یکی از مباحث اساسی و مهم در حوزة مباحث اعتقادی و بحثهای کلامی، چگونگی بیان و استدلال بر اینگونه مسائل است و اینکه روششناسی مباحث کلامی چگونه باید باشد. در مجموع میتوان گفت که روش بررسی یا عقلی است یا نقلی یا هر دو. در روششناسی عقلی تأکید بر استدلالهای عقلی است یا روش عقلی با بهرهگیری از متون دینی است. روش نقلی میتواند با تکیه بر ظواهر و بیتوجهی کامل به استدلالهای عقلی و منطقی و برهانی باشد و نیز میتواند راه میانهای بین توجه به نقل و بها دادن به عقل باشد. هر مکتب کلامی یک شیوه و روش استدلالی را برمیگزیند؛ در این بین روش و شیوة بررسی مسائل اعتقادی در دیدگاه مکتب کلامی امامیه، معتزله و اشاعره، با تحقیقات نسبتاً وافی در خصوص آنها و انتشار آثار، روشن و آشکار است، اما روش کلامی مکتب ماتریدیه کمتر به بحث گذاشته شده و در هالهای از ابهام است. در این مقاله با روش کتابخانهای و شیوة توصیفی و تحلیلی به بررسی روششناسی مکتب کلامی ماتریدیه و بازشناسی زوایای مهم این مسئله پرداخته شده و پرسشها و ابهامات متعددی در این خصوص پاسخ داده شده است و آشکار شده که روش ماتریدیه، حد میانهای بین عقل و نقل است .