جاودانگی مبحثی است که پیشینهای به اندازة تاریخ زندگی بشر دارد. عطار از جمله کسانی است که در آثار خود دربارة این اندیشة بنیادی زندگی بشر اظهار نظر کرده است. او جلوههای چندی برای جاودانگی قائل است. از جمله: ماندن در یادها وخاطرهها، توالد نسل و...، ولی مهم-ترین نمود جاودانگی را فانی شدن در خدا و باقی شدن به او میداند. عطار مانند بیشتر عارفان اسلامی، انسان را دارای دو بعد روح و جسم میداند و معتقد است که آن چیزی که ارزش دارد روح است نه جسم. پس باید روح و جان را در این عالم تصفیه کرد؛ ولی با این اوصاف به نظر میرسد که در برخی از آثار خود (همانطور که در متن هم آمده است) معتقد به معاد جسمانی و روحانی هر دوست. همچنین طبق اعتقاد دینی خود به جهان بعد از این جهان و برپا شدن محکمة عدل الهی در آن جهان معتقد است که آن را در قالب مباحثی مانند: بهشت، جهنم، برزخ، پل صراط و... عنوان میکند. عطار همچنین تناسخ را منکر است و میگوید هر انسانی که به این عالم آمد یک بار بیشتر فرصت زیست و زنــدگی نــدارد و دیـگر به هیـچ عنـوان و تحـت هیـچ قـالبی به ایـن جهان برنمیگردد