واژة هرمنوتیک را در لغت به معنای علم تفسیر و تأویل مطرح کردهاند. این واژه به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی تقسیم شده، همچنین اصطلاح هرمنوتیک در یک تقسیم دیگر با دو گرایش مفسر محور و مؤلف محور مطرح شده است. شایان ذکر است که در این حوزه چند مسئلة قابل توجه وجود دارد: آیا میتوان بین قرآن و هرمنوتیک رابطهای برقرار کرد؟ آیا این رابطة معرفت روش جدیدی به ما میدهد؟ آیا میتوان به تفسیر صحیح قرآن بدون دخالت پیشفرضها نایل شد؟ مقــالة حاضـر، درصـدد اسـت ضمـن بیـان امـکان رابـطة قـرآن و هرمنـوتیـک، درستترین شیوة هرمنوتیکی را در ارتباط با تفسیر و تأویل قرآنی دریابد. روشن است که به کارگیری هرمنوتیک فلسفی، چون منجر به دیدگاه قرائتهای مختلف و اعتقاد به تأثیر پیشفرضها به نحو افراطی و در نهایت نسبیگرایی میشود، در تفسیر قرآن جایز نیست؛ اما هرمنوتیک روشی و شیوة مؤلف محوری و متن محوری درستترین راه در تفسیر قرآن کریم است و ما را به فهم صحیح رهنمون میسازد. البته این امر التزام به یک سری قواعد تفسیری و تأویلی در این راه را میطلبد.