علیرضا حسن پور؛ مجید ضیایی قهنویه؛ مهناز مظفری فر
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 1-20
چکیده
هدف این مقاله بررسی مسئلة جنسیت بر اساس هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئلة جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفههای هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی او میتوان بر برخی از لایههای پنهان اندیشة این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی مسئلة جنسیت بر اساس هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئلة جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفههای هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی او میتوان بر برخی از لایههای پنهان اندیشة این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازلترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا میکند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسانشناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگیها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفتشناختی به عقیدة ملاصدرا انسانها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجهای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبة وجودی اشخاص بر میگرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگیهای نفس نباتی و بدن است، همانگونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
عبداله صلواتی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 21-38
چکیده
در معرفتشناسی معاصر مدلهای گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی میشود بر پایة مدلهای یقین در معرفتشناسی معاصر و امکانات درونی فلسفة ملاصدرا، مدلهایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: ...
بیشتر
در معرفتشناسی معاصر مدلهای گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی میشود بر پایة مدلهای یقین در معرفتشناسی معاصر و امکانات درونی فلسفة ملاصدرا، مدلهایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: چه مدلهایی از یقین در فلسفة ملاصدرا استنباطپذیر است؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتاند از: یکم. برحسب تطورات فکری ملاصدرا، هفت مدل از یقین در فلسفة ملاصدرا استنباطپذیر است که عبارتاند از: یقین معرفت شناختی، یقین فلسفی یک، یقین فلسفی دو، یقین شهودی تام، یقین اخلاقی و روان شناختی، یقین عینی و ذهنی، یقین پیشاتأملی؛ دوم. میتوان ملاصدرا را در فقرة یقین به اعتباری برون گرا و بهلحاظی درون گرا دانست؛ سوم. یقین پیشاتأملی به مثابة بنیان همة مدلهای یقین در فلسفة ملاصدراست. یعنی بدون یقین پیشاتأملی هیچ یقینی شکل نمیگیرد. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست
علی اصغر بنی حسن؛ محمد مهدی باباپور گل افشانی؛ ناصر رفیعی محمدی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 39-58
چکیده
به سبب شهرتِ تضاداندیشههای کلامیابنتیمیه با دیگر فرقههای اسلامی و بهویژه شیعیان اثنی عشری، با نگاه تقریب و ایجاد زمینة وحدت وترویج تفکر صواب و رفعاندیشههای باطل در فضایی خالی از تعصب نابجا، با روش تطبیقی به مقایسة چندین موضوع، با محوریت روایات رسیده از ام سلمه(س) -که مورد احترام فریقین است- پرداخته و بدین نتیجه ...
بیشتر
به سبب شهرتِ تضاداندیشههای کلامیابنتیمیه با دیگر فرقههای اسلامی و بهویژه شیعیان اثنی عشری، با نگاه تقریب و ایجاد زمینة وحدت وترویج تفکر صواب و رفعاندیشههای باطل در فضایی خالی از تعصب نابجا، با روش تطبیقی به مقایسة چندین موضوع، با محوریت روایات رسیده از ام سلمه(س) -که مورد احترام فریقین است- پرداخته و بدین نتیجه دست یافتیم که؛ نظر ابنتیمیه، با شیعیان اثنی عشری؛ الف. در برخی موارد کاملاً موافق:(1. جواز گریه بر میت؛ 2. جواز زیارت قبور؛ 3. جواز سلام و دعا بر مردگان و تأثیرپذیری آنان از زندگان)؛ ب. و در برخی موارد موافقت نسبی:(1. ابنتیمیه، مسئلة توسل و جواز آن را منوط به زمان حیات شخص مورد توسل میداند ولی شیعه اعم از زمان حیات و ممات آنرا جایز میداند، 2. ابنتیمیه بنا بر قولی مسئلة تبرک را فقط در مورد کعبه قبول دارد، ولی شیعه مسئلة تبرک را در تمام آثار انبیای الهی و صالحان و اماکن مقدسه میپذیرد)؛ ج. و تنها در برخی مسائل اختلاف نظر وجود دارد: (1. تعیین مصداق اهل بیت رسول خدا(ص)؛ 2. وجود فضائل خاص بر اهل بیت(ع)، مانند مسئلة عصمت و برتری آنان بر دیگران؛ 3. وجود علم غیب بر انبیاء و اولیاء الهی؛ 4. برپایی مجالس عزا بر اموات؛ 5. نوحه سرایی؛ 6. شدّ رحال) و این اختلاف را، بیشتر باید در مواردی چون اختلاف در منابع روائی این دو مکتب جستجو کرد.
.
حمید ایماندار؛ حسین ظفری
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 59-84
چکیده
تفسیر خاص از مفهوم تکفیر و توسعة مصادیق آن، از علل عمدة مشی افراط گرایانه سلفیة جهادی به شمار میرود. باید تصریح نمود مبانی جریان مذکور در حوزة تنقیح مفهوم تکفیر، تضادهایی عمده با آراء بزرگان جریان سلفیگری داشته و به واقع سبب بروز چالشی درونی در نظام کلامی و عقیدتی مکتب سلفیه شده است. اعتقاد به جزئیت عمل جوارحی در تحقق ...
بیشتر
تفسیر خاص از مفهوم تکفیر و توسعة مصادیق آن، از علل عمدة مشی افراط گرایانه سلفیة جهادی به شمار میرود. باید تصریح نمود مبانی جریان مذکور در حوزة تنقیح مفهوم تکفیر، تضادهایی عمده با آراء بزرگان جریان سلفیگری داشته و به واقع سبب بروز چالشی درونی در نظام کلامی و عقیدتی مکتب سلفیه شده است. اعتقاد به جزئیت عمل جوارحی در تحقق مفهوم ایمان از سوی تکفیریها عاملی اساسی در تلقی کفر عملی به عنوان کفر اعتقادی منجر به تکفیر است که در نهایت به تکفیر تارک نماز و یا مانع زکات بدون قید استحلال قلبی میانجامد. این در حالی است که در نگاه ابنتیمیه و البانی به عنوان دو تن استوانههای فکری سلفیه، صرفاً جزئیت تصدیق قلبی- و نه عمل جوارحی- در تحقق اصل ایمان لحاظ میگردد. به علاوه تکفیریها منتسب به جریان سلفیه در تضادی آشکار با آراء برخی ائمه سلف ضمن مردود خواندن معذور بودن به جاهلان در مسائل شرک اکبر (در نگاهایشان مباحثی چون استغاثه، توسل و. . . مصادیق شرک اکبر هستند) مانیفست خشونت طلبانه خود را تکمیل نمودهاند. تفسیر ناصواب از مفهوم حاکمیت الهی و عدم تمایز میان تکفیر معین و مطلق در تضاد با رأی قاطبة منتسبان به جریان سلفیه قرار داشته و از عوامل مهم در بسط دامنه تکفیر به شمار میرود.
علی قاسمی؛ سیدمحمد موسوی بجنوردی؛ داود محمدجانی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 85-100
چکیده
اصل مصلحت یکی از اصول اساسی در استنباط احکام شرعی در فقه شیعه است. مرجعیت مصلحت بهعنوان منبع استنباط احکام شرعی ریشه در مبانی کلامی این اصل و قاعده دارد. در این مقاله به بررسی جایگاه مصلحت در اجتهاد و استنباط احکام شرعی با رویکرد کلامی شیعه پرداختهشده است. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی– تطبیقی است که به شیوة کتابخانهای بر اساس تحلیل ...
بیشتر
اصل مصلحت یکی از اصول اساسی در استنباط احکام شرعی در فقه شیعه است. مرجعیت مصلحت بهعنوان منبع استنباط احکام شرعی ریشه در مبانی کلامی این اصل و قاعده دارد. در این مقاله به بررسی جایگاه مصلحت در اجتهاد و استنباط احکام شرعی با رویکرد کلامی شیعه پرداختهشده است. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی– تطبیقی است که به شیوة کتابخانهای بر اساس تحلیل اسناد منابع کلامی و فقهی شیعه در زمینة اصل مصلحت انجامشده است. مبانی کلامی مصلحت در نظام تشریع از دیدگاه شیعه شامل عناصری همچون، کمال و سعادت، علم الهی، عدل الهی، حکمت الهی، حسن و قبح عقلی است. عنصر مصلحت صرفاً در نظام تشریع خدای متعال و در فرایند تشریع قوانین آسمانی مطمح نظر نیست، فرایند حاکمیت حاکم اسلامی در عصر حضور و غیبت نیز، در دایرة این بحث بوده، دقیقاً به همین جهت اهمیت آن، دوچندان میگردد. در بررسی رویکرد کلامی شیعی به مصلحت اینگونه نتیجهگیری میشود که تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری، از نتایج گزارة کلامی معروف در کلام شیعه است که میگوید: افعال خداوند متعال هدفمند است و فعل گزافی (بدون غرض و هدف) برای او محال است.
محمد عباس زاده جهرمی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 101-120
چکیده
مختصات نبی به آن دسته از ویژگیهای نبی اطلاق میشود که او را از دیگر انسانها جدا میکند و آنها را میتوان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسانشناسی این مختصات نبی به روش کتابخانهای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابنسینا و ملاصدرا بر وجود قوة قدسیة نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام ...
بیشتر
مختصات نبی به آن دسته از ویژگیهای نبی اطلاق میشود که او را از دیگر انسانها جدا میکند و آنها را میتوان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسانشناسی این مختصات نبی به روش کتابخانهای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابنسینا و ملاصدرا بر وجود قوة قدسیة نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام پژوهش، ابتدا ویژگی قوة قدسیه و رابطة آن با قوة حدس و عقل فعال –که در نگرش فلاسفه نقش ویژهای در مختصات دارد- توضیح داده خواهد شد. در ادامه به نقش این قوه در دریافت وحی پرداخته خواهد شد و به کمک جایگاه این قوة نظریه رؤیای رسولانه بررسی و نقد خواهد شد. در قسمت بعد، نقش این قوه در خاصة دیگر نبی یعنی عصمت تبیین خواهد شد. در پایان رابطة این قوه با معجزه بررسی خواهد شد. از این منظر میتوان افقی جدید بر تفاوت سحر و معجزه گشود.
عادل مقدادیان؛ مسعود صادقی
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، صفحه 121-136
چکیده
وجود حالات نفسانی محض و غیر التفاتی بهویژه آگاهی محض از مسائل محل تلاقی فلسفة ذهن و فلسفة عرفان است. غالب احوال و مقامات مطرح از سوی عارفان دارای متعلق هستند. اما در منازل عرفانی گاه سخن از به دست آوردن احوال و مقاماتی است که داشتن متعلق دربارهی آنها بیمعناست و لزوماً در موردآن حال و مقام «به ـ از» معنا ندارد. معتقدان به ...
بیشتر
وجود حالات نفسانی محض و غیر التفاتی بهویژه آگاهی محض از مسائل محل تلاقی فلسفة ذهن و فلسفة عرفان است. غالب احوال و مقامات مطرح از سوی عارفان دارای متعلق هستند. اما در منازل عرفانی گاه سخن از به دست آوردن احوال و مقاماتی است که داشتن متعلق دربارهی آنها بیمعناست و لزوماً در موردآن حال و مقام «به ـ از» معنا ندارد. معتقدان به این دیدگاه صرفاً با بررسی حالت آگاهی محض، به عنوان یک حالت نفسانی غیر التفاتی که از سوی عارفان گزارش شده است، در جهت اثبات وجود این نوع حالات استدلال کردهاند. اما به نظر میرسد حالات نفسانی غیرالتفاتی دیگری نیز وجود دارد. یکی از این حالات نفسانی غیر التفاتی مقام عرفانی «طمأنینه محض» است. اما آیا حقیقتی به نام طمأنینه محض و بدون متعلق امکان پذیر و فهم پذیر است یا هر طمأنینهای لزوماً دارای نسبت است و «به» متعلقی وابسته است؟ میتوان گفت که عارف در مرتبهای از سیر و سلوک در حالتی قرار میگیرد که بی آنکه به چیزی قرار و آرام بیابد در فراخنایی از طمأنینه خواهد بود. روح او صرفاً در اطمینان است نه آنکه مطمئن به چیزی باشد. دو استدلال از منظر عرفانی بر تحقق طمأنینه محض می توان ارائه کرد: تلازم علم و طمأنینه و پیوند طمأنینه با تقدیر عهد الست در عرفان اسلامی.