مکان فضایی است که جسم در آن قرار می-گیرد و خلاء حالتی است که این فضا از هر گونه مادة فیزیکی خالی میشود. امروزه این دو مفهوم تقریباً بدیهی انگاشته میشوند، اگرچه در دانش جدید نیز این همانی قطعی میان دو مفهوم مکان و فضا وجود ندارد، اولی به جسم برمیگردد و دومی به محیط آن. به طور کلی دو تلقی از مکان وجود داشته است مکان به عنوان سطح خارجی جسم و مکان به عنوان ابعاد سه گانة فضایی که جسم در آن واقع میشود. ارسطو مکان را سطح داخلی جسم حاوی و یا سطح خارجی جسم محوی دانسته است. ابنسینا درصدد اثبات این نظر است که مکان هیولا، صورت بعد یا خلاء نیست؛ بنابراین نهایت سطح یاد شده است. او برای تثبیت این مفهوم، با انواع دلایل به رد خلاء اقدام میکند. ابوالبرکات بغدادی میگوید که به همان دلایلی که مکان میتواند سطح باشد حجم نیز میتواند باشد، بنابراین مکان همه حجمی است که جسم درآن واقع میشود. به نظر میرسد در این میان ابن-سینا و ابوالبرکات هر یک نمایندة یکی از دو تلقی از مکان هستند در مورد خلاء نیز که ابنسینا آن را ناممکن میشمارد ابوالبرکات به تفصیل نظر او را رد میکند و درصدد اثبات امکان خلاء است.