در این مقاله، ابتدا در بحث از مدلهای گوناگون در تبیین انسانمحورانة وحی که بهویژه در آثار خاورشناسان مطرح شده به هفت مدل اشاره شده است. نویسنده درصدد است نشان دهد که بنیاد مشترک در همة این تبیینها نوعی از رویکرد سلبی در الهیات در دورة جدید است. بر اساس این رویکرد، خداوند موجودی بهکلی متعالی از انسان و جهان است و در کار تاریخ و طبیعت دخالتی ندارد. در این صورت، وحی نیز که عبارت از رابطهای خاص میان خدا و انسان است توجیهی الهی نخواهد داشت و تبیینی انسانمحورانه جای آن را خواهد گرفت. در این مقاله، همچنین رابطة خداباوری سلبی و تبیین انسانمحورانة وحی با توجه به برخی از آیات قرآن بررسی شده است؛ سپس به ادعای اصلی این مقاله یعنی پیوند تبیینهای انسانمحورانه از وحی با نوعی از نگرش سلبی در الهیات دورة جدید پرداخته شده و سرانجام نشان داده شده است که اعتدال میان تشبیه و تنزیه در معارف اسلامی به چنین نتایجی منجر نمیشود.