علی اکبر افراسیاب پور؛ حسین آریان
چکیده
ابنخلدون (808 ـ732 ق)، به عنوان پایهگذار علم عرفان، اغلب به عنوان فیلسوف تاریخ، جامعهشناس و تمدنشناس معروف شده است، در حالی که در حوزههای متعددی از دانشهای عصر خود به پژوهش پرداخته و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشته است، یکی از آنها فلسفۀ عرفان است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این مقاله دیدگاه اختصاصی او در این حوزه ...
بیشتر
ابنخلدون (808 ـ732 ق)، به عنوان پایهگذار علم عرفان، اغلب به عنوان فیلسوف تاریخ، جامعهشناس و تمدنشناس معروف شده است، در حالی که در حوزههای متعددی از دانشهای عصر خود به پژوهش پرداخته و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشته است، یکی از آنها فلسفۀ عرفان است که تاکنون به آن توجه نشده است. در این مقاله دیدگاه اختصاصی او در این حوزه واکاوی میشود و اصالت و معرفتشناسی عرفان و دریافتهای عرفانی و وحدت وجود با مبنای خاص فلسفۀ عرفان او تبیین میشود. هدف این مقالة توصیفی، دریافت همدلانۀ ابن خلدون با عرفان است که به روش کتابخانهای و با مراجعه به آثار اصلی او انجام شده است. اگر چه با چنین مطالعهای روشن میشود که ابن خلدون اگر عارف رسمی هم نبوده، گرایش زیادی به عرفان داشته است.
علی قاسمی؛ هادی کاظم زاده
چکیده
تمدن اسلامیبر بنیانهای نظری متعددی از قبیل هستی شناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی و ارزش شناختی استوار است. یکی از مهمترین بنیانهای نظری این تمدن، بنیانهای معرفتشناختی است که ارتباط تنگاتنگی با نوع الگوی تمدنی در جامعه پیدا میکند. ازآنجاکه رسیدن به یک الگوی تمدنی از اهمیت اساسی برخوردار است، فهم و تبیین این بنیانها ...
بیشتر
تمدن اسلامیبر بنیانهای نظری متعددی از قبیل هستی شناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی و ارزش شناختی استوار است. یکی از مهمترین بنیانهای نظری این تمدن، بنیانهای معرفتشناختی است که ارتباط تنگاتنگی با نوع الگوی تمدنی در جامعه پیدا میکند. ازآنجاکه رسیدن به یک الگوی تمدنی از اهمیت اساسی برخوردار است، فهم و تبیین این بنیانها نیز دارای اهمیت است. در مقالة حاضر، بر این اساس تلاش شده با الگوی روشی متن و زمینه محوری به تبیین دو بنیان مهم عقلگرایی و شمول گرایی پرداخته شود که در نتیجه درآمدی بر تبیین الگوی تمدنی نوین اسلامیخواهد بود. از آنجاکه انجام این مهم مستلزم مراجعه به متون دینی است. در این مقاله با چنین روشی به تبیین مهمترین بنیانهای نظری معرفتشناختی تمدن نوین اسلامیبا تأکید بر کتاب اصول کافی پرداخته شد.کلیـدواژههــا: مبانی دینی، معرفتشناسی، تمدن سازی، تمدن نوین اسلامی.
سید محمدحسین نقیبی؛ عبدالله نصری
دوره 19، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 17-38
چکیده
هنگام ادراک حسی دو مرحلة روی میدهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحلة اول مادی و مرحلة دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع میشود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفتشناختی ...
بیشتر
هنگام ادراک حسی دو مرحلة روی میدهد: یکی تأثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس. مرحلة اول مادی و مرحلة دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثرات مادی که در اعضای حسی واقع میشود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است. برخی از شارحان حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند. از لوازم معرفتشناختی این نظریة، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در دفاع از نظریة واقعگرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی است که بزرگان حکمت اسلامیبدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثر مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابنسینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسیاند، در نقطة مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را مییابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار میگردد، در نتیجه نمیتوان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.
حسین زحمتکش؛ یعقوب جوادی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
یکی از بارزترین ویژگیهای عصر اطلاعات و شبکههای ارتباطاتی، انفجار اطلاعات و رشد بسترهای جدید دستیابی به اطلاعات است. بیتردید، یکی از اصلیترین محملهای مطرح برای نیل به داده و به تبع آن حصول به اطلاعات و شکلگیری باورها، دنیای مجازیاینترنت است. بانگاهی به ملزومات مطرح در دنیای سایبری، میتوان دریافت که تعریف سنتی از معرفت ...
بیشتر
یکی از بارزترین ویژگیهای عصر اطلاعات و شبکههای ارتباطاتی، انفجار اطلاعات و رشد بسترهای جدید دستیابی به اطلاعات است. بیتردید، یکی از اصلیترین محملهای مطرح برای نیل به داده و به تبع آن حصول به اطلاعات و شکلگیری باورها، دنیای مجازیاینترنت است. بانگاهی به ملزومات مطرح در دنیای سایبری، میتوان دریافت که تعریف سنتی از معرفت و تأکید بر باور صادق موجه برای نیل به معرفت در دنیای مجازی، با نقائصی همراه است. وجود الگوریتمهای فیلتری و فرایندهای فنی مطرح در دنیای سایبری، شناساگر را ملزم میکند به مؤلفة جدیدی به نام اصل مسئولیت معرفتی و وظیفهگرایی معرفتی توجه کند.این مقاله، با روش تحلیلی و واکاوی تعریف سنتی موجود از مثلث معرفتی که بر سه رکن باور، صادق و موجه تأکید دارد، میکوشد ضرورت توجه به تغییر شکل هندسیاین مثلث سنتی به مربع جدیدی را برجسته کند که متضمن اصل مسئولانه بودن روند شکلگیری باور در دنیای سایبری باشد.
حمیدرضا خادمی؛ سیدحسن حسینی
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1393
چکیده
از جمله تلاشهای ابنسینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابنسینا بر مبنای ارتباط واقعگرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطة ماهوی میان آنها تصویر میگردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را میپذیرد، ...
بیشتر
از جمله تلاشهای ابنسینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابنسینا بر مبنای ارتباط واقعگرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطة ماهوی میان آنها تصویر میگردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را میپذیرد، اما با این فرض که در مطالعة متعلق شناخت، تمام وجوه معرفتی آن به ذهن منتقل گردد، مخالفت میورزد و این به دلیل محدودیتهای منابع شناختی در پوشش حقیقت و گزارش آن به دستگاه ادراکی انسان است. از دیگر تلاشهای ابنسینا، تحلیلها و پاسخهایی است که وی در رویارویی با شکاکیت و نقض ادعای اصلی شکاک در امکان شناخت و باور موجه، به سود معرفت و واقع نمایی آن عرضه میدارد. ابنسینا باورهای غیر پایه را که در ارتباط و نسبت با دیگر باورها موجه میشوند، بر باورهای پایه مبتنی ساخته و با توجه به چگونگی حصول تصورات سازندة باورهای پایه، توجیه آنها را با ارجاع به واقعیت و حکایت از آن مستند میسازد. وی با ارائة برخی راه حلها، در نهایت بر اساس اصل معنابخشی زبان و دلالت ارجاعی معنی، با شکاک به چالش برمیخیزد. ابنسینا با رویکردی واقعگرایانه در معرفتشناسی، اصل تناقض را در حقیقت از اوصاف موجود بماهو موجود دانسته و با ارجاع آن به متن واقع نظریة هستیشناختی معنی را به تصویر میکشد.
بیوک علیزاده
دوره 10، شماره 3 ، مهر 1389
چکیده
از جمله اتهامات ناروایی که بر فلسفة اسلامی وارد شده، این است که آنچه
فلسفة اسلامی نامیده میشود، اگر هم جایز باشد بر آن نام فلسفه اطلاق و آن را مقید به قید «اسلامی» کنیم، همانی است که فیلسوفان درجه اولی همچون ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا بیان کردهاند و اگر از اشکال ناکارامدی آن صرفنظر کنیم، هیچ جای توسعهای در آن نیست. از این ...
بیشتر
از جمله اتهامات ناروایی که بر فلسفة اسلامی وارد شده، این است که آنچه
فلسفة اسلامی نامیده میشود، اگر هم جایز باشد بر آن نام فلسفه اطلاق و آن را مقید به قید «اسلامی» کنیم، همانی است که فیلسوفان درجه اولی همچون ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا بیان کردهاند و اگر از اشکال ناکارامدی آن صرفنظر کنیم، هیچ جای توسعهای در آن نیست. از این رو صرف عمر و هزینه برای آموزش و پژوهش در باب آن، جز دور معیوب و آب در هاون کوبیدن و باد پیمودن نیست.
ادعای ما در این مقاله آن است که اولاً فلسفة اسلامی منحصر به ابداع و ابتکار سه فیلسوف نامبرده نیست.
ثانیاً فلسفة اسلامی از جهات متعددی جای توسعه و نظرورزی دارد و سالهای متمادی میتواند از اندیشمندان دلربایی کند و ذهن و زبان آنها را به خود جلب نماید.