اهمیت و کارکرد معرفتی خاص قوة خیال در بحث استنتاج استعلایی نقد عقل محض به عنوان واسطة حس و فاهمه مورد تأکید قرار میگیرد. کانت، برخلاف دکارت، نقش معرفتی ایجابی برای قوة خیال قائل است. خیال یکی از قوای اصلی در فرایند تألیفهای سهگانة استعلایی است. تألیف بازسازی کاملاً بر عهدة قوة خیال است. در تألیف بازشناسی، که با مشارکت خیال و فاهمه محقق میشود، معلوم میشود که کانت فقط علم حصولی را به رسمیت میشناسد. با این حال، پرسش از آگاهانه یا ناآگاهانه بدون تألیفها پرسشی است که کانت نمیتواند براساس علم حصولی پاسخ قابل قبولی به آن ارائه دهد. در انتهای مقاله با توجه به نظر ملاصدرا دربارة خیال و علم، آراء کانت دربارة قوة خیال و فرایند تألیف مورد ارزیابی مقایسهای قرار میگیرد.