علی اصغر بنی حسن؛ محمد مهدی باباپور گل افشانی؛ ناصر رفیعی محمدی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 39-58
چکیده
به سبب شهرتِ تضاداندیشههای کلامیابنتیمیه با دیگر فرقههای اسلامی و بهویژه شیعیان اثنی عشری، با نگاه تقریب و ایجاد زمینة وحدت وترویج تفکر صواب و رفعاندیشههای باطل در فضایی خالی از تعصب نابجا، با روش تطبیقی به مقایسة چندین موضوع، با محوریت روایات رسیده از ام سلمه(س) -که مورد احترام فریقین است- پرداخته و بدین نتیجه ...
بیشتر
به سبب شهرتِ تضاداندیشههای کلامیابنتیمیه با دیگر فرقههای اسلامی و بهویژه شیعیان اثنی عشری، با نگاه تقریب و ایجاد زمینة وحدت وترویج تفکر صواب و رفعاندیشههای باطل در فضایی خالی از تعصب نابجا، با روش تطبیقی به مقایسة چندین موضوع، با محوریت روایات رسیده از ام سلمه(س) -که مورد احترام فریقین است- پرداخته و بدین نتیجه دست یافتیم که؛ نظر ابنتیمیه، با شیعیان اثنی عشری؛ الف. در برخی موارد کاملاً موافق:(1. جواز گریه بر میت؛ 2. جواز زیارت قبور؛ 3. جواز سلام و دعا بر مردگان و تأثیرپذیری آنان از زندگان)؛ ب. و در برخی موارد موافقت نسبی:(1. ابنتیمیه، مسئلة توسل و جواز آن را منوط به زمان حیات شخص مورد توسل میداند ولی شیعه اعم از زمان حیات و ممات آنرا جایز میداند، 2. ابنتیمیه بنا بر قولی مسئلة تبرک را فقط در مورد کعبه قبول دارد، ولی شیعه مسئلة تبرک را در تمام آثار انبیای الهی و صالحان و اماکن مقدسه میپذیرد)؛ ج. و تنها در برخی مسائل اختلاف نظر وجود دارد: (1. تعیین مصداق اهل بیت رسول خدا(ص)؛ 2. وجود فضائل خاص بر اهل بیت(ع)، مانند مسئلة عصمت و برتری آنان بر دیگران؛ 3. وجود علم غیب بر انبیاء و اولیاء الهی؛ 4. برپایی مجالس عزا بر اموات؛ 5. نوحه سرایی؛ 6. شدّ رحال) و این اختلاف را، بیشتر باید در مواردی چون اختلاف در منابع روائی این دو مکتب جستجو کرد.
.
حسین حیدری
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
عقلی یا شرعی دانستن خوبی یا بدی کارها از مهمترین مبانی کلامی و دینشناسی اندیشمندان و مکاتب کلامی است. به پرسش-های زیر بر بنیاد این قاعده پاسخ داده می شود: آیا خوب بودن و شایستة پاداش بودن کارهایی از قبیل نجات فرد بیگناه، از این سبب است که این اعمال فی نفسه به-ترتیب خوب یا بدند؟ یا فقط به دلیل دستور خداوند، خوب یا بد شدهاند؟ چنانچه ...
بیشتر
عقلی یا شرعی دانستن خوبی یا بدی کارها از مهمترین مبانی کلامی و دینشناسی اندیشمندان و مکاتب کلامی است. به پرسش-های زیر بر بنیاد این قاعده پاسخ داده می شود: آیا خوب بودن و شایستة پاداش بودن کارهایی از قبیل نجات فرد بیگناه، از این سبب است که این اعمال فی نفسه به-ترتیب خوب یا بدند؟ یا فقط به دلیل دستور خداوند، خوب یا بد شدهاند؟ چنانچه حق تعالی قتل بیگناه را دستور میداد، بالتبع امری خوب بود؟ همچنین آیا خداوند نیز تابع معیارهای خوبی و بدی است که افعال ذاتاً دارند یا آنچه آن خسرو کند ، شیرین بود؟ به پرسشی دیگر، برای مثال اگر خداوند در روز قیامت کودکی را معذب کند، آیا از او هم چنین کاری زشت است؟یا آنکه خالق کائنات فراتر از معیارهای رایج ارزشهای انسانی است و از او هیچ کاری قبیح نیست؟ بعد مهم دیگر این قاعده این است که آیا کسانی که پیام انبیا را نشنیدهاند نیز بر اساس حجت باطنی ( عقل نظری و عملی) مورد بازخواست یا پاداش خواهند بود؟ آیا آدمیان پیش از پذیرش دین هم مکلف به شناخت حضرت حق می باشند؟ آیا آنچه امور اخلاقی و انسانی نامیده می شود دینیتر هست؟ از مکاتب کلامی، معتزله و شیعه و ماتریدیه طرفدار عقلی بودن و ذاتی بودن حسن و قبح و اشاعره به شرعی بودن آن باور داشتهاند. این مقاله به بررسی دیدگاه مولوی در این باب و لوازم پایبندی به این قاعده کلامی میپردازد و با نقل سخنان وی در فیه مافیه و مثنوی، مدعی است که بر خلاف نظر بسیاری از مولوی پژوهان، نظرگاه مولانا در این باب با اشاعره همسویی ندارد وبا موضع حنفیه ماتریدیه و معتزله شیعه همنواست.
احمد سعادت
دوره 10، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
شیعیان و اهل سنت در مورد عصمت امام، مجادلة فکری و مباحثة نظری پردامنهای را رقم زدهاند. اهل سنت برای امام متفقاً عصمت را شرط نمیدانند و برای این ادعا غالباً اقامة دلیل نیز لازم نمیشمارند؛ اما شیعیان بالاتفاق به شرط عصمت اذعان دارند و با دلایل عقلی و نقلی به اثبات آن میپردازند. این نوشتار به بازخوانی و بررسی دلایل عصمت اختصاص ...
بیشتر
شیعیان و اهل سنت در مورد عصمت امام، مجادلة فکری و مباحثة نظری پردامنهای را رقم زدهاند. اهل سنت برای امام متفقاً عصمت را شرط نمیدانند و برای این ادعا غالباً اقامة دلیل نیز لازم نمیشمارند؛ اما شیعیان بالاتفاق به شرط عصمت اذعان دارند و با دلایل عقلی و نقلی به اثبات آن میپردازند. این نوشتار به بازخوانی و بررسی دلایل عصمت اختصاص مییابد و تلاش میکند با قرائت تطبیقی متون اصلی، ادلة شیعیان در مورد عصمت امام و نقادیهای اهل سنت در این باب را بازخوانی نماید، نقاط ضعف و قوت دیدگاه فریقین را برجسته و آشکار سازد و انتظار دارد که با شکافتن سطوح پیدا و پنهان استدلالها و نقادیها برای مخاطب فهیم و خوانندة منصف حقیقت مسئله را منکشف سازد.
محسن جوادی؛ قباد محمدی شیخی
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1387
چکیده
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد ...
بیشتر
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟ در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئلة حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت. الف . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ ب . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ پ . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛ ت . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند. منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینة «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینههای «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد
محسن جوادی؛ قباد محمدی شیخی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1384
چکیده
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد ...
بیشتر
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟ در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئلة حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت. الف . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ ب . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ پ . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛ ت . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند. منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینة «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینههای «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد.