلۀ تبعیت یا عدم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد از مسائل بین رشتهای میان کلام و فقه است. در این باره، اندیشوران شیعه با اشاعره ـ که بر عدم تبعیت احکام از مصالح و مفاسد پافشاری میکنند ـ اختلاف نظر دارند، از سوی دیگر خود نیز، یکسان نمیاندیشند. برخی بر تبعیت مطلق احکام از مصالح و مفاسد تأکید دارند و برخی نیز تبعیت نسبی احکام از مصالح و مفاسد را باور دارند. آنچه این نوشتار در پی آنهاست، در پی نشاندادن تأثیر مبانی کلامی در حل این مسئله است. به نظر میرسد برای حل این مسئله باید تکلیف خود را با چهار مبنای مهم کلامی و عقلی روشن کنیم: حسن و قبح ذاتی یا شرعی؛ عدل الهی، هدفمندی خداوند در افعال و استحالة ترجیح بلامرجح. نویسنده با نشان دادن چگونگی تأثیر این مبانی در حل این مسئله، در نهایت نظریۀ تبعیت مطلق احکام از مصالح و مفاسد را برگزیده است.
دکتر سید احمد هاشمی علی آبادی؛ محمد جواد حسن زاده مشکانی
چکیده
شناسایی اصطلاح عبادت در نظام علمی واژه شناسان سابقهای دیرینه دارد. فرقة وهابیت با تئوری اشتباه در فهم معنای آن، حکم به تکفیر مسلمانان کرده است. در مقابل؛ آیتالله سبحانی در اکثر تألیفاتش عبادت را به گونهای دیگر تحلیل کرده است که به حقیقت شرع نزدیکتر است. «تبیین تعاریف آیتالله سبحانی از عبادت اصطلاحی و نقد و بررسی ...
بیشتر
شناسایی اصطلاح عبادت در نظام علمی واژه شناسان سابقهای دیرینه دارد. فرقة وهابیت با تئوری اشتباه در فهم معنای آن، حکم به تکفیر مسلمانان کرده است. در مقابل؛ آیتالله سبحانی در اکثر تألیفاتش عبادت را به گونهای دیگر تحلیل کرده است که به حقیقت شرع نزدیکتر است. «تبیین تعاریف آیتالله سبحانی از عبادت اصطلاحی و نقد و بررسی آنها» مسئلة اصلی این مقاله است.
ایشان برای عبادت دو رکن درونی و بیرونی برشمرده است. رکن درونی، خضوع و تذلل از سوی عابد است و رکن بیرونی خود، در چهار گروه دستهبندی میشود. در گروه اول، «الوهیت» رکن است و عبادت به معنای خضوع در برابر اله است. در تعریف دوم، «ربوبیت» رکن است و عبادت به معنای خضوع در برابر موجودی است که خاضع، باور به مدیر و رب بودن او دارد. رکن در تعریف سوم «مستقل بودن» و در چهارم «تفویض» است. عبادت در تبیین سوم، به خضوع در برابر خالق و موجود مستقل تعریف شده و در چهارم، به معنای خضوع در برابر موجودی غیر از خدا همچون بتها، ستارگان، فرشتگان، انبیاء و اولیاء است که امور عالم به آنها تفویض شده است. تعریف نویسنده از عبادت، «اظهار تذلل و انقیاد در پیشگاه رب» میباشد که افزون بر جامع بودن، اشکالات تعریف آیتالله سبحانی را نیز ندارد. روش مقاله مبتنی بر استقراء کتابخانهای در آثار آیتالله سبحانی با روش توصیف و تحلیل مفهومی است.