غلامحسین ابراهیمی دینانی
دوره 11، شماره 4 ، دی 1390
چکیده
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه مؤسس فلسفة اسلامی، ابو نصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارندة این مقاله میکوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستندة ...
بیشتر
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه مؤسس فلسفة اسلامی، ابو نصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارندة این مقاله میکوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستندة وحی، گیرندة وحی، واسطه در ارسال وحی و ماهیت وحی را طی چهار بخش مستقل مورد بررسی قرار دهد که براین اساس موجود اول در نظام صدوری موجودات، فرستندة وحی و مراتب متخیله و عاقله در نفس نبی گیرندة وحی به شمار می روند. در همین راستا عقل فعال در روند ارسال وحی نقش واسطه را بر عهده دارد که حقایق کلی را به نفس نبی انتقال میدهد. بدین ترتیب تبیین معقول فارابی از ماهیت وحی در نظام فلسفی وی روشن میشود.
سیدمحمدعلی دیباجی؛ محمدتقی جان محمدی
دوره 8، شماره 4 ، دی 1387
چکیده
جایگاه عقل فعال در فلسفۀ مشاء مسئلهای بغرنج است. یکی از مطالبی که در بارۀ آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداختهاند. ابنسینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نمایندۀ مشاء در حکمت اسلامی معرفی کردهاند و خود وی این مسئله را رد میکند- در بارۀ عقل ...
بیشتر
جایگاه عقل فعال در فلسفۀ مشاء مسئلهای بغرنج است. یکی از مطالبی که در بارۀ آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداختهاند. ابنسینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نمایندۀ مشاء در حکمت اسلامی معرفی کردهاند و خود وی این مسئله را رد میکند- در بارۀ عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفۀ خود او متفاوت با دیدگاه شارحانی چون اسکندر افرودیسی و تامستیوس است. توماس آکوئیناس، فیلسوف و الهیدان مسیحی، که در نقاط مهمی از اندیشۀ فلسفی-کلامی خویش متأثر از ابنسیناست، در این مسئله به تبع از موضع مسیحی- ارسطویی خود با برخی از مسائل مربوط به عقل فعال سینوی به مخالفت پرداخته است. پرسشی که در این مقاله مطرح میشود این است که آیا مخالفت وی از موضع هستیشناختی است یا معرفتشناختی؟ پاسخی که این مقاله داده میشود عبارت از آن است که آکوئیناس با اعتماد فلسفی به ارسطو به مخالفت هستیشناختی با عقل فعال سینوی پرداخته و از نظر معرفتشناسی نیز نتوانسته است با گسترۀ معنای عقل فعال ابنسینا کاملاً همراه شود.
محمد ذبیحی؛ حمیدرضا خادمی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1386
چکیده
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن ...
بیشتر
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن است با نشان دادن جایگاه محوری خیال در نظام فلسفی ابنسینا، نخست با تبیین جایگاه خیال در بین حواس باطنی و چیستی و هستی آن به تبیین کارکرد خیال در مسائلی نظیر وحی، معجزه، حدوث اشیا و نقش معرفتشناختی آن در حوزة ادراک بپردازد و در نهایت جایگاه معادشناختی خیال را در ارتباط با نظریة تکامل که اثبات یا انکار عالم مثال مبتنی بر آن است بررسی کند.
محمد ذبیحی؛ حمیدرضا خادمی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1386
چکیده
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن ...
بیشتر
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن است با نشان دادن جایگاه محوری خیال در نظام فلسفی ابنسینا، نخست با تبیین جایگاه خیال در بین حواس باطنی و چیستی و هستی آن به تبیین کارکرد خیال در مسائلی نظیر وحی، معجزه، حدوث اشیا و نقش معرفتشناختی آن در حوزة ادراک بپردازد و در نهایت جایگاه معادشناختی خیال را در ارتباط با نظریة تکامل که اثبات یا انکار عالم مثال مبتنی بر آن است بررسی کند.