نفیسه صادقی؛ ذکریا بهارنژاد
چکیده
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین ...
بیشتر
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین تفاوتها کدام است؟ فرضیة تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوتهایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای ارادة الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همة موجودات، عمومیت قائل شدهاند در عین حال، تجدد امثال را در اجسام و انواع جواهر جایز نمیشمارند و این قاعده را تنها در بارة اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئلة دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز میشود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمدة اشاعره و مولانا در مسئلة مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نمودهایم.
ابوذر رجبی
چکیده
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبردهاند و آن را نفی میکنند؛ عمدة اندیشمندان اسلامی از آن در حوزة مباحث تفسیری و کلامی استفاده میکنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و ...
بیشتر
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبردهاند و آن را نفی میکنند؛ عمدة اندیشمندان اسلامی از آن در حوزة مباحث تفسیری و کلامی استفاده میکنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و برخی استفادة حداقلی و برخی از بهرة اعتدالی آن سخن میگویند. متکلمان اشعری بهخصوص در طبقة متقدمان اگرچه منکر کلی تأویل نیستند؛ اما عملاً از آن اجتناب ورزیدند و لوازم و نتایج دیدگاهشان تفاوتی با اهل حدیث ندارد. استاد سبحانی در مقام یک مفسر کلامی، در تفسیر آیات قرآن و روایات، استفاده از روش تأویل را منوط به رعایت ضوابط و شرایطی مجاز دانسته و به نقد رویکردهای افراطی و تفرطی در این عرصه میان متفکران اسلامی میپردازد. براساس یافتههای این پژوهش وی استفادة اشاعره از این روش را در تفسیر آیات قرآن نقد و ارزیابی کرده است و رویکردشان را خلاف عقل و نقل میداند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان، ارزیابی انتقادیشان را به اشاعره در بهرهگیری از آن دنبال خواهیم کرد.
نعمت الله قربانی پطرودی؛ علی علم الهدی؛ محمد رضا ضمیری
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 109-128
چکیده
بحث وگفتگو پیرامون کلام الهی ازجهت انتساب به خداوندمتعال وتاثیرگسترده وعمیق آن درزندگی فردی واجتماعی متدینین، ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست.در این تحقیق، ویژگیهای کلام الهی از نظر اشاعره موردبررسی قرارگرفت.دراین نوشتار بعد از ذکرمقدمات، دیدگاه اشاعره درخصوص کلام الهی که معتقدند قائم به ذات،ازلی وقدیم،نفسی وغیرلفظی،واحد،متمایز ...
بیشتر
بحث وگفتگو پیرامون کلام الهی ازجهت انتساب به خداوندمتعال وتاثیرگسترده وعمیق آن درزندگی فردی واجتماعی متدینین، ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست.در این تحقیق، ویژگیهای کلام الهی از نظر اشاعره موردبررسی قرارگرفت.دراین نوشتار بعد از ذکرمقدمات، دیدگاه اشاعره درخصوص کلام الهی که معتقدند قائم به ذات،ازلی وقدیم،نفسی وغیرلفظی،واحد،متمایز از علم واراده،غیرقابل انتقال وغیرحال است وادله هر یک تبیین شد.آنها در ادله نقلی با استفاده از ظاهر ایات وروایات ودراستدلال عقلی غالبا با دوروش سبر وتقسیم وتمثیل به اثبات ادعای خود پرداختند. ودر بخش نقد نظریه ، مبانی وهمچنین مورد به مورد ادله آنها موردتحلیل و بررسی قرار گرفت واشکالات این نظریه ذکر شد. و به این جمع بندی رسید که نظریه اشاعره درمورد کلام الهی بطور پیوسته وابسته ومترتب بر هم می باشند.یعنی باصفت ذات پنداشتن کلام الهی به کلام قدیم واز آن به کلام نفسی ونهایتا به سایرویژگیها رسیدند.در نتیجه باابطال اولین مبناء سایر فروعات پیاپی باطل می شوند.علاوه بر این ادله عقلی ونقلی آنها بسیار ضعیف واثبات کننده ادعای آنها نمی باشند. از همه مهمتر اینکه نظریه کلام نفسی دارای پیامدهاولوازم کلامی مخالف با اصول پذیرفته شده مسلمانان همانند نفی وحیانی بودن کلام الهی دارد وموجب تنزل آن تا سرحد کلام بشری می شود.
حمید ایماندار؛ حامد مصطفوی فرد
دوره 17، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 73-96
چکیده
یکی از مولفه های اساسی مکتب سلفیه تلقی خاص ایشان از صفات خبریه الهی است. این تفسیر منحصر به فرد که تحت عنوان مکتب اثبات صفات ارائه می شود ضمن عدم همخوانی با آراء و بیانات سلف واجد نوعی جزم اندیشی افراطی بوده و مجالی را برای تخطئه اعتقادی مخالفین سلفیه فراهم آورده است.در نوشتار حاضر رویکرد تفسیری ابوالثناء محمود آلوسی در مبحث صفات ...
بیشتر
یکی از مولفه های اساسی مکتب سلفیه تلقی خاص ایشان از صفات خبریه الهی است. این تفسیر منحصر به فرد که تحت عنوان مکتب اثبات صفات ارائه می شود ضمن عدم همخوانی با آراء و بیانات سلف واجد نوعی جزم اندیشی افراطی بوده و مجالی را برای تخطئه اعتقادی مخالفین سلفیه فراهم آورده است.در نوشتار حاضر رویکرد تفسیری ابوالثناء محمود آلوسی در مبحث صفات خبریه به عنوان محملی برای سنجش پایبندی وی به مکتب سلفیه مطرح شده است.آلوسی از رویکرد تفویض معانی صفات خبریه به عنوان رای مشهور سلف دفاع نموده و مراد بودن ظواهر صفات خبریه را به علت لوازم فاسدی چون تجسیم مردود می شمارد.وی در کنار اصالت دادن به مکتب تفویض تاویلات شائع و مجمع علیه سلف در تفسیر آیات صفات را نیز مقبول می داند.نگارنده بر این باور است که تفسیر آلوسی از صفات خبریه نه تنها قرابتی با مکتب اثبات مورد ادعای سلفیه ندارد بلکه نشانگر موافقت اصولی وی با مکتب کلامی متاخرین اشاعره است،هر چند آزاد اندیشی فقهی و کلامی آلوسی تمایزاتی جزئی را در این حوزه رقم زده است.
بیژن ظهیری ناو؛ شهلا شریفی
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1392
چکیده
علم کلام به معنای استدلال در بارة مفهوم آیات وحی و تأویل آن تا زمان خلفای راشدین به دلایلی مرسوم نبود، اما به دلیل ویژگی تعقلگرایی اسلام و وجود علمای فرهیخته، منجر به پیشرفت علم کلام برای مقابله با افکار غیر توحیدی گردید و سه فرقة اشاعره، معتزله و امامیه مهمترین دیدگاه کلامی اسلامی را پدید آوردند. از میان این سه مذهب کلامی به دلایلی، ...
بیشتر
علم کلام به معنای استدلال در بارة مفهوم آیات وحی و تأویل آن تا زمان خلفای راشدین به دلایلی مرسوم نبود، اما به دلیل ویژگی تعقلگرایی اسلام و وجود علمای فرهیخته، منجر به پیشرفت علم کلام برای مقابله با افکار غیر توحیدی گردید و سه فرقة اشاعره، معتزله و امامیه مهمترین دیدگاه کلامی اسلامی را پدید آوردند. از میان این سه مذهب کلامی به دلایلی، اشاعره یکهتاز میدان شدهاند. این غلبه در ادبیات فارسی و ایرانیان، حتی تا زمان حاضر نمود چشمگیری دارد. پژوهش در افکار اشعری به وجود تشابهاتی با اندیشة ایرانشهری منتهی میشود. شاید بتوان گفت قسمتی از طرز فکر اشاعره که بزرگان نامداری همچون مولوی، سعدی، حافظ، نظامی و عطار مروجان آن بودند، بیشتر تحت تأثیر اندیشههای ایرانشهری است. هدف این مقاله بررسی میزان تأثیر دیدگاه اشعری در محدودة گلستان سعدی است که به زعم نگارندگان این سطور، نسبت به آثار دیگر او کمرنگتر است و بسیاری از مسائل کلامی نظیر رؤیت خدا، حادث یا قدیم بودن قرآن و عالم، مرتکب گناه کبیره و...ندیده گرفته میشود.گلستان حیطة جولان یک فقیه متکلم متعصب نیست، بلکه نمایندة تجربه و آموختههای یک معلم اخلاق است و به همین دلیل بازتاب تفکر اشعری درحیطة مسائلی است که با تربیت و اخلاق در ارتباط است.این فرضیه در لحن کلام و موضوعات مورد توجه او به خوبی مشهود و با یافتن نمونه قابل اثبات است.
حسین حیدری
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1391
چکیده
عقلی یا شرعی دانستن خوبی یا بدی کارها از مهمترین مبانی کلامی و دینشناسی اندیشمندان و مکاتب کلامی است. به پرسش-های زیر بر بنیاد این قاعده پاسخ داده می شود: آیا خوب بودن و شایستة پاداش بودن کارهایی از قبیل نجات فرد بیگناه، از این سبب است که این اعمال فی نفسه به-ترتیب خوب یا بدند؟ یا فقط به دلیل دستور خداوند، خوب یا بد شدهاند؟ چنانچه ...
بیشتر
عقلی یا شرعی دانستن خوبی یا بدی کارها از مهمترین مبانی کلامی و دینشناسی اندیشمندان و مکاتب کلامی است. به پرسش-های زیر بر بنیاد این قاعده پاسخ داده می شود: آیا خوب بودن و شایستة پاداش بودن کارهایی از قبیل نجات فرد بیگناه، از این سبب است که این اعمال فی نفسه به-ترتیب خوب یا بدند؟ یا فقط به دلیل دستور خداوند، خوب یا بد شدهاند؟ چنانچه حق تعالی قتل بیگناه را دستور میداد، بالتبع امری خوب بود؟ همچنین آیا خداوند نیز تابع معیارهای خوبی و بدی است که افعال ذاتاً دارند یا آنچه آن خسرو کند ، شیرین بود؟ به پرسشی دیگر، برای مثال اگر خداوند در روز قیامت کودکی را معذب کند، آیا از او هم چنین کاری زشت است؟یا آنکه خالق کائنات فراتر از معیارهای رایج ارزشهای انسانی است و از او هیچ کاری قبیح نیست؟ بعد مهم دیگر این قاعده این است که آیا کسانی که پیام انبیا را نشنیدهاند نیز بر اساس حجت باطنی ( عقل نظری و عملی) مورد بازخواست یا پاداش خواهند بود؟ آیا آدمیان پیش از پذیرش دین هم مکلف به شناخت حضرت حق می باشند؟ آیا آنچه امور اخلاقی و انسانی نامیده می شود دینیتر هست؟ از مکاتب کلامی، معتزله و شیعه و ماتریدیه طرفدار عقلی بودن و ذاتی بودن حسن و قبح و اشاعره به شرعی بودن آن باور داشتهاند. این مقاله به بررسی دیدگاه مولوی در این باب و لوازم پایبندی به این قاعده کلامی میپردازد و با نقل سخنان وی در فیه مافیه و مثنوی، مدعی است که بر خلاف نظر بسیاری از مولوی پژوهان، نظرگاه مولانا در این باب با اشاعره همسویی ندارد وبا موضع حنفیه ماتریدیه و معتزله شیعه همنواست.
اعظم پرچم؛ پروین نبیان؛ اعظم آبدار
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1390
چکیده
متکلمان امامیه، اشاعره و معتزله عقاید خویش را به همراه استناد به آیات قرآن درکتابهایشان بیان کرده و حتی در محکوم کردن یکدیگر ازآیات بهره جستهاند. این پرسش وجود دارد که آیا صاحبان مذاهب کلامی در استفاده از آیات قرآن به انواع سیاق آیات توجه داشتهاند و آیا سیاق آیات میتواند برداشتهای مختلف را پوشش دهد؟ علامه شوشتری در احقاق الحق ...
بیشتر
متکلمان امامیه، اشاعره و معتزله عقاید خویش را به همراه استناد به آیات قرآن درکتابهایشان بیان کرده و حتی در محکوم کردن یکدیگر ازآیات بهره جستهاند. این پرسش وجود دارد که آیا صاحبان مذاهب کلامی در استفاده از آیات قرآن به انواع سیاق آیات توجه داشتهاند و آیا سیاق آیات میتواند برداشتهای مختلف را پوشش دهد؟ علامه شوشتری در احقاق الحق کلام شیعی را از علامه حلی و کلام اشعری را از روزبهان آورده و در آخر به اثبات عقایدکلامی شیعه و نقد گفتار روزبهان میپردازد. در گفتار هر یک استناد به آیات موجود است. این پژوهش درصدد است استناد هر سه متکلم به آیات را در بحث رؤیت خدا، از منظر سیاق آیات بررسی نماید. ضمن جستجو روشن میشود که روزبهان در استنادش به آیة 143/ اعراف در بحث رؤیت خدا خطا رفته و آنرا جسمانی معنا کرده و دیدگاه کلامیاش را حمل بر آیه نموده است. علامه حلی و قاضی شوشتری نیز به دلیل اهتمام به ابطال نظر او و اشاعره از سیاق آیه تا اندازهای غافل شدند.
علی رضا فارسی نژاد
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
غایتمندی آفرینش یکی از مسائلی است که همواره معرکة تضارب آرا و نظریات گوناگون بوده است و در این میان همواره از اشاعره و عدلیه به عنوان دو گروه رقیب یاد شده است. اشاعره - به عنوان کسانی که منکر مطلق غرض و غایت در مطلق افعال و از جمله افعال الهی تلقی شدهاند- همواره از سوی متکلمان امامیه و معتزله - به عنوان قائلان به وجود غرض و غایت در مطلق ...
بیشتر
غایتمندی آفرینش یکی از مسائلی است که همواره معرکة تضارب آرا و نظریات گوناگون بوده است و در این میان همواره از اشاعره و عدلیه به عنوان دو گروه رقیب یاد شده است. اشاعره - به عنوان کسانی که منکر مطلق غرض و غایت در مطلق افعال و از جمله افعال الهی تلقی شدهاند- همواره از سوی متکلمان امامیه و معتزله - به عنوان قائلان به وجود غرض و غایت در مطلق افعال و از جمله افعال الهی - و نیز حکمای اسلامی، مورد انتقاد واقع شدهاند. مقالة حاضر درصدد است با مراجعه به متون اصلی و تأمل در ادلة طرفین، نزاع چندین صد ساله را تا حدود زیادی برطرف و دو دیدگاه را که سالیان سال متقابل و متناقض مینمود به هم نزدیک کند.
هادی رضوان
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1388
چکیده
علامه مفسر قاضی ناصرالدین أبو الخیر (أبو سعید) عبدالله بن عمر بن علی بیضاوی شیرازی از دانشمندان بزرگ قرن نهم هجری است. او در بیشتر دانشهای زمان خود از جمله فقه،اصول، بلاغت، منطق، حکمت و کلام سرآمد و مورد توجه طالبان علم بود.آن گونه که سبکی در طبقات خود میگویدکه بیضاوی عهدهدار منصب قضاوت در شیراز بوده است. بیضاوی در علوم مختلف دارای ...
بیشتر
علامه مفسر قاضی ناصرالدین أبو الخیر (أبو سعید) عبدالله بن عمر بن علی بیضاوی شیرازی از دانشمندان بزرگ قرن نهم هجری است. او در بیشتر دانشهای زمان خود از جمله فقه،اصول، بلاغت، منطق، حکمت و کلام سرآمد و مورد توجه طالبان علم بود.آن گونه که سبکی در طبقات خود میگویدکه بیضاوی عهدهدار منصب قضاوت در شیراز بوده است. بیضاوی در علوم مختلف دارای تألیفاتی است؛ کتاب المنهاج و شرح آن در اصول فقه، الطوالع در کلام و أنوار التنزیل وأسرار التأویل در تفسیر از مهمترین آنهاست. برخی تفسیر بیضاوی را مختصر تفسیر کشاف زمخشری دانستهاند. اگر چه بیضاوی در تفسیر خود تقریباً تمام مطالب زمخشری را به خلاصه بیان کرده است، اما هر جا که احساس نیاز کرده آرا و دیدگاههای خود را نیز به آن افزوده است. بیضاوی در مسائل کلامی، همچو ن متکلمی با مشرب اشعری ظاهر میشود و به نقد آرای اعتزالی زمخشری میپردازد؛ او اگر چه در برخی موارد نظر کلامی زمخشری را تأیید میکند، اما تقریباً در تمام آیاتی که محل نزاع اهل کلام است به تقریر مذهب اهل سنت و مذهب اعتزال وگاه سایر مذاهب کلامی پرداخته و سپس عقیدة کلامی اشعری را ترجیح میدهد. به عنوان مثال او در تفسیر آیات 2 و3 سورة بقره به گونهای تقریباً تفصیلی به بیان معنی ایمان و نفاق نزد اهل سنت و معتزله و خوارج میپردازد و در پایان دیدگاه اشاعره را برای خود بر میگزیند. یا در تفسیر( و مما رزقناهم ینفقون) از مصادیق کلمه (رزق) سخن میگوید و نظرات اشاعره و معتزله را بیان میکند و حتی برای اثبات نظر خود استدلال میکند. اشارات کلامی بیضاوی در ( أنوار التنزیل) به تمامی صریح نیست، او گاه مسئلة مختلف فیه کلامی را زیر الفاظ وعبارات پنهان میسازد و در واقع به تعریض از خلافی کلامی سخن میگوید. اگر چه هدف بیضاوی از نوشتن تفسیر خود تنها تبیین عقاید کلامی نیست واگر چه او علاوه بر کشاف از تفاسیر دیگری چو ن تفسیر فخررازی و راغب اصفهانی سود جسته است، اما آن گونه که خود در مقدمة تفسیر اشاره میکند، بیان آرای مختلف کلامی و تبیین آنچه خود به آن عقیده دارد - و به گفتة خود او آن را عاری از اضلال میداند - از اساسی ترین اهداف اوست.
محسن جوادی؛ قباد محمدی شیخی
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1387
چکیده
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد ...
بیشتر
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟ در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئلة حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت. الف . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ ب . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ پ . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛ ت . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند. منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینة «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینههای «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد
محسن جوادی؛ قباد محمدی شیخی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1384
چکیده
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد ...
بیشتر
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تأکید میورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟ در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئلة حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت. الف . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ ب . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛ پ . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛ ت . حسن و قبحها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند. منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینة «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینههای «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد.