مهدی آزادپرور
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 1-18
چکیده
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا بهصورت اشتراک لفظی اطلاق میشود. ازنظر وی یکی از مهمترین معنای عقل، همان قوة ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء میپردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسانها نوری عطا میکند که بهوسیلة آن تبعیت از دستورات دینی ممکن میشود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری میداند که خداوند متعال این نور ...
بیشتر
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا بهصورت اشتراک لفظی اطلاق میشود. ازنظر وی یکی از مهمترین معنای عقل، همان قوة ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء میپردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسانها نوری عطا میکند که بهوسیلة آن تبعیت از دستورات دینی ممکن میشود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری میداند که خداوند متعال این نور را پس از رسیدن انسانها به بلوغ، به آنها عطا میکند. انسانها این نور را در حالت غضب و شهوت از دست میدهند. ازنظر وی عقل فلسفی گمراهکننده است. با تبیین ویژگیهای عقل موردنظر میرزا مهدی اصفهانی و ملاصدرا و تدقیق در معنای عقل عملی و نظری، میتوان بین عقل مورد نظر این دو متفکر اشتراکاتی پیدا کرد. این اشتراکات تنها در بخشی از خصوصیات عقل عملی هست اما بنا بر تصریحات میرزا مهدی اصفهانی عقل نظری مورد قبول ملاصدرا ناکارآمد است و دفاع برخی مروجین مکتب تفکیک از میرزا مهدی اصفهانی مبنی بر قبول حجیت این عقل توسط او، با عبارات او ناسازگار است
محمود رسولی؛ محسن جاهد
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 19-38
چکیده
اندیشة خلقتگرایی موجودات در میان متکلمان اسلامی و سنت اسلامی پیشینة طولانی دارد. در این مقاله به دیدگاه نجفی اصفهانی دربارة چگونگی پیدایش انسان و استثناء بودن وی از قانون عام تکامل موجودات پرداخته شده است. وی با اتخاذ مبانی علمشناسی، دینشناسی و هرمنوتیکی خاص ، مخلوق بودن انسان در مقابل تکامل تدریجی موجودات را موجّه، ...
بیشتر
اندیشة خلقتگرایی موجودات در میان متکلمان اسلامی و سنت اسلامی پیشینة طولانی دارد. در این مقاله به دیدگاه نجفی اصفهانی دربارة چگونگی پیدایش انسان و استثناء بودن وی از قانون عام تکامل موجودات پرداخته شده است. وی با اتخاذ مبانی علمشناسی، دینشناسی و هرمنوتیکی خاص ، مخلوق بودن انسان در مقابل تکامل تدریجی موجودات را موجّه، مدلّل، مبرهن و علمی تلقی کرده و آن را به عنوان شاهد نقض برای فرایند تکامل داروینی و تکاملگرایی نئو داروینیستی معرفی میکند. به عقیدة وی میتوان میان تکامل موجودات و خلقت انسان تفکیک قائل شد و به نوعی خلقت انسان را خاص تلقی کرد. نجفی اصفهانی با تحلیل و نقد مبانی تکاملگرایان ملحد و رفع اتهامِ مادهگرایی و الحادگرایی از اصل نظریة تحول داروین، هم به دفع شبهات منکران توحید و خداناباوران پرداخته و هم نظریة تکامل دارویـن را- فـارغ از رویـکرد فلسـفی- یـک اصل علمی که دغدغة تبیین فرایند پیدایش حیـات را دارد، معـرفی میکنـد. بـرآمد نهایـی رویکـرد وی به پیـدایش انسان که مبتنی بر پیشفرضهای او در دینشناسی و علمشناسی است در خلقتگرایی خداوند نسبت به انسان و باطل شدن تکامل انسان از منظر نظریة تکامل خلاصه میشود.
علی مویدی؛ مریم سالم
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 39-62
چکیده
با توجه به تعریف علم کلام، اثبات وجوب بعثت برای متکلم ضروری است. در این میان، متکلمان امامیه نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اما با بررسی و تحلیل عقلی استدلالهای متکلمان امامیه، این نتیجه به دست آمد که برخلاف ادعای آنان، استدلالهایشان عقلی محض نبوده و مبتنی بر یک گزارة تجربی است. اثبات این فرضیه، که فرضیة اول این مقاله است، ارزش ...
بیشتر
با توجه به تعریف علم کلام، اثبات وجوب بعثت برای متکلم ضروری است. در این میان، متکلمان امامیه نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اما با بررسی و تحلیل عقلی استدلالهای متکلمان امامیه، این نتیجه به دست آمد که برخلاف ادعای آنان، استدلالهایشان عقلی محض نبوده و مبتنی بر یک گزارة تجربی است. اثبات این فرضیه، که فرضیة اول این مقاله است، ارزش معرفتشناختی استدلال آنان را از مرتبة عقلی (پیشینی) به مرتبة تجربی (پسینی) تنزل میدهد. پس از نقد آن استدلالها با بررسیِ تحلیلیِ برهان حرکت جوهریِ اشتدادی در آراء ملاصدرا و مقدمه قراردادن مبانی او، به وجوب بعثت پرداختیم؛ با این فرضیه که با استفاده از مبانیِ ملاصدرا، میتوان برهانی پیشینی بر وجوب بعثت عرضه کرد. رسیدن به این نتیجه، رهآوردِ پیگیریِ فرضیة دوم است.
فهیمه شریعتی
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 63-80
چکیده
ارادة انسان از نظر ابنسینا مسبوق به تصور است. این تصور به همراه تصدیق ضمنی شوق را میآفریند و اراده به تبع شوق، محرک اعضاست. تصورات، حالات و تمایلات غالب نفس انسان که در موارد متعددی آگاهانه نبودهاند اراده را به مرحلة وجوب میرساند. مطالعه در خصوص اراده در علوم دیگری چون عصب شناسی و در پرتو مطالعات مغزی نیز، به نوعی دترمینیسم ...
بیشتر
ارادة انسان از نظر ابنسینا مسبوق به تصور است. این تصور به همراه تصدیق ضمنی شوق را میآفریند و اراده به تبع شوق، محرک اعضاست. تصورات، حالات و تمایلات غالب نفس انسان که در موارد متعددی آگاهانه نبودهاند اراده را به مرحلة وجوب میرساند. مطالعه در خصوص اراده در علوم دیگری چون عصب شناسی و در پرتو مطالعات مغزی نیز، به نوعی دترمینیسم یا جبرگرایی هدایت شده است. اگرچه فرضیة توهم ارادة آزاد یه صورت دترمینیسم سخت که به دنبال آزمایش بنیامین لیبت نیز صورت گرفت مورد انتقادات زیادی واقع شده است اما این نگرش بهطور معتدل و نه افراطی در کنار تأملات فلسفی در این خصوص، وجود دترمینیسم معتدل یا به عبارت منطبق با فلسفه اسلامی، وجود ضرورتهای علی خارجی در تحقق اراده را دربر دارد. پیامدها و نتایج اخلاقی معتنابه این مسئله تبیین نوعی اختلاف منظر فاعلی به فعل اخلاقی، نقش اخلاق و ملکات در تحقق ارادههای مرتبط با افعال، نقش عوامل زیستی یا فیزیولوژیکی در اراده، عدم برداشتهای واحد و تأثیرپذیری یکسان از ضرورتهای اخلاقی و ضرورت توجه به نسبیت در اتصاف فاعل به خیّر و شرور
صغری صالحی؛ طوبی کرمانی
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 81-104
چکیده
مبانی معرفتی و زمینههای غیرمعرفتی، شیوة شکلگیری و روششناسی بنیادین نظریهها و انـدیشههای انـدیشمندان را تعیین مـیکنند. خـواجهنصیـرالدین طـوسی، پس از ابنسینا مفصلترین مباحث را دربارة تدبیر منزل بیان کرده است؛ اگرچه در آثارش بهطور مستقیم به مبانی معرفتی و روشی تدبیرمنزل نپرداخته است.هدف این نوشتار، تبیین روششناسی ...
بیشتر
مبانی معرفتی و زمینههای غیرمعرفتی، شیوة شکلگیری و روششناسی بنیادین نظریهها و انـدیشههای انـدیشمندان را تعیین مـیکنند. خـواجهنصیـرالدین طـوسی، پس از ابنسینا مفصلترین مباحث را دربارة تدبیر منزل بیان کرده است؛ اگرچه در آثارش بهطور مستقیم به مبانی معرفتی و روشی تدبیرمنزل نپرداخته است.هدف این نوشتار، تبیین روششناسی معرفتی خواجهنصیر در تدبیرمنزل است و به این پرسش پاسخ میدهد که حکمت منزلی خواجهنصیر برمبنای چه روششناسی معرفتی استوار است؟ تدبیرمنزل خواجه با تکیه بر مبانی و روشهای متنوع مانند دینمداری، مدنیتگرایی، عقلگرایی، اخلاقگرایی، سنتگرایی و غایتنگری روششناسی بنیادینی را مطرح میکند که در آن مجموعهای از احکام، بایدها و نبایدها و تکالیف برای ساماندهی زندگی سعادتمند و ایدهآل ترسیم میشود. روششناسی معرفتی او، یاریگری مدبِّر برای هدایت منزل و دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است و بر سبک زندگی اسلامی و سنتی تأکید میکند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روششناسی معرفتی خواجهنصیر در تدبیرمنزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی میپردازد.
دکتر سید احمد هاشمی علی آبادی؛ دکتر محمد مهدی داورپناه
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 105-128
چکیده
احمد صبحی منصور در ردیف قرآنیون معاصر و تأثیرگذار در این عرصه به شمار میآید که قرآنبسندگی مبنای اصلی گرایشات آنها محسوب میشود. ایشان با استناد به برخی از آیات قرآن تلاش میکند تا جایگاه پیامبر در غیر از شأن ابلاغ و نیز کارکرد سنت در تمامیحوزههای دینی را از اعتبار ساقط نماید. نگارندگان این پژوهش پس از بیان بخشی از ...
بیشتر
احمد صبحی منصور در ردیف قرآنیون معاصر و تأثیرگذار در این عرصه به شمار میآید که قرآنبسندگی مبنای اصلی گرایشات آنها محسوب میشود. ایشان با استناد به برخی از آیات قرآن تلاش میکند تا جایگاه پیامبر در غیر از شأن ابلاغ و نیز کارکرد سنت در تمامیحوزههای دینی را از اعتبار ساقط نماید. نگارندگان این پژوهش پس از بیان بخشی از آراء صبحی منصور و استدلالهای وی، با استناد به آیات متعدد قرآن و با شیوه دادهپردازی کتابخانهای و روش تحلیل محتوا، کفایت قرآن برای مصدریت تشریع، تحدید گستره عصمت، حصر رسالت در تبلیغ، و عدم اعتبار سنت پیامبر خدا را که از جمله مبانی فکری صبحی منصور است، مورد نقد و بررسی قرار داده و در نهایت به این نتیجه میرسند که آراء و اندیشه-های بنیادین صبحی منصور در حوزة قرآن و سنت پیامبر جامعنگرانه نبوده و ایشان با آیات قرآن برخورد گزینشی نموده و به سیاق و روش تفسیری مورد قبول خود(روش تفسیر قرآن به قرآن) و نیز لوازم کلام خویش توجه نکرده است و در برخی موارد دچار تعارض و تناقض در گفتار شده است.
محمدرضا کریمی والا؛ روح الله نصیری اطهر
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، صفحه 129-148
چکیده
حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفة ملاصدرا، همانگونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همانگونه که موت اخترامینیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود ...
بیشتر
حرکت جوهری از اساسیترین اصول فلسفة ملاصدرا، همانگونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همانگونه که موت اخترامینیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود در حال صیر و تحول به سوی اجل مسمیو استقرار بر آن است و لذا اجل مسمیدر حقیقت، غایتی هم سنخ اعمال نفس است که نفس با تحولات خود بدان سوی رهسپار است و اجل معلق، تحقق موانع بر مسیراین صیر و ناقص ماندن آن میباشد. نوشتار پیش رو با شیوة اسنادی ـ تحلیلی، جستاری بر نظریة تحول و حرکت جوهری نفس صدرالمتألهین در تبیین موت طبیعی و اخترامی و کاوش در حقیقت این امر بر مبنای آیات و روایات است تا همراستاییاین دو منظر را به روشنی نمایان سازد.