زهرا کریمی؛ مجید ضیایی قهنویه
چکیده
مقولات ابزار ذهن ما برای شناخت حقایق اطراف است. بشر اشیای خارجی یا مفاهیم ناظر به آنها را ذیل یکی از مقولات قرار داده است و فهم میکند. اما میزان صدق مقولات بر تمام واقعیات خارجی و تمام حقایق هستی هنوز به درستی مشخص نیست. آنچه در آرای برخی فلاسفة مشاء دیده میشوداین است که مقولات و پیرو آن انواعی که ذیل آنهاایجاد میشود نقش تعیین ...
بیشتر
مقولات ابزار ذهن ما برای شناخت حقایق اطراف است. بشر اشیای خارجی یا مفاهیم ناظر به آنها را ذیل یکی از مقولات قرار داده است و فهم میکند. اما میزان صدق مقولات بر تمام واقعیات خارجی و تمام حقایق هستی هنوز به درستی مشخص نیست. آنچه در آرای برخی فلاسفة مشاء دیده میشوداین است که مقولات و پیرو آن انواعی که ذیل آنهاایجاد میشود نقش تعیین کننده در تعین نوعی موجودات دارند و صرفاً ابزار طبقه بندی موجودات در ذهن انسان نیستند. دراین میان ملاصدرا دیدگاه متفاوتی از مقولات را در آراء خود نشان میدهد و آنها را محدود به حوزة اعتباری ماهیات میداند. بدیهی است زمانی که اصالت را از آن وجود و نه ماهیات بدانیم تمام اعتبارات و قوانین حاکم بر ماهیت نیز غیر واقعی و اعتباری خواهند شد. بنابرین ما در فلسفة ملاصدرا مجبور به تابعیت از مقوله و ملزم به مقوله بندی نیستیم و میتوانیم ادعا کنیم که در فلسفة ملاصدرا اهمیت و محوریت مقولات به عنوان امر محوری در تعین نوعی موجودات از بین میرود و یک موجود میتواند از نوعی به نوع دیگر و از مقولهای به مقولة دیگر تغییر ماهیت بدهد بدوناینکه امر محالی لازم بیاید. دراین مقاله، ابتدا به نحو اجمالی به ذکر نمونهها و مواردی اشاره خواهیم کرد که نشان دهندة استثناهایی در مورد شمول و جامعیت مقولات در لابلای آراء فلاسفه گوناگون است. خارج بودن نمونههایی از حقایق از حیطة مقولات و مناقشه بر سر عدد کلی مقولات نمونههایی ازاین دست است. پس از آن سعی شده، نکتة پیشگفته به همراه مثالهایی از آثار ملاصدرا بیان شود. در نهایت به بررسی مقولات و جایگاه آن در نظام اصالت وجودی پرداخته خواهد شد. بدیهی است که بررسی چنین مسائلی نیازمند تحلیل، استخراج و استنباط از آراء فیلسوف است و دراین مقال نیز مقصد و منظور پژوهشگران لزوماً جویا شدن شواهد صریح متنی دال براین موضوع نیست. لیکن استفاده از متن در جهت توضیح مقصود امری اجتناب ناپذیر است.
زکریا بهارنژاد؛ سید امین میرحسینی
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 1-14
چکیده
مسئله حکایت گری معلومات ذهنی از جهان خارجی و کیفیت آن، از موضوعات اساسی در فلسفه اسلامی به شمار می رود. یکی از نظریه هایی که در باب این حکایت گری بیان شده، نظریه شبح نام دارد، که بر اساس آن تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن می آید. این نظریه در میان حکمای طراز اول اسلامی طرفداری نداشته و توسط ملاصدرا و شارحان او مورد نقد قرار گرفته ...
بیشتر
مسئله حکایت گری معلومات ذهنی از جهان خارجی و کیفیت آن، از موضوعات اساسی در فلسفه اسلامی به شمار می رود. یکی از نظریه هایی که در باب این حکایت گری بیان شده، نظریه شبح نام دارد، که بر اساس آن تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن می آید. این نظریه در میان حکمای طراز اول اسلامی طرفداری نداشته و توسط ملاصدرا و شارحان او مورد نقد قرار گرفته است. مدعای نگارندگان در این نوشتار این است که صرف نظر از مسئله معقولیت و عدم معقولیت نظریه شبح، که خود بحثی مستقل را می طلبد، استدلال های مخالفین در رد این نظریه، آن گونه که خودِ مخالفین پنداشته اند، چندان هم موجه به نظر نمی رسد.
غزاله نویسی؛ رضا اکبریان
دوره 14، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
در این مقاله دیدگاه میرداماد در خصوص وجود و ماهیت و رابطة آن دو بیان میگردد و ضمن مشخص شدن موضع صریح او در خصوص اصالت ماهیت، افکاراین فیلسوف بزرگ اصالت ماهیتی در مورد معنا و نیز جایگاه هستیشناسانه وجود و ماهیت و اینکه با چه نظری میتوان به اعتباریت وجود قائل شد و ماهیت اصیل چگونه است، روشن میگردد. در حقیقتاین مقاله ...
بیشتر
در این مقاله دیدگاه میرداماد در خصوص وجود و ماهیت و رابطة آن دو بیان میگردد و ضمن مشخص شدن موضع صریح او در خصوص اصالت ماهیت، افکاراین فیلسوف بزرگ اصالت ماهیتی در مورد معنا و نیز جایگاه هستیشناسانه وجود و ماهیت و اینکه با چه نظری میتوان به اعتباریت وجود قائل شد و ماهیت اصیل چگونه است، روشن میگردد. در حقیقتاین مقاله و هر تحقیق دیگری در خصوص دیدگاههای مبتنی بر اصالت ماهیت، راه را برای شناخت اصالت وجود و همه آنچه که به عنوان رسوبات دیدگاه ماهوی در حکمت متعالیه باقی مانده است هموار میسازد. البته نوشتار حاضر منحصر به بررسی نظرات میرداماد است و مقایسة کاملاین نظرات با حکمت متعالیه تحقیقاتی دیگر میطلبد.
سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی؛ رضا سلیمانی
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1393
چکیده
مکتب تفکیک با این انگیزه طراحی و ارائه شده است که شناخت حقایق و معارف دینی را به دور از التقاط فلسفی و عرفانی، با شیوهای دینی ممکن نماید و تأویلها و تفاسیری را که ظواهر شریعت از پذیرش آن ابا دارد، از روند فهم دینی کنار نهد و بر این ادعاست که با این روش میتوان به حقایق دینی که سعادت حقیقی ما در گرو علم به آن است، دست یافت. یکی از کلیدیترین ...
بیشتر
مکتب تفکیک با این انگیزه طراحی و ارائه شده است که شناخت حقایق و معارف دینی را به دور از التقاط فلسفی و عرفانی، با شیوهای دینی ممکن نماید و تأویلها و تفاسیری را که ظواهر شریعت از پذیرش آن ابا دارد، از روند فهم دینی کنار نهد و بر این ادعاست که با این روش میتوان به حقایق دینی که سعادت حقیقی ما در گرو علم به آن است، دست یافت. یکی از کلیدیترین مسائل در این مکتب، مباحث هستی شناسی آن است و میتوان ادعا کرد که در مکتب تفکیک مباحث هستی شناسی دروازه ورود به مباحث معرفت شناسی است. در این مقاله آراء ومبانی هستی شناسی مکتب تفکیک مورد کاوش قرار گرفته است و نشان داده شده که اکثر مطالب آنان در باب هستیشناسی با نگاه بدبینانه به حکمت متعالیه وبرای انکار دیدگاههایاین فلسفه پایهریزی شده و براین اساس برخی مبانیاین مکتب توجیه معقولی ندارد و حتی نمیتوان آن مطالب را مبتنی بر روایات دانست. البته از آنجایی که بین مؤسسان و شارحان این مکتب اختلافاتی وجود دارد تأکید ما در این تحقیق بیشتر بر مؤسسان این مکتب است.
رضا اکبریان؛ غلامعلی مقدم
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1392
چکیده
پیدایش علم و چگونگی ارتباط آن با خارج، از مسائل مهم فلسفه است. وجود ذهنی از سویی با علم و از سوی دیگر با وجود در ارتباط است. دیدگاه رایج در وجود ذهنی، بر محور ماهیت و انحفاظ آن در ذهن و خارج استوار است. در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی، تبیین مبانی فلسفی و تفاوت آن با آراء فلاسفة پیشین بررسی شده است. علامه با توجه به مبانی خاص خود ...
بیشتر
پیدایش علم و چگونگی ارتباط آن با خارج، از مسائل مهم فلسفه است. وجود ذهنی از سویی با علم و از سوی دیگر با وجود در ارتباط است. دیدگاه رایج در وجود ذهنی، بر محور ماهیت و انحفاظ آن در ذهن و خارج استوار است. در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی، تبیین مبانی فلسفی و تفاوت آن با آراء فلاسفة پیشین بررسی شده است. علامه با توجه به مبانی خاص خود در باب وجود و ماهیت، نفسالامر، کاشفیت ذاتی علم، تقدم علم حضوری و ملاک صدق ، برخلاف اغلب فلاسفه که در تبیین علم به نوعی از ماهیت استفاده کردهاند وجود ذهنی را وجودی مقیسی نسبت به خارج میداند که عین کشف و حاکویت از واقع میباشد، همچنین در این مقاله، تأثیر مبانی این دیدگاه را بر فروعات مرتبط با مسئلة وجود ذهنی از جمله مناط صدق در قضایا نشان دادهایم.
حسین واله
دوره 10، شماره 4 ، دی 1389
چکیده
بر اساس نظریة اصالت وجود، وجود اصیل و ماهیت اعتباری است. از جنبة اعتباری بودن این ادعا دو قرائت متفاوت در دست است که با همة زیرشاخههایش، بیش از آنکه حاکی از مفروضات متفاوت باشد، ریشه در تفکیک دامنة جهت دارد، لذا اساساً زبانی است. پیامدهای متفاوت و بعضاً ناسازگار این قرائتها در مباحث فلسفی در درجة نخست، نتیجة انتخاب ناخودآگاه موضع ...
بیشتر
بر اساس نظریة اصالت وجود، وجود اصیل و ماهیت اعتباری است. از جنبة اعتباری بودن این ادعا دو قرائت متفاوت در دست است که با همة زیرشاخههایش، بیش از آنکه حاکی از مفروضات متفاوت باشد، ریشه در تفکیک دامنة جهت دارد، لذا اساساً زبانی است. پیامدهای متفاوت و بعضاً ناسازگار این قرائتها در مباحث فلسفی در درجة نخست، نتیجة انتخاب ناخودآگاه موضع در باب دامنة جهت است نه لازمة منطقی مبادی صدرالمتألهین که بر پایةآنها نظریة اصالت وجود استوار شده است.
لاله حقیقت؛ صدیقه میرزایی
دوره 10، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
بحث جعل از جمله مسائلی است که در دوران پیش از اسلام مطرح نبوده است و ریشههای آن را میتوان در دوران شیخ الرئیس یافت، هر چند ایشان نیز به طور روشن به آن نپرداخته است. گروهی معتقدند که ریشههای این بحث را در عبارات شیخ اشراق به عنوان اولین کسی که به طور مبهم و غیر مشخص به این بحث پرداخته است میتوان یافت. البته شایان ذکر است که نخستین ...
بیشتر
بحث جعل از جمله مسائلی است که در دوران پیش از اسلام مطرح نبوده است و ریشههای آن را میتوان در دوران شیخ الرئیس یافت، هر چند ایشان نیز به طور روشن به آن نپرداخته است. گروهی معتقدند که ریشههای این بحث را در عبارات شیخ اشراق به عنوان اولین کسی که به طور مبهم و غیر مشخص به این بحث پرداخته است میتوان یافت. البته شایان ذکر است که نخستین کسی که به طور متقن و روشن به این بحث پرداخته، میرداماد است و سرانجام شاگردش، ملاصدرا این بحث را به صورت مستقل بیان کرده است. واژة جعل در لغت و قرآن و همچنین در فلسفه دارای معانی مختلفی است و از دیدگاههای مختلف دارای تقسیماتی است که در مقاله به آن پرداخته شده است. البته شایان ذکر است که اختلاف دیدگاه در این خصوص موجب آثار و تبعاتی در دیگر مباحث فلسفی از جمله، فاعلیت نفس، فاعلیت خداوند و.... شده است.
عبدالرضا مظاهری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1387
چکیده
امام خمینی بر تقسیمبندی قیصری بر مراتب عالم اشکال کرده، آن را از لواحق ماهیت دانسته نه وجود و اسم رحمن را مقام بسط (ظهور) و اسم رحیم را مقام قبض (بطون) وجود آورده، اسم «الله» را جمع بسط و قبض دانسته، لذا مانند فلاسفه، اسم رحمن را رب عقل اول و اسم رحیم را رب نفس کلی نمیگیرد. جعل را متعلق به ماهیت میگیرد و در حضرت علمیه و غیر آن بین وجود ...
بیشتر
امام خمینی بر تقسیمبندی قیصری بر مراتب عالم اشکال کرده، آن را از لواحق ماهیت دانسته نه وجود و اسم رحمن را مقام بسط (ظهور) و اسم رحیم را مقام قبض (بطون) وجود آورده، اسم «الله» را جمع بسط و قبض دانسته، لذا مانند فلاسفه، اسم رحمن را رب عقل اول و اسم رحیم را رب نفس کلی نمیگیرد. جعل را متعلق به ماهیت میگیرد و در حضرت علمیه و غیر آن بین وجود و ماهیت فرقی قائل نمیشود. در بحث «شیئیت ثبوت» میگوید: عین ممکن هرگز بوی وجود به مشامش نمیرسد و وجود واحد شخصی اطلاقی است ولی به واسطة اسماء و صفات وصور اسماء متعدد میشود و اختلاف جواهر جنسیه را توسط جواهر فصلیه آورده نه با اعراض کلیه و در بارة انواع حمد میگوید: حمد فعلی اظهار کمال محمود با عمل است و حمد خداوند را در آینة تفضیلی میداند و انواع حمد را ذاتـًا یکی میگیرد که فقط بر حسب تکثر اسماء و صفات مختلف میشوند.
سید محمداسماعیل سیدهاشمی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1386
چکیده
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفة یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستیشناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابنسینا بوده است . مسئلة تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفة یونانی گردید و مباحث ...
بیشتر
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفة یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستیشناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابنسینا بوده است . مسئلة تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفة یونانی گردید و مباحث جدیدی را وارد الهیات فلسفی نمود که هم به بسط و تکمیل فلسفة مشایی و هم به تقریب بین فلسفه و الهیات منجر شد. در این مقاله،مسئلة تمایز وجود از ماهیت در فلسفة ابنسینا و نقش آن در تحول فلسفة مشاء و نیز تأثیر آن بر الهیات فلسفی قرون وسطی بررسی شده است .
سید محمداسماعیل سیدهاشمی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1386
چکیده
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفة یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستیشناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابنسینا بوده است . مسئلة تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفة یونانی گردید و مباحث ...
بیشتر
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفة یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستیشناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابنسینا بوده است . مسئلة تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفة یونانی گردید و مباحث جدیدی را وارد الهیات فلسفی نمود که هم به بسط و تکمیل فلسفة مشایی و هم به تقریب بین فلسفه و الهیات منجر شد. در این مقاله،مسئلة تمایز وجود از ماهیت در فلسفة ابنسینا و نقش آن در تحول فلسفة مشاء و نیز تأثیر آن بر الهیات فلسفی قرون وسطی بررسی شده است .
مریم خوشدل روحانی
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1386
چکیده
حدوث زمانی یکی از مباحث قابل تأمل و بررسی در نتایج و لوازم نظریة حرکت جوهری است. ملاصدرا به تلقی جدیدی از حدوث عالم دست یافته است. او اجزای عالم را حادث زمانی و حادث ذاتی میداند و از این نظر با فلاسفه هم عقیده است، اما اخـتلاف نـظر مـلاصدرا با پیشینیان خود که دو گروه متکلمان و فلاسفه را تشکیل میدهند در این است که وی همچون متکلمان قائل ...
بیشتر
حدوث زمانی یکی از مباحث قابل تأمل و بررسی در نتایج و لوازم نظریة حرکت جوهری است. ملاصدرا به تلقی جدیدی از حدوث عالم دست یافته است. او اجزای عالم را حادث زمانی و حادث ذاتی میداند و از این نظر با فلاسفه هم عقیده است، اما اخـتلاف نـظر مـلاصدرا با پیشینیان خود که دو گروه متکلمان و فلاسفه را تشکیل میدهند در این است که وی همچون متکلمان قائل به حدوث زمانی است، اما تلقی وی این است که حدوث عالم، تدریجی و نه دفعی (نظر متکلمان) صورت میگیرد. از نظر وی جهان در حال حدوث و زوال تدریجی است. از طرف دیگر، اگر چه او مانند فلاسفه میپذیرد که شیء ممکن دارای نسبت مساوی با وجود و عدم است، ولی تفسیر وی از حدوث ذاتی متفاوت با آن چیزی است که فلاسفه به آن قائل اند. او وجودهای مجعول را دارای نحوهای از تأخر و حدوث میداند که همان فقر ذاتی موجود ممکن است. حاجی سبزواری که از مروجان فلسفی صدرایی است در طرح مسئلة حدوث و قدم عـالم، نظـریة حدوث اسمی را مطرح میکند و به خود نسبت میدهد و به اجمال به شرح آن می پردازد. این مقاله درصدد تحلیل راه حلی است که صدرا در بحث حدوث عالم بر مبنای حرکت جوهری به طرح آن و سپس به طرح نظریة سبزواری در تبیین حدوث جهان میپردازد و تأثیر این نظر از آراء گذشتگان را مورد دقت قرار میدهد.