محمد عباس زاده جهرمی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 101-120
چکیده
مختصات نبی به آن دسته از ویژگیهای نبی اطلاق میشود که او را از دیگر انسانها جدا میکند و آنها را میتوان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسانشناسی این مختصات نبی به روش کتابخانهای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابنسینا و ملاصدرا بر وجود قوة قدسیة نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام ...
بیشتر
مختصات نبی به آن دسته از ویژگیهای نبی اطلاق میشود که او را از دیگر انسانها جدا میکند و آنها را میتوان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسانشناسی این مختصات نبی به روش کتابخانهای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابنسینا و ملاصدرا بر وجود قوة قدسیة نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام پژوهش، ابتدا ویژگی قوة قدسیه و رابطة آن با قوة حدس و عقل فعال –که در نگرش فلاسفه نقش ویژهای در مختصات دارد- توضیح داده خواهد شد. در ادامه به نقش این قوه در دریافت وحی پرداخته خواهد شد و به کمک جایگاه این قوة نظریه رؤیای رسولانه بررسی و نقد خواهد شد. در قسمت بعد، نقش این قوه در خاصة دیگر نبی یعنی عصمت تبیین خواهد شد. در پایان رابطة این قوه با معجزه بررسی خواهد شد. از این منظر میتوان افقی جدید بر تفاوت سحر و معجزه گشود.
غلامحسین ابراهیمی دینانی
دوره 11، شماره 4 ، دی 1390
چکیده
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه مؤسس فلسفة اسلامی، ابو نصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارندة این مقاله میکوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستندة ...
بیشتر
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه مؤسس فلسفة اسلامی، ابو نصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارندة این مقاله میکوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستندة وحی، گیرندة وحی، واسطه در ارسال وحی و ماهیت وحی را طی چهار بخش مستقل مورد بررسی قرار دهد که براین اساس موجود اول در نظام صدوری موجودات، فرستندة وحی و مراتب متخیله و عاقله در نفس نبی گیرندة وحی به شمار می روند. در همین راستا عقل فعال در روند ارسال وحی نقش واسطه را بر عهده دارد که حقایق کلی را به نفس نبی انتقال میدهد. بدین ترتیب تبیین معقول فارابی از ماهیت وحی در نظام فلسفی وی روشن میشود.
محسن عمیق
دوره 10، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
وحی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه متفکران بهویژه دانشمندان اسلامی بوده است و آنها به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختهاند. صدرالمتألهین نیز در آثار خود به تحلیل وبررسی وحی پرداخته است. آنچه این مقاله در پی شناسایی آن است اینکه ملاصدرا تحلیل عقلی از وحی ارائه کرده و رویکرد غیر زبانی نسبت به وحی دارد، اما در عین حال رویکرد زبانی ...
بیشتر
وحی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه متفکران بهویژه دانشمندان اسلامی بوده است و آنها به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختهاند. صدرالمتألهین نیز در آثار خود به تحلیل وبررسی وحی پرداخته است. آنچه این مقاله در پی شناسایی آن است اینکه ملاصدرا تحلیل عقلی از وحی ارائه کرده و رویکرد غیر زبانی نسبت به وحی دارد، اما در عین حال رویکرد زبانی وحی را نیز اتخاذ میکند و این رویهای است که صدرالمتألهین در جمع بین نظرات همواره داشته است ودر این مورد نیز سعی وافر در جمع بین نظرات فلاسفه ومتکلمان دارد. شناسایی نظرات وی در حقیقت وحی و گستره آن ونظرگاه ایشان در بارة کلام الهی و بیان نقاط ضعف وقوت نظریات این حکیم متاله،ما را در چگونگی تشکیکی که وی در کلام الهی بیان داشته است بیشتر آشنا می کند.
حامد شیوا
دوره 8، شماره 4 ، دی 1387
چکیده
در این مقاله، ابتدا در بحث از مدلهای گوناگون در تبیین انسانمحورانة وحی که بهویژه در آثار خاورشناسان مطرح شده به هفت مدل اشاره شده است. نویسنده درصدد است نشان دهد که بنیاد مشترک در همة این تبیینها نوعی از رویکرد سلبی در الهیات در دورة جدید است. بر اساس این رویکرد، خداوند موجودی بهکلی متعالی از انسان و جهان است و در کار تاریخ و ...
بیشتر
در این مقاله، ابتدا در بحث از مدلهای گوناگون در تبیین انسانمحورانة وحی که بهویژه در آثار خاورشناسان مطرح شده به هفت مدل اشاره شده است. نویسنده درصدد است نشان دهد که بنیاد مشترک در همة این تبیینها نوعی از رویکرد سلبی در الهیات در دورة جدید است. بر اساس این رویکرد، خداوند موجودی بهکلی متعالی از انسان و جهان است و در کار تاریخ و طبیعت دخالتی ندارد. در این صورت، وحی نیز که عبارت از رابطهای خاص میان خدا و انسان است توجیهی الهی نخواهد داشت و تبیینی انسانمحورانه جای آن را خواهد گرفت. در این مقاله، همچنین رابطة خداباوری سلبی و تبیین انسانمحورانة وحی با توجه به برخی از آیات قرآن بررسی شده است؛ سپس به ادعای اصلی این مقاله یعنی پیوند تبیینهای انسانمحورانه از وحی با نوعی از نگرش سلبی در الهیات دورة جدید پرداخته شده و سرانجام نشان داده شده است که اعتدال میان تشبیه و تنزیه در معارف اسلامی به چنین نتایجی منجر نمیشود.
رضا اکبریان؛ حسن مرادی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1387
چکیده
از منظر حکمای مشاء، قوة خیال، حالّ در روح بخاری است که امری مادی اما لطیف میباشد و به تبع، صور خیالی نیز امری مادی و منطبع در قسمتی از مغز هستند. سهروردی به خاطر وجود صور خیالی عظیم و با توجه به محال بودن انطباع کبیر در صغیر، این امر را نادرست میدانست و جایگاه صور خیالی را عالم مُثل مُعَلقه میداند، عالمی که بالاتر از عالم ماده و پایینتر ...
بیشتر
از منظر حکمای مشاء، قوة خیال، حالّ در روح بخاری است که امری مادی اما لطیف میباشد و به تبع، صور خیالی نیز امری مادی و منطبع در قسمتی از مغز هستند. سهروردی به خاطر وجود صور خیالی عظیم و با توجه به محال بودن انطباع کبیر در صغیر، این امر را نادرست میدانست و جایگاه صور خیالی را عالم مُثل مُعَلقه میداند، عالمی که بالاتر از عالم ماده و پایینتر از عالم عقول و مُثل افلاطونی است؛ اما از نظر او نیز قوة خیال، امری مادی و فقط مظهر (و نه محل) آن صور است و نور مدبر بر اثر اشراق بر آن میتواند صور مذکور را در همان عالم مثل معلقه ببیند. در عرفان نظری، عالم مُثل مُعَلقه را مثال منفصل یا مطلق و سایة آن را در موجودات مادی، مثال متصل یا مقید مینامند. ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه، نظریة حرکت جوهری و اتحاد علم و عالم و معلوم، برای اولین بار دلایلی برای تجرد قوای ادراکی و از جمله قوة خیال بیان نموده و از آن در تبیین مسائلی چون معاد جسمانی، اثبات عالم خیال، چیستی وحی، رؤیا و تأویل استفاده کرده است. سیر تحقیق چنین است که ابتدا به نظرات مکاتب مشاء، اشراق و عرفان نظری در مورد قوة خیال و عدم تجرد آن اشاره می کنیم. در ادامه، آن دسته از مبانی وجودشناسی و نفسشناسی حکمت متعالیه که برای فهم براهین تجرد نفس لازم است، ذکر خواهد شد و سپس استدلالهای ملاصدرا دستهبندی و بررسی میشوند. در پایان، به برخی از نتایج این نظریه در تبیین خلاقیت نفس، معاد جسمانی و حشر نفوس متوسط، وجود عالم مثال متصل، ماهیت وحی، چیستی تأویل متعالیه و رابطة نفس و بدن می پردازیم. از نگاه ما نظریة تجرد قوة خیال بر مبانی محکمی استوار است و از استدلالهای متقنی برخوردار و برای حل مسائل مهمی تواناست.
محمد ذبیحی؛ حمیدرضا خادمی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1386
چکیده
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن ...
بیشتر
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن است با نشان دادن جایگاه محوری خیال در نظام فلسفی ابنسینا، نخست با تبیین جایگاه خیال در بین حواس باطنی و چیستی و هستی آن به تبیین کارکرد خیال در مسائلی نظیر وحی، معجزه، حدوث اشیا و نقش معرفتشناختی آن در حوزة ادراک بپردازد و در نهایت جایگاه معادشناختی خیال را در ارتباط با نظریة تکامل که اثبات یا انکار عالم مثال مبتنی بر آن است بررسی کند.
محمد ذبیحی؛ حمیدرضا خادمی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1386
چکیده
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن ...
بیشتر
بسیاری ازمباحث علمی و فلسفی را با محوریت خیال میتوان تبیین، توجیه و حل کرد. کـاربرد خیال در مباحث مختلف فلسفی اعم از هستیشناختی، معرفتشناختی و معادشناختی همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. در این میان، ابنسینا یکی از مهمترین فیلسوفانی است که نظریات فراوانی را با حد وسط خیال تصویر و ترسیم کرده است. این مقاله بر آن است با نشان دادن جایگاه محوری خیال در نظام فلسفی ابنسینا، نخست با تبیین جایگاه خیال در بین حواس باطنی و چیستی و هستی آن به تبیین کارکرد خیال در مسائلی نظیر وحی، معجزه، حدوث اشیا و نقش معرفتشناختی آن در حوزة ادراک بپردازد و در نهایت جایگاه معادشناختی خیال را در ارتباط با نظریة تکامل که اثبات یا انکار عالم مثال مبتنی بر آن است بررسی کند.