شهلا علیه پور؛ مهدی شریفیان
چکیده
منطبق با برخی آموزههای عرفان و تصوّف به سالک در هنگام وصول به حق نیروی دخل و تصرّف در طبیعت عطا میشود که نتیجۀ آن صدور اعمالی است که دیگران از انجام آن عاجزند که از آن به «خرق عادات و کرامات» تعبیر میشود.هدف پژوهش حاضر بیان دیدگاههای هجویری، قشیری و امام محمّد غزّالی در اثبات این گونه افعال است و از آن جا که ایشان از آثار ...
بیشتر
منطبق با برخی آموزههای عرفان و تصوّف به سالک در هنگام وصول به حق نیروی دخل و تصرّف در طبیعت عطا میشود که نتیجۀ آن صدور اعمالی است که دیگران از انجام آن عاجزند که از آن به «خرق عادات و کرامات» تعبیر میشود.هدف پژوهش حاضر بیان دیدگاههای هجویری، قشیری و امام محمّد غزّالی در اثبات این گونه افعال است و از آن جا که ایشان از آثار پیشین و هم عصر خود بهره جسته و بر آثار پسین نیز تأثیر گذار بودهاند، بررسی آثار آنها میتواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون مسأله کرامت اولیاء در تصوّف اسلامی باشد؛ از اینرو این پژوهش با روش کیفی و به شیوۀ تحلیلی ـ تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانهای و با نگاهی متن محور به تحلیل نظریّات ایشان دربارۀ کرامت خواهد پرداخت. تأیید و اثبات کرامات نزد هر سه مؤلف عمدتاً مبنایی روایی و نقلی دارد و ایشان با استناد به دلایل نقلی نظیر اشارات قرآنی، احادیث و روایات و بیان حکایات از سایر عرفا به بیان و اثبات جواز صدور کرامات از سوی اولیاء میپردازند. در دیدگاه ایشان کرامات شرط ولایت نبوده، بلکه جزئی از مقام اولیاء و مؤید نبوّت و رسالت انبیاست.