حسین گرامی
چکیده
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که دربارة تکثر ماهیات نوعیة انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریة خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادلة فخر نشان میدهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسانها را نشان میدهند و هیچ ...
بیشتر
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که دربارة تکثر ماهیات نوعیة انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریة خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادلة فخر نشان میدهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسانها را نشان میدهند و هیچ کدام توانایی اثبات ادعای وی ـ کثرت ماهوی ـ را ندارد. اشکال منطقی نظریة فخررازی این است که وی حالات و صفات انسانی مانند حسد، بخل، بخشندگی و شجاعت را فصولی میداند که موجب تحقق انواع انسانی میشود در حالی که این گونه صفات ویژگیهای فصولی منطقی را ندارند. همچنین نظریة تکثر ماهیات انسانی دارای پیامدهای ناپذیرفتنی مانند سقوط کلیة براهین فطری، جبرگرایی، تشکیکی بودن تکالیف، عدم امکان قانونگذاری برای جامعه و محال بودن تأسیس علوم انسانی است.پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی ـ انتقادی و بر اساس یافتههای کتابخانهای صورت گرفته و هیچ تحقیق مستقلی در این زمینه انجام نشده است.