بشر از بدو پیدایش خود همواره با مسئلة علیت دستبهگریبان بوده است، چرا که این موجود متفکر و اندیشمند در بارة هر چیزی به فکر فرو میرفت و در پی یافتن منشأ پیدایش و اصل آن برمیآمد و همین امر سبب شد که او روز به روز در وادی علم و دانش و زندگی در کرة خاکی پیشرفت کند. اولین فیلسوف باستانی که به تفصیل به بحث علل میپردازد ارسطوست. وی نظریة علیت و علل اربعه را به صورت یک بحث مشخص و مجزای فلسفی مطرح کرد که کاربرد آن نه تنها در مابعدالطبیعه، بلکه در باب برهان منطق و حرکت طبیعت، محرز بود. توماس آکوئینی که از شارحان ارسطو محسوب میشود نگاه متفاوتی به نظریة علیت دارد و در آثار کلامی خود علیت ارسطویی را به گونهای دیگر تبیین میکند، اگرچه میکوشد در شروحش بر آثار ارسطو به تفاوت دیدگاه خود اشارهای نکند، ولی در آراء کلامی به ارسطو پایبند نمیماند و بر اساس نگاه مسیحی علیت را تفسیر میکند.