به باور اکثر شارحان، استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین که مشتمل بر بندهای 243 تا 315 پژوهشهای فلسفی است، نشان میدهد که گویندة این زبان، به هیچ شیوهای نمیتواند تمایزی را میان «درست به نظر رسیدن» و «درست بودن» برقرار کند؛ یعنی هیچکس دیگری جز گویندة زبان خصوصی نمیتواند آن را بفهمد و هیچ چیزی، نمیتواند واژة چنین زبانی فرض شود تا به چیزی ارجاع دهد. اما بر پایة تفسیر کریپکی، «استدلال واقعی زبان خصوصی»، بهجای بندهای 243 تا 315، در حقیقت، در بندهای 143 تا 242 و نتیجة این استدلال نیز در بند 202 مطرح میشود. طبق تفسیر کریپکی، ویتگنشتاین تناقض شکاکانهای را در مورد مسئلة «پیروی از قاعده» مطرح میکند و یک راهحل شکاکانه هم به شکل هیومی آن به مسئلة شکاکانهاش میدهد و استدلال علیه امکان زبان خصوصی، در واقع نتیجه و پیامد همین راهحل شکاکانه است. تفسیر کریپکی مورد نقدهای فراوانی قرار گرفته است. از نظر ناقدان، دیدگاه کریپکی، افزون بر آنکه با واقعیات تاریخی مربوط به تکون و تکمیل متن پژوهشها چندان سازگار نیست، از جهت تفسیری که از شکاکیت ویتگنشتاین و مقایسة او با هیوم ارائه میکند و نیز رویکرد جامعهشناختیای که در تحلیل مواضع ویتگنشتاین اتخاذ میکند، نادرست است.