بحث از نظام پاداش و جزای الهی در جهان آخرت و کمیت و کیفیت عقوبت اُخروی، به-ویژه مسئلة جاودانگی جهنم و خُلود عذاب اُخروی، از مباحث مهم در کلام، فلسفه و عرفان بوده است. ابنعربی بهعنوان اندیشمندی برجسته در ساحت عرفان نظری، نخستین کسی است که برخلاف متشرعان و عامة اهل دیانت، در رویکردی ویژه و استثنایی، ضمن قائلشدن به ناپایداری و محدودیت عذاب الهی، «جهنم» و کیفر اُخروی را امری نسبی و دارای مفهومی متغیر میداند. وی در نظریهپردازی عرفانی خود بهمدد تأویل و با بهرهگیری از تمثیل، ضمن اثبات نسبیبودن معنای دوزخ و عذاب، با رویکردی عاطفی و انساندوستانه درصدد نشاندادن ناچیزبودن اعمال انسان در برابر رحمت بیکران الهی است. ابنعربی، با بازگرداندن معنای «عذاب» به ریشة لغوی «عذب»- بهمعنای گوارا و دلنشین- معتقد است نحوة پذیرش عذاب اُخروی را از سوی گروههای مختلف اهل دوزخ، با توجه با استعدادها و قابلیتهای متفاوت آنها، عذاب را برای آنها در اشکال و کیفیات متنوع، به امری گوارا و دلپذیر تبدیل میگرداند. «تناسب کیفر اُخروی با عمل دنیوی»، «امکان خُلف وعید از جانب خدا در روز قیامت» و «عَرَضیبودن عمل انسان در برابر جوهریبودن فطرت الهی در وی» از جمله دلایل ابنعربی برای اثبات دیدگاه خود در خصوص ابدینبودن عذاب اُخروی است.