چیستی معنا در منظر ابن‌عربی و علامه طباطبایی

نویسنده

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

ابن‌عربی(638-560 ق) که به وجودشناسی معنا اهتمام دارد، معنا را حقیقتی خارجی و کلی می‌داند که در مراتب معنایی یک واژة مشترک است. هر واژه مراتبی از معنا دارد که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق می‌کند. در این نوشتار نظر عارف در مباحثی همچون فرایند شکل‌گیری معنا، تعیین واضع اصلی لفظ و معنا، ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنا، نسبت معنا و علم خدا، عینی بودن لفظ و معنا بررسی می‌شود. علامه طباطبایی (1360-1281) در پیروی از ابن‌عربی به نظریة روح معنا نظر می‌دهد و افزون بر آن نظریة فایده‌انگاری معنا را مطرح می‌کند. در این مقاله نظر علامه در مباحثی همچون فرایند شکل‌گیری معنا، زبان قرآن و نسبت آن با زبان بشری، تأثیر غایات در حقیقی بودن معنا در مصادیق فرامادی و برخی مسائل دیگر مطرح می‌شود. در مباحث مطرح شده، کوشیده‌ایم آراء ابن‌عربی و علامه در باب معنا را مقایسه کنیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی آراء ابن‌عربی و علامه طباطبایی و مقایسة آنهاست و هدف فرعی آن، طرح مسائل و نکات جدید در این باب و نظرورزی فلسفی و تحلیلی در آنهاست. روش ما در این مقاله، روش عقلی است.

کلیدواژه‌ها