1
دانشجوی دکتری دین پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
2
دانشجوی دکتری دین پژوهی و پژوهشگر پژوهشگاه جامعـة المصطفی
3
عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
جان مایۀ نظریة قبض و بسط تئوریک شریعت، «صامت دانستن متن» و فاهمه محوری در امر تفسیر است و ستون اصلی تز صامت بودن متن نیز بر «مصرفکننده مطلق بودن معرفت دینی» استوار است. سروش در باب اینکه «معنای متن از کجاست؟» نگرش مخاطب محوری داشته و همچون گادامر و دریدا معتقد است معنای متن همان فهم مخاطب و مفسر یا ظهوری است که در جریان پرسش و پاسخ، برای خوانندگان و مخاطبان حاصل میشود و البته وابسته به آنهاست. این سخن مشکلات زیادی از جمله نسبیگرایی، نقض غرض در ارسال رسل و انزال کتب، نفی امکان حصول معرفت و ... را در پیخواهد داشت. این مقاله با نگاهی به مباحث هرمنوتیک، این عنصرکلیدی یعنی «صامت بودن متن دینی» که بنیان و اساس تئوری قبض و بسط است مورد تبیین و بررسی قرار داده است.