زینب برخورداری؛ سیده مهدیه پورصالح امیری
چکیده
جستار حاضر به مسئلة فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی میپردازد. پژوهش در حوزة غزالیشناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگیهای انسجام و باز شدن دریچههای دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدمتعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفسشناسی و فرایند صدور فعل. غزالی ...
بیشتر
جستار حاضر به مسئلة فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی میپردازد. پژوهش در حوزة غزالیشناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگیهای انسجام و باز شدن دریچههای دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدمتعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفسشناسی و فرایند صدور فعل. غزالی زیرساختهای ارکان فکری نفسشناسی و شاکلة فعلی را در آثار نخستین حیات علمی خویش پایهگذاری کرده است. او تعارض ظاهری نظریة خویش در باب عدم وصول به حقیقت امور و تعریف فلسفی از انسان را در معارج القدس تبیین کرده است. مبحث صدور فعل به رغم تفاوت رویکردها دارای هماهنگی است. ساختمان فعلی انسان به ترتیب از زیرساخت تا روساخت، مقام علمی گزینش غایت، ایجاد شوق به واسطة قوای شهوانی و غضبانی (فعل ارادی)، یا به واسطة قوة علم (فعل اختیاری) است. شوق ارادی، شوق مرتبة حیوانی و شوق اختیاری، شوق مرتبة انسانی است. روساخت آن، عضلات حرکتی است. شرط فعلیت گزینش غایت و خواطر غیراختیاری در هر دو رویکرد عرفانی و فلسفی، وصول به مقام جزمیت با توجه به مرتبة هر انسان است که مبین تخالف ظاهری مقام نظر و فعل انسان میباشد. اطلاق اراده بر شاکلة فعلی نشاندهندة نقش اراده در انجام افعال اختیاری و اجباری است.
سید محمد جواد سید هاشمی؛ محمدرضا کریمی والا؛ محسن ایزدی
چکیده
غزالی یکی از دانشمندان اسلامیاست که در زمینة فقه، اخلاق و کلام و فلسفه صاحب آثار و تحقیق است. بهرغم انتساب او به ضدیت با فلسفه و تفکر فلسفی، وی در آثارش بهویژه در مباحث نفسشناسی متفکری عقلگرا ظاهر شده و از روشها و رویکردهای فلاسفۀ اسلامیبهره برده است. دراین مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی آرای غزالی دربارۀ منطق و فلسفه و کاربردش ...
بیشتر
غزالی یکی از دانشمندان اسلامیاست که در زمینة فقه، اخلاق و کلام و فلسفه صاحب آثار و تحقیق است. بهرغم انتساب او به ضدیت با فلسفه و تفکر فلسفی، وی در آثارش بهویژه در مباحث نفسشناسی متفکری عقلگرا ظاهر شده و از روشها و رویکردهای فلاسفۀ اسلامیبهره برده است. دراین مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی آرای غزالی دربارۀ منطق و فلسفه و کاربردش در نفسشناسی را بررسی کردهایم و بهاین نتیجه رسیدهایم که بر خلاف نظر برخی محققان که غزالی را متکلمیمتعصب و ضد فلسفه دانستهاند، وی را باید متکلمیعقلگرا دانست که در تمام مراحل زندگیاش حتی زمانی که به تصوف روی آورد، بر اصول و روش عقلی استوار ماند و عقل را مهمترین ملاک اعتبار هر معرفتی دانست. او در نفسشناسی کاملاً تحت تأثیر فلسفۀ مشاء است و از شدت دلبستگی به روش فلسفی ابنسینا در علمالنفس گاهی عین سخنان او را برای تأیید سخنان خودش از کتابهای وی میآورد. وی به استدلالهای منطقی پایبند است و عقل را ملاک تشخیص اعتبار سایر ابزارهای معرفت؛ یعنی، نقل، تجربه و شهود میداند. با توجه به برخی مبانی نظری غزالی همچون نفی سببیت میان پدیدهها، به نظر میرسد که جایگزینی نظریۀ عادتالله به جای علیت برخی لوازم نفی سببیت را در نفسشناسی حل کرده است. اما چنین نظریهای با ابهامات و اشکالاتی روبهروست.
لیلا شیخی؛ سیدمحمد علی دیباجی
چکیده
رد تناسخ و چگونگی معادجسمانی دو مسئلة مهم در فلسفه وکلام اسلامی است، چنان که هم برای اندیشمندان ادیان ومذاهب قدیم وهم برای فیلسوفان دین در عصر حاضر، دارای اهمیت است. بهنظر میرسد که این دو مسئلة در نزاع غزالی با ابنسینا دیدگاه خاصی را برای سهروردی پدیدآورده است. سهروردی معادجسمانی را با روش نقلی اثبات کرده و معتقد است که همین بدن ...
بیشتر
رد تناسخ و چگونگی معادجسمانی دو مسئلة مهم در فلسفه وکلام اسلامی است، چنان که هم برای اندیشمندان ادیان ومذاهب قدیم وهم برای فیلسوفان دین در عصر حاضر، دارای اهمیت است. بهنظر میرسد که این دو مسئلة در نزاع غزالی با ابنسینا دیدگاه خاصی را برای سهروردی پدیدآورده است. سهروردی معادجسمانی را با روش نقلی اثبات کرده و معتقد است که همین بدن عنصری در آخرت حاضر میشود؛ اما در مورد تناسخ، موضع اودر کتبی که از تناسخ در آنها سخن گفته، ازجمله تلویحات و لمحات، با حکمـةالاشراق متفاوت است، به اینمعنا که در همة آثارمربوط بهجز حکمـةالاشراق، از رد تناسخ سخن میگوید، ولی در اثر اخیر، موضع او در سه مرحله بیان شده است: عقیده به حدوث نفس، که مستلزم رد تناسخ است؛ تردید در رد یا قبول تناسخ، به دلیل ضعف ادله معتقدان و منکران به تناسخ؛ و سخن ازامکان یا وقوع نوعی تناسخ نزولی برای شقاوتمندان. این مقاله درصدد است تا اثبات کند که عقیدة سهروردی به امکان نوعی از تناسخ، تا اندازة زیادی تحت تأثیر «نظریة بدن جدید» غزالی است که درباب چگونگی معادجسمانی مطرح کرده است.
میترا (زهرا) پورسینا؛ حسین اجتهادیان؛ فاطمه (مهناز) توکلی
دوره 17، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 46-72
چکیده
بر اساس تحقیقات جدیدی که در غرب انجام شده فرضیه نوینی در مورد اندیشه غزالی شکل گرفته است که مدعی است بر خلاف تصور رایج، تفکر عقلانی از نظر غزالی مهمترین ابزار معرفت و رسیدن به غاییترین هدف انسان است. گرچه غزالی به عنوان منتقد فلاسفه شناخته میشود ولی روش فکری وی همواره مشحون از استدلالات عقلی و فلسفی است و لذا از دید برخی از محققان، ...
بیشتر
بر اساس تحقیقات جدیدی که در غرب انجام شده فرضیه نوینی در مورد اندیشه غزالی شکل گرفته است که مدعی است بر خلاف تصور رایج، تفکر عقلانی از نظر غزالی مهمترین ابزار معرفت و رسیدن به غاییترین هدف انسان است. گرچه غزالی به عنوان منتقد فلاسفه شناخته میشود ولی روش فکری وی همواره مشحون از استدلالات عقلی و فلسفی است و لذا از دید برخی از محققان، غزالی سهم مهمی در عقلی سازی فرهنگ جهان اسلام و انتقال اندیشههای ابن سینا به اخلاف خود داشته است و خودش نیز در نظریه پردازیهای دینی و عرفانی خود از مبانی سینوی بهرههای فراوان برده است. در این مقاله سعی شده است محورهای اصلی غزالیشناسی جدید و همچنین مبانی تصوف عقلانی غزالی مورد تحلیل قرار بگیرد. همچنین نشان داده شده است که رسیدن به بالاترین مراتب معرفت که در اندیشه غزالی به قلب نسبت داده میشود از نظر او تنها پس از طی مقدماتی ممکن میشود که در حوزه معرفت عقلانی است.
نرگس نظرنژاد؛ زهرا شاهب
دوره 13، شماره 4 ، دی 1392
چکیده
براهین جهانشناختی براهینی هستند که در آنها با تأمل در جهان آفرینش و با تکیه بر نیاز موجودات متحرک و ممکن، به یک موجود کامل استناد میشود. یکی از اقساماین دسته از براهین، برهان جهانشناختی کلام است که در میان متکلمان اسلامی به برهان حدوث معروف است و در آن از طریق حدوث زمانی عالم به اثبات وجود خالق پرداخته میشود.این برهان ...
بیشتر
براهین جهانشناختی براهینی هستند که در آنها با تأمل در جهان آفرینش و با تکیه بر نیاز موجودات متحرک و ممکن، به یک موجود کامل استناد میشود. یکی از اقساماین دسته از براهین، برهان جهانشناختی کلام است که در میان متکلمان اسلامی به برهان حدوث معروف است و در آن از طریق حدوث زمانی عالم به اثبات وجود خالق پرداخته میشود.این برهان از براهین سنتی است که به رغم نقدهایی که به آن شده، در روزگار ما بازسازی شده است. مقالة حاضر تقریر سنتیاین برهان را توسط غزالی با تقریر بازسازی شدة آن توسط کریگ مقایسه میکند و در مقام بیان تفاوتاین دو تقریر نشان میدهد که غزالی با این برهان درصدد اثبات وجود خداست در حالی که کریگ معتقد است یافتههای علمی احتمال وجود خدا را تقویت میکنند.